بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
سورآبادي در مقدمه كتابش مينويسد:افتتاح: بدانيد عزيزان من كه ما اين تفسير را از بهر آن به پارسي كرديم كه از ما چنيندرخواستند تا نفع آن عامتر بود همه را و نيز تا خوانندگان اين ترجمه توانند كردقرآن را به عبارت پارسي؛ چه اگر به تازي كرديمي، آن را معلمي ديگر بايستي تاترجمه مطابق و موافق بودي و مقصود مهين از تفسير قرآن اولا ترجمه و عبارتنكوست، آنگه معاني و شأن نزول و اقاويل مفسران و تلفيق آيات و حل مشكلات.نثر دلنشين پارسي اين كتاب، بسيار آسان نگارش شده و به جز موارد اندك، به طورعموم، قابل فهم است.نمونهاي ديگر از تفاسيرِ فارسي اين عهد، كتاب تاج التراجم في تفسير القرآنللاعاجم است. در نام اين كتاب آمده است كه هدف از آن ارائه تفسيري است برايغيرتازيان.نويسنده اين اثر ابوالمظفر شاهفور بن طاهر اسفرايني، يكي از عالمانومحدثان معروف روزگار خود بوده كه سالهاي متمادي در طوس سكونت داشته وبه سال 471 هجري در اين شهر از دنيا رفته است. او با نظامالملك نيز دوستي داشتهاست. اسفرايني در مقدمه كتابش در باره ترجمههاي پيشين قرآن به پارسي سخنگفته و از ناقص بودن آنها ياد كرده و هدفش را ارائه يك ترجمه ـ تفسير درست ازقرآن دانسته است:... و حاجت همي افتاد گروهاني را كه غالب برايشان پارسي بود بدان كه ترجمهباشد الفاظ قرآن را... و چون بزرگان علما آن را مطالعت كردندي، اندر آنخللهاي بسيار يافتندي. برخي از جهت عبارتي كه اندر آن موافقت لغت نگاهداشته بودندي، و الفاظ مفسّران را تتبع نكرده بودندي و... ؛ پس چون اندر آنترجمهها كه كرده بودند، اين خللها ديديم كه ياد كرديم، از خداوند ـ سبحانهوتعالي ـ توفيق خواستيم و بدان مقدار كه توفيق يافتيم، اجتهاد كرديم اندرراست كردن الفاظ به پارسي، كه ترجمه آن را بشايد لغت عرب را، موافق اقوالمفسّران، و موافق اصول ديانت را، و مصون از هر تأويلي كه متضمن بود چيزي رااز تعطيل و تشبيه.
مذهب شيعه در دوره سلجوقي
گذشت كه مركز تشيع در ايران، از قرن دوم تا چهارم، شهر قم بوده است. از آن پسشهر قم، رو به ويراني رفت وبسياري از عالمان اين شهر، به ري مهاجرت كردند. باحضور خاندانهاي فراواني از سادات در ري، بر رونق تشيع در اين شهر افزودهشد. شيعيان، چندين محله را در قرن ششم به خود اختصاص داده بودند. آنهامدارسي داشتند كه كه دانش پژوهان جوانِ شيعه در آنها به تعليم وتعلّم اشتغالداشتند. واعظان نيز در آن مراكز به وعظ مردم پرداخته ومجالس مناظره ميانرؤساي طوايف مختلف در آنها برپا بود.تشيعِ ري به روستاهاي اطراف آن نيزسرايت كرد، بهطوري كه شهرهايي مانند ورامين نيز به تشيع روي آوردند.از طرف ديگر، در قرن پنجم وششم، شيعيان فراواني در آمل، ساري وگرگانميزيستند. آنها در رونق دادن به كارهاي علمي شيعه در قرن ششم سهم بسيارزيادي داشتند؛ گرچه ري شمار بيشتري عالم شيعه را در خود جاي داده بود.كاشان، آوه وتفرش نيز از مراكز شيعه بود. شمس الدين لاغري شاعر سنّي مذهبدر تحريك سلطان سلجوقي بر كشتن شيعيان در اين دوره، چنين سروده است:خسروا هست جاي باطنيانقم وكاشان وآبه وطبرش آبِ روي چهار يار بدارو اندرين چهار جاي زن آتش پس فراهان بسوز ومصلحگاهتا چهارت ثواب گردد شش چهار يار، اشاره به چهار خليفه نخست است. طبرش نيز همان تفرش امروزيومصلحگاه يا