سنيان واهل بيت(ع) - تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
طوس بر مذهب سنت بودند.سنيان واهل بيت(ع)
شايد لازم باشد اشاره كنيم كه در قرن پنجم وششم، ديدگاه سنيانِ بسياري ازشهرهاي به نفع شيعه تغيير كرد. در شهر ري، حنفيان و شافعيان در ايام عاشورا باشيعيان همراهي ميكردند. آنها برخلاف سنيان حنبلي وسلفي ـ كه از يك سو، كتابدر فضائل يزيد بن معاويه مينوشتند و از سوي درگ از نقل فضائل اهلبيت(ع)خودداري ميكردند ـ اين زمان بهطور گسترده به نقل فضائل اهل بيت (ع)ميپرداختند. برگزاري مراسم عاشورا نه تنها در ري و بغداد بلكه برخي از شهرهايديگر نيز در قرن ششم رواج داشته است.عبدالجليل نوشته است:مراثي شهداي كربلا كه اصحاب بوحنيفه وشافعي را هست، بي عدد ونهايتاست... وآنگه بغداد كه مدينهالسلام ومقر دارالخلافه است، خواجه علي غزنويحنيفي دانند كه اين تعزيت ـ مراسم عاشورا ـ چگونه داشتي تا به حدي كه به روزعاشورا در لعنت سفيانيان مبالغتي ميكرد... واما به همدان اگرچه مشبّهه را غلبهباشد براي حضور رايت سلطان ولشكر تركان، هر ساله مجدالدين مذكِّرهمداني، در مراسم عاشورا اين تعزيت به صفتي دارد كه قميان را عجب آيد... وبهري كه از امهات بلاد عالم است، معلوم است كه شيخ ابوالفتوح نصرآباديوخواجه محمود حدادي حنيفي وغير ايشان در كاروانسراي كوشك ومساجدبزرگ روز عاشورا چه كردهاند.اين زمينه در تسنن ايران، به تدريج راه را براي رشد تشيع هموار كرد. صوفيان، دراين راه، سريعتر حركت كرده وبه آرامي به برخي از باورهاي شيعه نزديك شدند. مادر اين باره، در مجلد آينده سخن خواهيم گفت (ان شاءالله).در اينجا از رشيدالدين ميبدي (م 520) كه تفسير مهم كشف الاسرار وعده الابرار رادر دوره سلجوقي نگاشته، عبارتي درباره اهل بيت نقل ميكنيم. وي سني شافعياست. به طور معمول شهرت داشت كه شافعيان به تشيع نزديكتر هستند. وي درجايي از رساله الفصول خود مينويسد:در اخبار معروف است كه فاطمه زهرا، آن سلاله مصطفي، آن گوهر درياي نبوّت،آن ثمره اصل رسالت، آن نسيم ميوه جنّت، آن آشيانه مكانت، آن مايه حسنات، آنخير خيرات، آن سيده سادات، آن حُرّهاي بدين محتشمي، از رسول عليه السلامسؤال كرد كه، در آن شب قدر ومنزلت وقدر وكرامت، درين آسمان بلند، ودرينولايت عالم فوقي، از شرف وقدر اين جگر گوشِگان من حسن وحسين هيچ اثريونشاني ديدي واز منقبت وجلالت ايشان شِمّتي وطرفي شنيدي؟ رسول گفت:بلي يا قره عينِ من؛ ندا شنيدم كه گفتند: يا رسول الله برگزيده، البشاره كه ملكتعالي تو را دو قرّت عين داده است كه بقاي عرش وكرسي از بركت ايشانستونور زمين وآسمان از حشمت ايشان است وقوّت حمله عرش وخزنه كرسي ازفضلات قوت ايشانست وفخر امّت تو به قيامت از ولا ومحبت ايشان است...هركه ايشان را دوست دارد، طرار سعادت بر آستين قبا داد ودر دار بقا تحيتولقادارد...يكي از آثاري كه به نوعي در ايجاد پيوند ميان سنيان واهل بيت نقش داشت، قبور ومزارهاي سادات وبزرگان اهل بيت بود كه از سوي شيعيان وسنيان، بهطور مشتركمورد زيارت قرار ميگرفت. در جايي اشاره كرديم كه طغرل سلجوقي، به رغمتسنن خود، مزرعهاي را وقف مرقد حضرت عبدالعظيم حسني عليهالسلام در ريكرد. حتي غزان نيز در حمله به طوس، از آسيب رساندن به محلهاي كه مشهد عليبن موسيالرضا در آن بود، خودداري كردند.مرقد آن حضرت، از سوي علماي سني در قرن چهارم مورد زيارت قرارميگرفت. ابن حِبّان