بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
وشهر نيز به تمام معنا غارت شد. پس از آرام شدن اوضاع،الملك الرحيم كه به حضور طغرل آمده بود دستگير ودر قلعهاي در شروان بردهشد. طغرل، در طول سيزده ماه اقامت خود در بغداد با خليفه ديداري نداشت. تنهانمايندگاني بين آنها در رفت وشد بود.طغرل نواحي عراق وخوزستان را ميان يارانش تقسيم كرد. براي نشان دادنتعصب سنّيگري خود، دستور داد تا مردم شيعه محله كرخ نيز نداي الصلاه خير منالنوم را در اذان صبح بگويند.سكونت دهها هزار نفر از تركان غز در بغداد، سبب سخت شدن زندگي بر مردمشد. به تدريج، فرياد اعتراض آنان بر ضد طغرل برخاست. در اين هنگام القائمعباسي به دنبال عميدالملك كُنْدري، وزير طغرل فرستاد واعتراض مردم را به اوگوشزد كرد. پس از آن بود كه طغرل تصميم گرفت تا به سوي موصل حركت كند.وي در راهِ موصل، شهرهاي زيادي را به تصرف خود درآورد ودر برخي از آنها، ازجمله سنجار، شماري از مردمان را به قتل رساند.وي برادرش ابراهيم ينال را حاكمموصل كرد ودر سال 449 به بغداد بازگشت. طغرل اين بار به حضور خليفه رفتوپنجاه هزار دينار همراه هداياي فراوان به او تقديم كرد. خليفه نيز وي را شاه عربوعجمخواند.در همين سال كه سنيان در بغداد قدرت زيادي به دست آورده بودند، بر محلاتشيعه نشين تاختند. از جمله خانه شيخ ابوجعفر طوسي عالم بزرگ شيعه، در معرضتهاجم واقع شده، كتابخانهاش غارت شد.در سال 450 بساسيري، موصل را به تصرف خود درآورد. طغرل كه سپاهيانشرا در زمان نوروز پراكنده كرده بود، با شمار اندكي به آن سوي آمد؛ اما بساسيريموصل را رها كرد ورفت.ابراهيم ينال، برادر طغرل نيز از وي جدا شد ودر همدانسر بهشورش برداشت. طغرل در پي ابراهيم آمد؛ زيرا خطر او بيش ازبساسيريبود؛ چرا كه ممكن بود ابراهيم رهبري تركان را به عهده گرفته وطغرل رااز ميان ببرد. خروج طغرل از بغداد، سبب حمله بساسيري به اين شهر وتصرّف آنشد. به دنبال ورود بساسيري، خليفه از شهر خارج شد وبراي يك سال در بغداد،خطبه به نام خليفه فاطمي خوانده ميشد. وي دستور داد تا حيّ علي خير العمل دراذان مساجد بغداد گفته شود. ابناثير نوشته است كه او با مردم برخورد مناسبيداشت وهيچگونه تعصب مذهبي به خرج نداد. به همين دليل، توده مردم هوايبساسيري را داشته ونيروهاي وفادار به طغرل، نتوانستند كاري از پيش ببرند. آناندر انتظار بازگشت طغرل باقي ماندند.از سوي ديگر، نيروهاي اندك طغرل مجبور شدند با نيروهاي فراوان ابراهيمينال روبرو شوند. بيشتر تركان از ابراهيم دفاع كردند؛ زيرا او قول داده بود تركان رابه عراق باز نگرداند. تركان از ماندن طولاني در عراق ، با دشواريهايي كه داشتخسته شده بودند.رسيدن نيروهاي كمكي آلپ ارسلان فرزند چغري داود ـ برادرطغرل ـ وجنگ آنها با ابراهيم، سبب شكست او شد. اين بار، برخلاف نوبت پيش،وقتي طغرل به ابراهيم دست يافت، وي را كشت وخيالش را براي هميشه از بابت اوآسوده كرد.طغرل به عراق بازگشت وبساسيري كه در ششم ذي قعده سال 450 وارد بغدادشده بود، درست در همان روز، در سال 451 از بغداد خارج شد. با رفتن وي،مردمان سني ساكن باب البصره بغداد، به محله شيعه نشين كرخ حمله كرده آن راغارت كردند. طغرل، بار ديگر خليفه عباسي را به بغداد آورد وبه اين ترتيب دولتسلجوقي سبب حفظ خلافت عباسي از سقوط شد. طغرل، سپاهي هم در پيبساسيري فرستاد كه وي را به دست آورده به قتل رساند. در سال 451، چغري داودبرادر طغرل درگذشت وفرزندش آلپارسلان، كه چند سال بعد به جاي طغرلنشست، به امارت خراسان رسيد. چغري طي سالها امارت، سلجوقيان را درخراسان استوار كرده بود.