شاعران‌ برجسته‌ دوره‌ سلجوقي‌ - تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ایران اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شاعران‌ برجسته‌ دوره‌ سلجوقي‌

پس‌ از دوران‌ ساماني‌ كه‌ آغاز جدي‌ شعر فارسي‌ است‌، تا روزگار غزنوي‌وسلجوقي‌، شعر فارسي‌ به‌ رشد بسيار بالايي‌ رسيد. شاعران‌ اين‌ عهد در سرودن‌ هرنوع‌ شعري‌ توانا بوده‌ وبه‌ رغم‌ از بين‌ رفتن‌ بسياري‌ از سروده‌هاي‌ آنان‌، ميراثي‌عظيمي‌ برجاي‌ مانده‌ است‌. حتي‌ ارائه‌ فهرستي‌ از اين‌ شاعران‌، خارج‌ از حوصله‌ اين‌نوشتار كوتاه‌ است‌. در عين‌ حال‌، به‌طور پراكنده‌، وتنها به‌ قصد آشنايي‌ مختصر، به‌معرفي‌ برخي‌ از اين‌ شاعران‌ ومضامين‌ شعري‌ آنها اشاره‌ مي‌كنيم‌.

جداي‌ از نقش‌ ادبي‌ اين‌ شاعران‌ برجسته‌ كه‌ همه‌ آنها از آن‌ برخوردارند، مي‌توان‌شاعران‌ اين‌ دوره‌ را به‌ دو دسته‌ تقسيم‌ كرد. شاعران‌ شاعر وشاعران‌ حكيم‌. ما از هردو قسم‌، كساني‌ را معرفي‌ مي‌كنيم‌:

امير معزّي‌ (م‌ ح‌ 520) از شاعران‌ دوران‌ ملكشاه‌ وپس‌ از آن‌ سلطان‌ سنجر است‌.شعر او در خدمت‌ ستايش‌ سلاطين‌ واميران‌ سلجوقي‌ است‌. وي‌ پس‌ از سالها كه‌ ازخوان‌ نعمت‌ سنجر بهره‌مند بود، به‌ اشتباه‌ در ميدان‌ شكار هدف‌ تير سلطان‌ سنجرقرار گرفت‌ وپس‌ از مدتي‌ جان‌ سپرد. شعر وي‌، ويژگي‌ خاصي‌ از لحاظ‌ محتوانداشته‌؛ اما از لحاظ‌ ادبي‌، ساده‌ وبي‌پيرايه‌ وقوي‌ است‌.

حكيم‌ مجدود بن‌ آدم‌ مشهور به‌ سنائي‌ غزنوي‌ (م‌ 525) از شاعران‌ بلند پايه‌خراساني‌ است‌ كه‌ جداي‌ از چند سالي‌ كه‌ به‌ كار مداحي‌ سلاطين‌ مي‌پرداخت‌، به‌تصوف‌ گراييد وشعر خود را در خدمت‌ فلسفه‌ وعرفان‌ واخلاق  وكشف‌ حقيقت‌قرار داد. اشعار دوران‌ نخست‌ زندگي‌ وي‌، صرفا در جهت‌ كسب‌ درهم‌ ودينار بوده‌ومحتواي‌ آنها نيز با استخدام‌ تعابير ادبي‌ به‌ صورت‌ شوخي‌ وهزل‌ وغيره‌،درخدمت‌ ستايش‌ اين‌ و آن‌ بود؛ اما اشعار دوره‌ دوم‌ زندگيش‌، نشان‌ از حكمت‌داشته‌ او را از رديف‌ ديگر شاعران‌ جدا كرده‌ در كوي‌ حكيمان‌ نشانده‌ است‌. وي‌ دراين‌ بخش‌ به‌ بيان‌ مسائل‌ مختلف‌ علمي‌ وفلسفي‌ وعرفاني‌ پرداخته‌ است‌. سنائي‌ درشرح‌ اين‌ تحول‌ را در زندگيش‌ مي‌گويد:




  • حسب‌ حال‌ آن‌ كه‌ ديو آز مرا
    داشت‌ يك‌ چند در نياز مرا



  • داشت‌ يك‌ چند در نياز مرا
    داشت‌ يك‌ چند در نياز مرا



/ 223