تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
مصليگاه، يكي از محلات شيعه نشين ري بوده است.با اين حال، بايد توجه داشت كه مركزيت علمي شيعه در ايران قرار نداشت؛بلكه ابتدا در بغداد بود. پس از آن كه شيخ طوسي در ميانه قرن پنجم به نجف هجرتكرد، مركزيت علمي شيعه نيز به نجف انتقال يافت. از اواخر قرن ششم، به تدريجشهر حلّه در عراق براي شيعه مركزيت علمي يافت.در اصل، شيعيانِ ايراني، از نظر علمي در مراكز عربي تربيت ميشدند. طي قرنپنجم وششم، دانشپژوهان شيعه از سراسر ايران به عراق ميرفتند وپس ازتحصيل در بغداد ونجف به ايران بازگشته به تربيت ديني ومذهبي مردم مشغولميشدند. برخي از آنها عالمان بسيار بسيار برجستهاي بودند. از آن جمله استفضل بن حسن طبرسي (م 548) كه در اصل از تفرش بود. كتاب تفسير بزرگ وي بانام مجمع البيان في تفسير القرآن يكي از بهترين تفاسيري است كه تاكنون براي قرآننوشته شده است. او چندين كتاب تاريخي وديني ديگر نيز نوشته است.در اين زمان، عالمان شيعه، آثاري به عربي وفارسي تأليف ميكردند كه امروزهبرخي از آنها در اختيار ما قرار دارد. اين در حالي است كه بسياري از آثار مكتوباسلامي، در طي حمله مغول از ميان رفته است.از جمله آثار بسيار زيباي برجاي مانده، كتابي مفصّل در دعا است. نام اين كتابنزهه الزاهد است كه در آن، دعاهاي ماهها وروزهاي هفته همراه با توضيحات فارسيآمده است. اين اثر در سال 596 به احتمال بسيار زياد در شهر ري تأليف شده است.در اين كتاب، با نثري زيبا آداب دعا خواندن در هر موقع را بيان كرده است. يك جادرباره آغازيدن نمازگويد:آنگه درِ نماز بگشايي به هفت تكبير، با هر تكبير دستها بر ميآر تا نرمه گوش دربرابر روي انگشتها بهم باز نهاده مگر انگشت سترگ، آن را از ديگر انگشتها جدادار وبگوي اَللّهُ أكْبر، پس دستها فرو گذار بر ران ودر مقابل زانو وهمچنينتكبير ديگر بگوي.يكي از ارجمندترين آثار پارسي شيعي كه در ميانه قرن ششم پديد آمد، كتاب نقضاز نويسنده بلندپايه شيعه، عبدالجليل قزويني رازي است. وي اين كتاب را در حدودِسال 560 در رد كتابي نگاشت كه مؤلفش آن را در رد بر مذهب شيعه نوشته بودهاست. اين كتاب مفصل، يكي از زيباترين نثرهاي دلنشين پارسي از دوره سلجوقياست كه در عين حال، دربرگيرنده آگاهيهاي تاريخي بسيار گسترده درباره شهرري وجريانهاي مذهبي آن روزگار است.گذشت كه در روزگار نخست سلجوقي، شيعيان تا حدودي در فشار بسرميبردند؛ اما اندك اندك، شيعيان، به دليل فرهيختگي ومهارت در شغل دبيري،توانستند در دستگاه اداري سلجوقي نفوذ كرده وموقعيتي به دست آورند. آنها باحمايت از يكديگر، بر نفوذ خود ميافزودند. كافي است بدانيم كه يك شيعه اماميمانند مجد الملك قمي، وزير بركيارِ، سلطان بزرگي سلجوقي بوده است. ويهموست كه به نوشته عبدالجليل:خيرات بسيار فرموده، چون قبر امام حسن بن علي، زين العابدين، محمّد باقر،جعفر صادق عليهم السلام ونيز قبر عباس ومشهد موسيكاظم ومحمّد تقيومشهد سيّد عبد العظيم الحسني به شهر ري وبسي از مشاهد سادات علويواشراف فاطمي بنا فرموده با آلت وعدّت وشمع واوقاف كه همه دلالت است برصفاي اعتقاد او.يك نويسنده سني در قرن ششم درباره سختگيري سلاطين نخست سلجوقينسبت به شيعيان وتسامح آن دولت در زمان وي مينويسد:در عهد سلطان ماضي، محمّد ملكشاه، اگر اميري، كدخدائي داشتي، رافضيبسي رشوت به دانشمندان سنّي دادي تا تُرك را گفتندي او رافضي نيست. سنّي ياحنفي است. اكنون