تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ایران اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين‌ دو برادر نيز سالها نزاع‌ ودرگيري‌بود وهر بار شماري‌ از مردم‌ در آن‌ ميانه‌ كشته‌ مي‌شدند.

علاءالدين‌ تكش‌ يكي‌ از نيرومندترين‌ِ خوارزمشاهيان‌ است‌. وي‌ در سال‌ 588 برري‌ مسلط‌ شد وپس‌ از آن‌، در سال‌ 590 با كشتن‌ طغرل‌ فرزند ارسلان‌شاه‌، آخرين‌شاه‌ سلجوقي‌، سلسله‌ سلجوقي‌ را منقرض‌ كرده‌ عراق  عجم‌ را نيز ضميمه‌ قلمروخويش‌ كرد. وي‌ همچنين‌ المؤيد حاكم‌ نيشابور را كه‌ پس‌ از اسارت‌ سلطان‌ سنجربر آن‌ نواحي‌ غلبه‌ كرده‌ بود، كشت‌ وخراسان‌ را به‌طور كامل‌ زير سلطه‌ خود درآورد.

اكنون‌ تكش‌ به‌ دنبال‌ آن‌ بود تا خليفه‌ فاطمي‌ الناصر را وادار كند تا قلمرو سابق‌سلجوقيان‌ را به‌ او واگذار كند. با عدم‌ موافقت‌ خليفه‌، اختلاف‌ ميان‌ خوارزمشاهيان‌وعباسيان‌ بالا گرفت‌. تكش‌ در جنگي‌ با تركان‌ كافري‌ كه‌ بخارا را اشغال‌ كرده‌ بودندـ ختائيان‌ ـ آن‌ شهر را در سال‌ 594 از آنان‌ باز پس‌ گرفت‌. تكش‌ در سال‌ 596درگذشت‌.

اين‌ زمان‌ قلمرو خوارزمشاهيان‌ توسعه‌ زيادي‌ يافته‌ بود.

علاءالدين‌ محمد فرزند تكش‌ به‌ جانشيني‌ پدرش‌ رسيد. همان‌ آغاز، دولت‌غوري‌ به‌ رهبري‌ غياث‌ الدين‌ وشهاب‌ الدين‌ غوري‌ به‌ قصد تصرف‌ نيشابور، مرووسرخس‌ به‌ اين‌ مناطق‌ هجوم‌ آوردند وآنها را تصرف‌ كردند. علاءالدين‌ محمد به‌سرعت‌ مناطق‌ مزبور را به‌ سال‌ 599 پس‌ گرفت‌.

وي‌ تا سال‌ 602 كه‌ توانست‌ غوريان‌را سركوب‌ كند، درگير آنها بود. پس‌ از آن‌، به‌ قصد توسعه‌ قلمرو خويش‌، ابتدامازندران‌ را تصرف‌ كرد. پس‌ از آن‌ به‌ سوي‌ تركان‌ كافر كه‌ سمرقند را تهديدمي‌كردند تاخت‌ كه‌ از آنان‌ شكست‌ خورد وبه‌ اسارت‌ درآمد. زماني‌ كه‌ از اسارت‌درآمد، بار ديگر بر آنان‌ هجوم‌ برد وآنها را قلع‌ وقمع‌ كرد. بسياري‌ از مورخان‌ براين‌ باورند كه‌ از ميان‌ بردن‌ اين‌ تركان‌ كافر، سبب‌ شد تا مغولان‌ راحت‌تر بتوانند به‌ماوراءالنهر وخراسان‌ يورش‌ برند.

علاءالدين‌ محمد توانست‌ كرمان‌ وسيستان‌ تا سواحل‌ رود سند را تصرف‌ كرده‌ودر سال‌ 612 دولت‌ غوري‌ را كه‌ در غزنه‌ حكومت‌ داشت‌، براندازد. اين‌ زمان‌دولت‌ خوارزمشاهي‌، بزرگ‌ترين‌ دولت‌ دنياي‌ اسلام‌ بود. قلمرو آن‌ در شرق  به‌ هندودر غرب‌ به‌ عراق  مي‌رسيد.

علاءالدين‌ محمد قلمرو خويش‌ را چهار قسمت‌ كرد. بخش‌ شرقي‌ را شامل‌غزنه‌ تا هند وبُسْت‌ به‌ جلال‌ الدين‌ منكبرني‌ ـ يا منكبرتي‌ ـ فرزند بزرگش‌ سپرد. بخش‌شمالي‌، شامل‌ خراسان‌ وخوارزم‌ ومازندران‌ را به‌ قطب‌ الدين‌ ازلاغ‌ شاه‌ فرزندديگرش‌ كه‌ ولي‌ عهدش‌ نيز بود، داد. قسمت‌ جنوبي‌ را به‌ غياث‌ الدين‌ پيرشاه‌وقسمت‌ غربي‌ را تا عراق  عجم‌ به‌ ركن‌الدين‌ غورشايجي‌ سپرد.

با همه‌ اين‌ وسعت‌، دولت‌ خوارزمشاهي‌ ديري‌ نپاييد. مغولان‌ در سال‌ 617 به‌خوارزم‌ رسيدند وآن‌ شهر را تصرف‌ كردند. سلطان‌ نيز اندكي‌ بعد در يكي‌ از جزايردرياي‌ مازندران‌ درگذشت‌.

وي‌ زمان‌ كوتاهي‌ پيش‌ از درگذشت‌ خود، ولايت‌عهدي‌ را به‌ فرزند بزرگش‌ جلال‌ الدين‌ منكبرني‌ سپرد كه‌ در آن‌ شرايط‌ كارعاقلانه‌اي‌بود.

جلال‌ الدين‌ جنگ‌هايي‌ با مغولان‌ داشت‌ كه‌ نتوانست‌ حملات‌ آنها را متوقف‌كند. از اين‌ سو، توانست‌ آذربايجان‌ را به‌ قلمرو خود بيفزايد وبا نيروهاي‌ عباسي‌ نيزدرگير شود. با همه‌ تلاشي‌ كه‌ او كرد، مشكل‌ مغولان‌، مشكلي‌ نبود كه‌ او بتواند دربرابرش‌ بايستد. وي‌ اندك‌ اندك‌ از برابر آنها گريخت‌ تا آن‌ كه‌ در سال‌ 627 در يكي‌ ازمناطق‌ كوهستاني‌ كردستان‌ توسط‌ كردي‌ كشته‌ شد ودولت‌ خوارزمشاهي‌ خاتمه‌ يافت‌.

/ 223