بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ميشد. همچنين اميران محلي هر ديار را، باآن كه ميتوانست آنان را سركوب كند، سرجايشان گماشت وبه گرفتن مبالغي پولاكتفا كرد. اين سياست دوپهلويي بود كه هم سبب آرامش منطقه ميشد و هم درصورت بروز بحران، خطرزا بود.آلپ ارسلان با خليفه عباسي نيز به آرامي وبدون تهديد برخورد كرده حاضرنشد با رفتن به بغداد خود را در موقعيت دشوار رويارويي با خليفه يا اطرافيان اوقرار دهد. معمولا خليفه در بغداد وزيري داشت؛ چنان كه سلطان سلجوقي نيزاميرالامرايي در آنجا ميگماشت.علاوه بر آن، وزيرِ سلطان با وزير خليفهميكوشيدند تا مشكلات دو طرف را حل كنند. شگفت آن كه، نظامالملك دخترشرا به فرزند ابنجُهَير، وزير القائم عباسي داد وبدين صورت روابط مستحكمي ميانآن دو درگاه ايجاد شد. اين قبيل ازدواجهاي سياسي در اين دوره تاريخي، بسيارگسترده وفراوان است.آلپ ارسلان چند سال پيش از كشته شدنش كه در سال 465 رخ داد، پسرشملكشاه سلجوقي را كه اميرزادهاي نيرومندي اما بسيار جوان بود، به جانشينيگماشت. بدين ترتيب راه براي ادعاي ساير افراد خانواده بسته شد.مهمترين نقش را در اين دوره ودوران پسرش ملكشاه ـ كه بيست سال بر قلمرووسيع سلجوق حكومت كرد ـ نظام الملك عهدهدار بود كه در ادامه از او سخنخواهيم گفت.وصف راوندي از اين سلطان سلجوقي خواندني است:سلطان آلپ ارسلان پادشاهي بود با هيبت وسياست، تازنده وكامكار وبيدار،دشمن شكن خصم افكن، بينظير وجهانگير، تخت آراي وگيتي گشاي، قديعظيم داشت ومحاسني دراز، چنانك به وقت تير انداختن گره زدي وهرگزي تيرخطا نكردي... واز سر محاسن تا سر كلاه او گويند دو گز بودي وهر رسول كه پيشتخت او آمدي، بهراسيدي.
فرمانروايي ملكشاه سلجوقي
طغرل، بنيادگذار سلسله سلجوقي، تلاش زيادي براي به دست آوردن قدرت كرد.پس از وي، بهره آن قدرت را، آلپ ارسلان وفرزندش ملكشاه سلجوقي بردند. آناندر دوراني نسبتا آرام ودر عين حال مقتدرانه وبا عظمت سلطنت كردند.ملكشاه تنها هيجده سال داشت كه به پادشاهي كشوري به اين بزرگي رسيد. ويپس از بيست سال، در سن سي وهفت سالگي درگذشت. ممالك تحت سلطه وي،به قدري گسترده است كه با قلمرو عباسيان در آغاز خلافتشان قابل قياس است.ملكشاه بر سر سفره آماده نشست. راوندي به حق ميگويد: پدران سلطانملكشاه جهانگيري كردند واو جهانداري. با اين حال، خود ملكشاه نيز تلاش زيادياز خود نشان داد.ماوراءالنهر با وجود دولت قراخاني، در اختيار ملكشاه بود. در بخش آذربايجانوارمنستان، فرزندان قتلمش سلجوقي فتوحاتي داشتند كه گرچه قلمروشان بهمملكت ملكشاه ضميمه نشد؛ اما به هر روي تحت سلطه خاندان سلجوقي بود.زماني كه سليمان فرزند قتلمش انطاكيه را تصرف كرد، خبر فتح آن را بهملكشاهنوشت وبه او تبريك گفت. از سوي ديگر مناطق مركزي ايران تا جنوبايران بهطور كامل تحت سلطه اين شاه قدرتمند بود.همچنين سرزمينهاي عربي،از شمال عراق تا شام واز آن سوي تا جزيره العرب همه در اختيار سلجوقيانقرارگرفت.با مرگ آلپ ارسلان، ملكشاه به سرعت به سوي ري حركت كرد. اين اقدام از آنروي بود كه احتمال شورش برخي از اميران سلجوقي بود؛ طبعا تسلط آنها بر ري كهكليد اصلي تسلط بر اين قلمرو وسيع بود، دشواري زيادي به همراه داشت. قاوردبرادر آلپ ارسلان، حاكم كرمان به سوي ري تاخت. ملكشاه نيز با سپاه خويش بهسوي وي رفت. آنها در كرج ابودلف با يكديگر مصاف دادند. سپاه قاورد شكستخورد وخود وي، اندكي بعد دستگير