فرزندان‌ نظام‌ الملك‌ - تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ایران اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به‌ امارت‌ شهرها مي‌رسيدند و حكومت‌ را به‌ صورت‌ موروثي‌ درخاندان‌ خود در مي‌آوردند.

تشكيلات‌ وزارت‌ در دوره‌ سلجوقي‌، به‌ مقدار زيادي‌ زير نفوذ دبيران‌ برجسته‌عراق  عجم‌ درآمد. اين‌ مسأله‌ براي‌ خراسانيان‌ خوشايند نبود. آنها مردم‌ جبال‌ را به‌بدعت‌ متهم‌ كرده‌ وتنها خود را مسلمان‌ خالص‌ مي‌دانستند. با اين‌ حال‌، تخصص‌دبيران‌ كاشان‌ وقم‌ وفراهان‌ وجز اينها، سبب‌ شد تا اينان‌ نفوذي‌ چشمگير دردستگاه‌ وزارت‌ سلجوقي‌ پيدا كنند.

يكي‌ از برجسته‌ترين‌ وزيران‌ اين‌ عهد شرف‌ الدين‌ انوشروان‌ بن‌ خالد (م‌ 533)است‌ كه‌ مورد ستايش‌ همگان‌ قرار دارد. او فردي‌ شيعه‌ ودر كار خويش‌، چيرگي‌فوق العاده‌ داشت‌. وي‌ تاريخي‌ نيز براي‌ دولت‌ سلجوقي‌ نوشت‌. زماني‌ كه‌ در بغداددرگذشت‌، وصيت‌ كرد تا جنازه‌اش‌ را به‌ نجف‌ منتقل‌ كرده‌، در كنار مرقد اميرمؤمنان‌عليه‌ السلام‌ دفن‌ كنند.

فرزندان‌ نظام‌ الملك‌

نظام‌ الملك‌ نه‌ تنها خود براي‌ سالها وزارت‌ داشت‌ بلكه‌ فرزندان‌ وبرخي‌ ازنوادگانش‌ نيز در دولت‌ سلجوقي‌ وزارت‌ داشتند. براي‌ وي‌ يازده‌ فرزند ياد كرده‌اند.يكي‌ از آنها احمد مشهور به‌ نظام‌ الملك‌ دوم‌ از سال‌ 500 تا 504 وزير بركيارِ بود.حسين‌ نيز چندي‌ وزارت‌ بركيارِ را داشت‌. شمس‌ الملك‌ عثمان‌، امير مرو بود وبه‌گفته‌ راوندي‌ در شمار وزيران‌ سلطان‌ محمود سلجوقي‌. مؤيدالملك‌ طي‌486 تا487 وزير محمود بن‌ ملكشاه‌ بود. عمادالملك‌ از سال‌ 485 تا 490 وزارت‌ ارسلان‌ارغون‌ را در خراسان‌ داشت‌. ابوجعفر محمد نواده‌ او نيز براي‌ چندي‌ وزير سلطان‌سنجر بود. محمد فرزند مؤيدالملك‌، نواده‌ ديگر نظام‌ الملك‌ وزارت‌ محمد بن‌ملكشاه‌ را داشت‌.

عبدالرزاق ، برادرزاده‌ نظام‌ الملك‌ نيز بيش‌ از ده‌ سال‌ (تا سال‌515) وزارت‌ سلطان‌ سنجر را داشت‌. نيز ناصرالدين‌ طاهر پسر فخرالملك‌ بن‌ نظام‌الملك‌، بيش‌ از بيست‌ سال‌ وزارت‌ سلطان‌ سنجر را داشت‌.

رواج‌ تقويم‌ جديد ايراني‌ در دوران‌ ملكشاه‌

يكي‌ از اقدامات‌ مهمي‌ كه‌ در دوره‌ جلال‌الدين‌ ملكشاه‌ سلجوقي‌ صورت‌ گرفت‌،تنظيم‌ جديد تقويمي‌ بود كه‌ به‌ نام‌ تقويم‌ جلالي‌ معروف‌ گرديد وتاكنون‌ مبناي‌محاسبه‌ سال‌ شمسي‌ است‌. اهميت‌ اين‌ تقويم‌ آن‌ بود كه‌ با دقت‌ خاصي‌ نوروزواقعي‌ معين‌ شده‌ وحساب‌ سال‌ با دقت‌ انجام‌ گرفت‌.

نوروز يا روزِ نو، در همه‌ تقاويم‌، در همه‌ دوره‌ها ودر ميان‌ همه‌ فرهنگها، بااسامي‌ گوناگون‌ مطرح‌ بوده‌ وهست‌. گردش‌ زمين‌ به‌ دور خورشيد وپديد آمدن‌روز وشب‌ وفصول‌ سال‌ ونيز حركت‌ ماه‌ بر گرد زمين‌، بشر را به‌ محاسبه‌ واداشته‌وبه‌طور طبيعي‌ تقويم‌ را پديد آورده‌ است‌. آغاز هر سال‌، شروع‌ جديدي‌ است‌ كه‌خود به‌ نوعي‌ انسان‌ را با احساسي‌ تازه‌ وتولّدي‌ نو به‌ حركت‌ در مي‌آورد. اين‌ آغازهمراه‌ با شادي‌ وسرور بوده‌ ودر هر فرهنگي‌ آيين‌هاي‌ ويژه‌اي‌ براي‌ نشان‌ دادن‌خوش‌ حالي‌ وشادي‌ تعبيه‌ شده‌ است‌.

در ميان‌ ايرانيان‌، اين‌ روزِ نو، روزي‌ بود كه‌ شاه‌ جديد ساساني‌ به‌ تخت‌مي‌نشست‌.

خواهيم‌ ديد كه‌ آخرين‌ نوروز ايراني‌، كه‌ طي‌ آن‌ آيين‌هاي‌ ويژه‌اي‌ رااجرا مي‌كردند، روزي‌ در اواخر خردادماه‌ بود كه‌ يزدگرد سوم‌ بر تخت‌ نشست‌ وازآن‌ پس‌، اين‌ نوروز، هر سال‌، با توجه‌ به‌ عدم‌ محاسبه‌ كبيسه‌ واهمال‌ آن‌، در هر چهارسال‌، يك‌ روز به‌ عقب‌ مي‌افتاد.

پس‌ از آمدن‌ اسلام‌، سنت‌ نوروز، پابرجا مانده‌. اين‌ بدان‌ دليل‌ بود كه‌ مردم‌ ايران‌،به‌ سرعت‌ اسلام‌ را نپذيرفته‌ وتا يكي‌ دو سه‌ قرن‌، بسياري‌ از آنان‌ بر آيين‌ كهن‌ خودبودند.

حتي‌ اگر اسلام‌ را پذيرفتند، نتوانستند به‌ آساني‌ آداب‌ ورسوم‌ دوران‌گذشته‌را ترك‌ كنند.

در نتيجه‌ افزون‌ بر بزرگداشت‌ اعياد اسلامي‌، عيد نوروز را نيزحفظ‌كردند.

/ 223