بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
عالم ومحدث مشهور سني بُستي (م 354) ، خود حكايت رفتنمكرر به زيارت قبر آن حضرت را در كتابش آورده است. حاكم نيشابوري كهمحدث سني بزرگي بود، كتابي با نام مفاخرالرضا در شرح حالات امام رضاعليهالسلام نگاشت. منتجب الدين بديع از كاتبان درگاه سلطان سنجر كه كتاب عتبه الكَتَبهاو باقي مانده، در مقدمه آن ميگويد كه زماني نزد خواجه شهيد ظهيرالدين بيهقي بهتمرين نامهنگاري پرداخته و پس از درگذشت وي، در حالي كه از مرو به مازندرانميرفته به حرم رضوي رسيده است:و در آن اجتياز ]عبور[ گذر بر مشهد مقدّس معظّم مطهّر رضوي ـ علي ساكنهالصلوه و السلام ـ بود به طوس، چون آنجا نزول افتاد، حالي چنان كه واجبباشد، ترتيب آن زيارت مغتنم كردم و از سر نيازي و خضوعي و تضرعي كه حالاقتضا كرد، حاجت خواستم تا ايزد تعالي مرا در آن حرفت كه مظنه همّت منستو مطيه حصول مقصود، مهارتي و حذاقتي دهد و ذهن و خاطرم را ذكائي وصفائي كرامت كند...]بعد از اشاره به حل مشكل ادامه ميدهد كه[...دانستم كه آن استحسان اثر بركات و ميامن آن بقعه شريفست و از كرامات آن سيدبزرگوار عليه و علي آبائه السلام.عوفي در لباب الالباب نوشته است كه منتجب الدين در كتاب رقيه القلم خود به مشكلديگري اشاره كرده و نوشته است كه براي حل آن، به زيارت امام رضا(ع) رفته است:... چون آن را تحرير كردم وبه خدمت او آوردم، مرا سخت برنجانيد وجفاگفت وآن نامه را بدريد وفرمود كه بار ديگر نويس! من از غايت ضجرت وتنگدلي به مشهد مبارك اميرالمؤمنين علي بن موسي الرضا رفتم واز روح پاك اواستمداد طلبيدم وبه تضرع وابتهال در آن موقف متبرك بناليدم وتسهيل اين شيوهاز حضرت صمديت درخواستم، آفريدگار سبحانه وتعالي دعاي مرا اجابتگردانيد.مرقد حضرت فاطمه معصومه سلامالله عليها در قم نيز، توسط سنيان زيارتميشده است.يك شاهد عيني در قرن ششم نوشته است: «اهل قم به زيارت فاطمهبنت موسي بن جعفر كه ملوك وامراء عالم، حنيفي وشفعوي ـ شافعي ـ به زيارت آنتقرب نمايند... اهل قزوين سني وشيعي به تقرب به زيارت ابوعبدالله الحسين ابنالرضا شوند.»
مذهب مردم در شهرهاي ايران
از آنچه تا به حال گفتيم، اشاراتي درباره مذاهب موجود در شهرهاي ايران به دستآمده است. از آنجا كه كساني به اشتباه، يا تصور ميكنند تا پيش از صفويه،شيعهمذهبْ در ايران نبوده، يا به عكس اظهار ميشود كه ايرانيها از آغاز مذهبشيعه را پذيرفتهاند، لازم است شرحي در اين باره ارائه دهيم. هر دوي اين تصوراتنادرست است. در آن روزگار، مردمان برخي از شهرهاي ايران شيعه مذهبوبيشتر آنها سني مذهب بودند. يك مؤلف شيعه در قرن ششم، با دقت تمام،مذاهب موجود در ايران وبرخي از نقاط ديگر از دنياي اسلام را شرح داده است.بدون مقدمه، در اين جا، متن گفته آن عالم شيعه را كه در حدود سال 560 هجرينگاشته، ميآوريم:يمن وطائف ومكه را كه دارالملك اسلام است وكوفه را كه حرم اميرالمؤمنيناست واكثر بلاد جيلان وجبال ديلمان وبعضي از بلاد مغرب را زيديان دارندوخطبه وسكه به نام ائمه خود كنند... بلاد خراسان از نيسابور تا اوژكند ـ ازشهرهاي فرغانه ـسمرقند وحدود بلاد تركستان وغزنين وماوراءالنهر همهحنيفي مذهب باشند يك رنگ... وبه خوارزم معتزليان عدلي مذهب باشند وبهفقه، اقتدا به امام ابوحنيفه كنند ودر اصول، مذهب اهلالبيت دارند... بلادآذربايجان تا به درِ روم وهمدان وبه اصفهان وساوه وقزوين ومانند آن همهشافعي مذهب باشند، بهري مشبّهي، بهري اشعري، بهري كُلاّبي، بهري