طاهر فرزند حسين بن مصعب بن رُزَيْق است. اين خاندانِ ايراني، از موالي طلحة بنعبدالله خزاعي، يكي از چهرههاي برجستة قبيلة عربي خُزاعه بودند كه زماني حاكمسيستان بود. مُصْعب در جريان انقلاب عباسيان شركت داشت ومنشي سليمان بنكثير، داعي عباسيان بود. بنابر اين عنصري انقلابي شناخته ميشد كه پس از پيروزيبايد سهم خويش را ميگرفت. امارت شهر پوشنگ به وي وفرزندش حسين دادهشد و اندكي بعد هرات هم بر آن افزوده شد.طاهر به سال 159 هجري متولد شد وطبعا از زمان بلوغ در تشكيلات اداريونظامي خراسان وارد گرديد. وي نيز امارت پوشنگ را داشت؛ اما نخستين حضورمهم او، همراهي وي با هَرْثَمَةِ بن اَعْين است كه در سال 193 از طرف هارون مأمورسركوبي شورش رافع بن ليْث شد. طاهر بايد در آنجا شجاعت ودرايت خود راآشكار كرده باشد؛ چرا كه در سال 5ـ194 به فرماندهي نيروهاي مأمون بر ضدنيروهاي امين به فرماندهي علي بن عيسي منصوب شد. ما حكايت اين نبرد را دردفتر نخست آورديم. در آن زمان، وقتي سر امين را جدا كردند، حسن بن حسين بنمصعب، عموي طاهر، مسؤول رساندن آن به مأمون شد. خليفة جديد، يك ميليوندرهم به او جايزه داد.طاهر به دليل رشادتي كه در اين جنگ از خود نشان داد، به ذواليمينين شهرتيافت.اين لقب به اين معنا بود كه وي صاحب دو دست راست است كه ميتواندباهر دو در ميدان رزم بجنگد.پس از پيروزي مأمون وكشته شدن امين، طاهر به عنوان چهرة فاتح جنگ،امارت منطقة جزيره، يعني مناطق شمالي ميان دجله وفرات را گرفت ودر شهر رَقّهكه پايتختِ دوم هارون بود، استقرار يافت.زماني كه مأمون در صفر سال 204 قصد ورود به بغداد را داشت، طاهر در شهررَقّه بود. وي به دستور مأمون در نهروان به ديدار طاهر رفت وهمگي به بغداد واردشدند. در آن زمان، هنوز لباس مأمون، به رنگ سبز بود؛ در حالي كه علامت عباسيانرنگ سياه بود. مخالفان عباسيان، بهويژه زيديها از رنگ سفيد استفاده ميكردند.درتاريخ، رنگ مورد نظر شيعيان، همين رنگ سفيد بوده است. خاندان عباسي اصرارداشتند تا مأمون لباس سياه به تن كند. در مجلسي كه گرفته شد، مأمون از طاهرخواست تا هر خواستهاي دارد مطرح كند تا خليفه آن را اجابت كند. نخستيندرخواست طاهر آن بود كه مأمون لباس سبز را از تنش