حسن‌ صباح‌ وديگر مسلمانان‌ - تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ایران اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بازي‌ از دست‌ مي‌گرفت‌.

تنها در سال‌ 491 عبدالرحمان‌ سميرمي‌ وزيرِ مادر سلطان‌ بركيارِ ونيز بُرسُق‌ ازاميران‌ دربار طغرل‌ ترور شدند. در سال‌ 493 يكي‌ ديگر از امراي‌ معروف‌ ترك‌ با نام‌بلكابك‌ در اصفهان‌ توسط‌ باطنيان‌ ترور شد. در رخدادهاي‌ سالهاي‌ بعد، مرتب‌ به‌نام‌ افراد ترور شده‌ برخورد مي‌كنيم‌.

به‌طور معمول‌ افراد ترور شده‌ يا خليفه‌ بودند،يا سلطان‌، يا سپهسالار جنگ‌ يا وزير ويا عالماني‌ كه‌ به‌ قتل‌ باطنيان‌ فتوا داده‌ بودند.

در سال‌ 498 ابوجعفر مشّاط‌ از فقهاي‌ شافعي‌ ري‌ به‌ دست‌ باطنيان‌ ترور شد.زماني‌ كه‌ وي‌ از منبر وعظ‌ خويش‌ پايين‌ آمد، يكي‌ از باطنيان‌ جلو آمده‌ با كارد او را به‌قتل‌ رساند.

در سال‌ 500 فخرالملك‌ فرزند نظام‌ الملك‌ به‌ دست‌ يكي‌ از باطنيان‌ ترور شد.زماني‌ كه‌ قاتل‌ را نزد سلطان‌ سنجر آوردند، گفت‌ كه‌ برخي‌ از عمال‌ حكومتي‌ خودوي‌، او را تحريك‌ به‌ قتل‌ فخرالملك‌ كرده‌اند. سنجر آن‌ افراد وخود اين‌ شخص‌ راكشت‌. شايد اين‌ نيز حيله‌اي‌ از سوي‌ باطنيان‌ براي‌ كشتن‌ افراد ديگري‌ از عمال‌حكومتي‌ بوده‌ باشد. از اين‌ رخداد مي‌توان‌ عمق‌ كينه‌ باطنيان‌ را از نظام‌ الملك‌به‌دست‌ آورد.

در سال‌ 502 قاضي‌ القضاه‌ عبيدالله‌ بن‌ علي‌ خطيبي‌ در همدان‌ وابوالعلاء صاعدبن‌ محمد در اصفهان‌، در روز عيد فطر به‌ دست‌ باطنيان‌ كشته‌ شدند.

در سال‌ 516 ابوطالب‌ سميرمي‌، وزير سلطان‌ محمود سلجوقي‌ توسط‌ چندتن‌ ازباطنيان‌ درست‌ مثل‌ گوسفند ذبح‌ شد. در سال‌ 521 معين‌ الملك‌ وزير سلطان‌ سنجربه‌ دست‌ يكي‌ از باطنيان‌ به‌ قتل‌ رسيد.

شگفت‌ترين‌ ترور آنها پس‌ از نظام‌ الملك‌، ترور المسترشد بالله‌، خليفه‌ عباسي‌بود كه‌ در سال‌ 529 انجام‌ شد وبه‌ قتل‌ وي‌ انجاميد. الراشد فرزند وي‌ نيز كه‌ خليفه‌بعدي‌ بود در سال‌ 532 به‌ قتل‌ رسيد. در سال‌ 534 مقرب‌ جوهر از خادمان‌ نزديك‌سلطان‌ سنجر ترور شد.

حافظ‌ ابرو در ضمن‌ اقدامات‌ محمد فرزند بزرگ‌ اميد، فهرستي‌ از ترورهايي‌ كه‌در زمان‌ او انجام‌ شده‌ به‌ دست‌ داده‌ است‌. از آن‌ جمله‌ است‌: قتل‌ قاضي‌ قهستان‌ درآموي‌ كه‌ در لشكرگاه‌ سلطان‌ سنجر به‌ فتواي‌ او رفيقان‌ را مي‌كشتند. قتل‌ قاضي‌تفليس‌ كه‌ به‌ فتواي‌ او كشتن‌ رفيقان‌ واجب‌ بود. قتل‌ قاضي‌ همدان‌ به‌ دست‌ اسماعيل‌خوارزمي‌ كه‌ چند رفيق‌ را كشته‌ وسوخته‌ بود. وعده‌اي‌ ديگر.

شگفت‌ آن‌ كه‌ در سالهاي‌ بعد، زماني‌ كه‌ مناسبات‌ اسماعيليان‌ با برخي‌ از سلاطين‌حسنه‌ شد، آنها نيز براي‌ قلع‌ وقمع‌ دشمنان‌ خود از فدائيان‌ اسماعيلي‌ استفاده‌مي‌كردند. يك‌ بار سنجر متهم‌ شد كه‌ در كشتن‌ خليفه‌ عباسي‌ به‌ فدائيان‌ متوسل‌ شده‌است‌. بار ديگر همو متهم‌ شد كه‌ براي‌ كشتن‌ گردبازو فرزند شاه‌ غازي‌ مازندران‌، ازباطنيان‌ استمداد كرده‌ است‌.

حتي‌ ناصر خليفه‌ عباسي‌ نيز براي‌ كشتن‌شريف‌ مكه‌ ازاسماعيليان‌ كمك‌ خواست‌ كه‌ آنها به‌ خطا، برادر شريف‌ مكه‌ را كشتند.

حسن‌ صباح‌ وديگر مسلمانان‌

سلجوقي‌ها وعالمان‌ طرفدارِ آنان‌، اسماعيليان‌ را ملاحده‌ مي‌گفتند وآنها را كافرمي‌خواندند. چنان‌ كه‌ سرزمين‌ آنها را نيز ملحدستان‌ مي‌ناميدند. با اين‌ حال‌، حتي‌دشمنان‌ آنها، تأييد مي‌كردند كه‌ حسن‌ صباح‌ از نظر ديني‌، سخت‌ به‌ احكام‌ ديني‌احترام‌ مي‌نهاده‌ است‌. جويني‌ كه‌ در كتاب‌ تاريخ‌ جهانگشاي‌ خود سخت‌ به‌ ملاحده‌مي‌تازد، درباره‌ حسن‌ نوشته‌ است‌:

و چون‌ حسن‌ صباح‌ بنياد كار وناموس‌ بر زهد وورع‌ وامر معروف‌ ونهي‌ منكرنهاده‌ بود، در مدت‌ سي‌ وپنج‌ سال‌ كه‌ در الموت‌ ساكن‌ بود، هيچ‌ كس‌ در ملك‌ اوآشكارا شراب‌ نخورد ودر خم‌ نريخت‌.

/ 223