تحول‌ روحي‌ غزّالي‌ وآثار آن‌ - تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ایران اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و بيست‌ سال‌ در ايام‌ سلطان‌ شهيد ـ ملكشاه‌ ـ روزگار گذرانيد واز وي‌، به‌ اصفهان‌وبغداد اقبال‌ها ديد وچند بار ميان‌ سلطان‌ و اميرالمؤمنين‌ ـ يعني‌ خليفه‌ ـ رسول‌بود در كارهاي‌ بزرگ‌. ودر علوم‌ دين‌ نزديك‌ به‌ هفتاد كتاب‌ تصنيف‌ كرد؛ پس‌ دنيارا چنان‌ كه‌ بود، ديد، جملگي‌ بينداخت‌. ومدتي‌ در بيت‌ المقدس‌ ومكه‌ مقام‌ كردوبر سر مشهد ابراهيم‌ خليل‌ ـ صلوات‌ الله‌ عليه‌ ـ عهد كرد كه‌ پيش‌ هيچ‌ سلطان‌نرود ومال‌ سلطان‌ نگيرد ومناظره‌ وتعصّب‌ نكند.

واكنون‌ دوازده‌ سال‌ است‌تا بدين‌ عهد وفا كرد. واميرالمؤمنين‌ وديگر سلاطين‌ او را معذور داشتند. اكنون‌شنيدم‌ كه‌ از مجلس‌ عالي‌ اشارتي‌ رفته‌ است‌ به‌ حاضر آمدن‌. فرمان‌ را به‌ مشهدرضا ـ عليه‌ السلام‌ ـ آمدم‌ ونگاهداشت‌ عهد خليل‌ را به‌ لشكرگاه‌ ـ يعني‌ نزد سلطان‌ـ نيامدم‌. وبر اين‌ مشهد مي‌گويم‌ كه‌ اي‌ فرزند رسول‌! شفيع‌ باش‌ تا ايزد تعالي‌ ملك‌اسلام‌ را در مملكت‌ دنيا از درجه‌ پدران‌ خويش‌ بگذراند ودر مملكت‌ آخرت‌ به‌مرتبه‌ سليمان‌ عليه‌ السلام‌ رساند كه‌ هم‌ ملك‌ بود وهم‌ پيغمبر.

غزالي‌ در اختلاف‌ ميان‌ تركان‌ خاتون‌ ـ كه‌ براي‌ سلطنت‌ پسرش‌ محمود تلاش‌مي‌كرد ـ با مقتدي‌ عباسي‌ به‌ سال‌ 485 وساطت‌ كرد. اين‌ وساطت‌ نشان‌ از نفوذسياسي‌ وي‌ در آن‌ روزگار بغداد دارد.

تحول‌ روحي‌ غزّالي‌ وآثار آن‌

غزّالي‌ پس‌ از چهار سال‌ تدريس‌ در نظاميه‌ از درس‌ ومدرسه‌ بيزار شد ونظاميه‌ راترك‌ كرد.

نوشته‌اند كه‌ برادرش‌ احمد (م‌ 520) را جانشين‌ خود كرد. احمد نيز درزمره‌ عالمان‌ صوفي‌ آن‌ روزگار بود كه‌ در دفاع‌ از شيطان‌ در سجده‌ نكردن‌ بر آدم‌ ـ كه‌از جمله‌ عقايد برخي‌ از صوفيان‌ افراطي‌ بود ـ متهم‌ بود. او نيز دوامي‌نياوردوسال‌بعد از بغداد خارج‌ شد. هم‌ اكنون‌ قبر احمد غزالي‌ در شهر قزوين‌قراردارد.

حادثه‌ تحول‌ روحي‌ غزالي‌، آن‌ اندازه‌ اهميت‌ دارد كه‌ ابن‌اثير در ذيل‌ رخدادهاي‌سال‌ 488 از آن‌ به‌ عنوان‌ يك‌ رخداد مهم‌ ياد كرده‌ است‌. اين‌ تحول‌ روحي‌ ومذهبي‌،غزالي‌ را از عالم‌ فلسفه‌ بيرون‌ برد ودر دامن‌ عرفان‌ وتصوف‌ نهاد.

غزالي‌ مدت‌ ده‌ سال‌ پس‌ از آن‌ در سرزمين‌ شام‌، بيت‌ المقدس‌ وحجاز به‌سر برد.اين‌ اقدام‌ وي‌ در قالب‌ زاهدي‌ منزوي‌ ودرويش‌ مسلك‌ بود كه‌ در تلاش‌ براي‌تهذيب‌ نفس‌ وتفكر به‌ اين‌ سوي‌ وآن‌ سو مي‌رفت‌. او در سال‌ 489 «با جامه‌ ژنده‌، به‌وضعي‌ كه‌ شيوه‌ درويشان‌ آواره‌ وقلندران‌ بيابان‌نورد است‌ ناشناس‌ وارددمشق‌ شدومناره‌ غربي‌ جامع‌ اموي‌ را خلوتگاه‌ ذكر وفكر ساخت‌. رياضت‌هاي‌ سخت‌ كشيد.رُفْت‌ وروي‌ مسجد وزباله‌كشي‌ طهارتگاه‌ وخدمت‌ خلق‌ را مي‌كرد.» پس‌ از آن‌، غزّالي‌ به‌ بيت‌المقدس‌ رفت‌ وبراي‌ سالها در آن‌ ديار ماند.بيت‌المقدس‌ در آن‌ روزگار، به‌طور سنتي‌، جايگاه‌ رياضت‌كشان‌ وصوفيان‌ برجسته‌دنياي‌ اسلام‌ بود. البته‌ سالهاي‌ اقامت‌ وي‌ در بيت‌ المقدس‌، مصادف‌ با شدت‌گرفتن‌جنگ‌هاي‌ صليبي‌ بود كه‌ طي‌ آن‌ شامات‌ مورد حمله‌ بي‌امان‌ مسيحيان‌قرارداشت‌. غزالي‌ در بيت‌المقدس‌ كتاب‌ بزرگ‌ احياء علوم‌ الدين‌ را در دانش‌ اخلاق نوشت‌. كتاب‌ مزبور مشهورترين‌ كتاب‌ اخلاقي‌ است‌ كه‌ نوشته‌ شده‌ وبعدها يكي‌ ازعالمان‌ شيعه‌ با نام‌ فيض‌ كاشاني‌ آن‌ را تلخيص‌ وپيراسته‌ كرد والمحجه‌ البيضاء ناميد.غزالي‌كتاب‌ ديگري‌ در دانش‌ اخلاق  به‌ زبان‌ پارسي‌ نوشت‌ كه‌ آن‌ را كيمياي‌سعادت‌نام‌ داد.

مهم‌ترين‌ جهت‌گيري‌ او در اين‌ تحول‌ علمي‌، روي‌گرداني‌ از فلسفه‌ وگرايش‌ به‌تصوّف‌ بود. وي‌ با همه‌ دانش‌ وتخصصي‌ كه‌ در فلسفه‌ داشت‌، از آن‌ طرفي‌ نبست‌وابراز كرد كه‌ فلسفه‌ نمي‌تواند او را به‌ يقين‌ كامل‌ برساند. وي‌ استدلال‌هاي‌فيلسوفان‌ را سست‌ مي‌شمرد وكتابي‌ با نام‌ تهافت‌ الفلاسفه‌ در رد بر فلاسفه‌ نوشت‌.حركت‌ ضد فلسفه‌ او سبب‌ شد تا دانش‌

/ 223