بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
دربار آنان، با نام انوشتگين به خوارزم فرستاده شد. وي طبق سنت مرسومدر خوارزم، خوارزمشاه ناميده شد. انوشتگين در سال 490 هجري درگذشتوفرزندش قطبالدين محمد حكومت خوارزم را عهدهدار شد. وي در دورانامارت خود، هماهنگ با سلطان سنجر بوده وبه عنوان دستنشانده آنان در اينمنطقه حكومت ميكرد.پس از درگذشت او در سال 521 فرزندش اَتْسِز از سوي سلطان سنجر به امارتخوارزم انتخاب شد. وي به تدريج به استقلال گرويد وكوشيد تا دولتي مستقل ازسلجوقيان در خوارزم پديد آورد. اتسز طي سالها امارت خود، ميان خوارزميان،شخصيتي محبوب بود ومردم بهطور كامل از وي حمايت ميكردند.اتسز تا سال 529 ارتباط خود را با سنجر حفظ كرد؛ اما از اين سال به بعد،پيوندخود را با سلجوقيان قطع كرد وكوشيد تا با تصرف مناطق جديدي، بر حوزهجغرافيايي تحت سيطره خود بيفزايد. سلطان سنجر سپاه بزرگي تدارك ديد وبهسوي خوارزم تاخت. آنها در هزاراسپ با يكديگر درگير شدند. سپاه خوارزم بادادن بيش از دهها هزار كشته ومجروح واسير شكست خورد.از آن جمله فرزنداتسز كه به دستور سنجر دو نيم شد. سنجر، خوارزم را به برادر زادهاش سليمان دادوبازگشت.از آنجا كه مردم خوارزم اتسز را دوست ميداشتند، سليمان را بيرون كردند وبارديگر دولت خوارزمشاهي در خوارزم بر سر كار آمد. اتسز كوشيد تا با سنجر از درِآشتي درآيد وارتباطش را با وي بر پايه دوستي متقابل استوار كند؛ اما از آنجا كهانديشه استقلال خواهي او را آرام نميگذاشت بلافاصله دوستي را بهم زد، به بخاراتاخت وپس از آن با تركان حدفاصل ماوراءالنهر وچين ـ ختائيان ـ اظهار دوستيكرده آنها را دعوت به تهاجم به ماوراءالنهر كرد. نتيجه حمله تركان كافر مزبور،جنگ سال 536 در نزديكي سمرقند بود كه سنجر شكست سختي خورد وطي آنزنش نيز به اسارت دشمن درآمد.اگر خوارزمشاه اين اشتباه را مرتكب شده وپاي تركان كافر را به ماوراءالنهركشيده باشد، خطاي بزرگي مرتكب شده است. خواهيم ديد كه طبق نظر برخي ازمورخان، در سالهاي بعد، دشمنان خوارزمشاهيان، براي كوبيدن آنها از مغولاندعوت كردند تا به خراسان قدم بگذارند.به هر روي، اتسز كه فرصت را مناسب ديد، به خراسان تاخت وكوشيد تاسرزمينهاي تازهاي را به خاك خوارزم ضميمه كند. اقدامات وي به جايي نرسيدوسنجر در سال 538 به خوارزم حمله كرد. سنجر نتوانست شهر را بگشايد؛ امااتسز نيز پيغامهاي دوستي فرستاد وسلطان بازگشت. اتسز در پي گرفتن فرمانمستقلي از مقتفي عباسي برآمد. سنجر بار ديگر در سال 542 به خوارزم حمله كرد.بدين ترتيب، اتسز، به رغم تلاشهاي گسترده خود نتوانست آن گونه كه آرزوداشت استقلال خوارزم را به دست آورد. پس از آن كه سلجوقيان در برابر تركان غزشكست خوردند وسنجر به اسارت درآمد، خوارزم رو به استقلال بيشتر رفت.ايل ارسلان فرزند اتسز به سال 551 به جاي پدر نشست. وي توانست برخي ازمناطق خراسان مانند دهستان وگرگان را ضميمه قلمرو خويش كند. كوششهايبيشتر وي به نتيجه نرسيد وايل ارسلان، به جاي جنگ در خراسان، تصميم گرفتتا به جنگ تركان كافر برود. مرگ ناگهاني وي در سال 568 اين اقدامات او رامتوقفكرد.
خوارزمشاهيان رو به توسعه
ايل ارسلان، پسر كوچكش سلطان شاه را به جانشيني خود گماشت؛ اما با حضوربرادرش تكش نوبت به وي نرسيد. سلطان شاه حكومت مرو وسرخس ونساوابيورد را گرفت كه تا سال 589 ـ كه درگذشت ـ در آنجا حكومت داشت. آن زمانقلمرو وي به قلمرو تكش افزوده شد. ميان