زبان فارسي در دوره سامانيان - تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
پس از درگذشت وي به سال 329، فرزند جيهاني، يعني محمد بن محمد جيهانيبراي مدتي منصب وزارت داشت. ابوعلي محمد، فرزند ابوالفضل بلعمي نيز چنددوره وزارت را در روزگار منصور بن نوح (350 ـ 365) عهدهدار بود. ترجمهتاريخطبري توسط ابوعلي بلعمي در دوران امارت منصور بن نوح به سال 352 انجامگرفت. محتمل است كه به دستور وي، شخص ديگري اين كار را انجام دادهباشد.يكي ديگر از وزيران معروف ابوجعفر عُتْبي است كه نام وي در آثار ادبيوتاريخي فراوان آمده است. او وزير عبدالملك بن نوح ساماني بود. فرزندشعبيدالله وزارت نوح بن منصور ساماني را داشت كه به رغم شايستگي در سال 371يا 372 كشته شد. از ديگر وزيران با كفايت ومشهور ساماني، عبداللهبنعُزَيراستكه در سالهاي پاياني سلسله ساماني، وزارت آنان را بر عهدهداشتهاست.از اين فهرست، چنين به دست ميآيد كه به روزگار سامانيان، شغل وزارت، دراختيار مردان برجسته ووالايي بوده كه هر كدام در تاريخ ادبيات فارسي وعربي،شهرتي داشته ودر باروري علم ودانش در محدوده خويش، سهمي فراوانداشتهاند.زبان فارسي در دوره سامانيان
رشد زبان فارسي دري، در زمان سامانيان ودر مشرق اسلامي صورت گرفت. عوفينوشته است: «چون نوبت دولت آلسامان درآمد، رايت سخن بالا گرفت و شعرايبزرگ پديد آمدند و بساط فضائل را بسط كردند و عالم نظم را نظامي دادندوشاعري را شعاري ساختند.» تا اين زمان، متون پهلوي قديم به عربي ترجمه ميشد وزبان عربي به عنوان يكزبان اسلامي وبزرگ، زبان تفهيم وتفاهم همه ملتهايي شده بود كه در اسلام بايكديگر اشتراك داشتند.اين زمان، در كنار زبان عربي، در شرق اسلامي، زبان ديگري هم رشد كرد كه بهنوعي ادامه فارسي ميانه يا پهلوي بود وتحت تأثير زبان اسلامي جديد، رشد كردهبود. اين زبان كه فارسيِ دري بود، علاقمندان فراواني داشت وهمين امر سبب شد تاحركت فرهنگي ديگري بهتدريج شكل بگيرد. اين حركت فرهنگي، ترجمه متونعربي به فارسي بود كه با حمايت سامانيان دنبال شد. كليله ودمنه كه متن عربي آن راعبدالله بن مُقفّع در قرن دوم آماده كرده بود، به فارسي دري ترجمه شد.ابوالفضلبلعمي به سفارش امير نصر بن احمد ساماني، رودكي را برآن داشت تاكليه و دمنه را به نظم فارسي درآورد. به مرور ترجمه متون عربي ديگر نيز پيگرفتهشد.مهمترين نقش را در اين باره، دربار نصر بن احمد (301 ـ 331) بر عهده داشت.چنان كه فردوسي ميگويد:به تازي همي بود تا گاه نصربدان گه كه شد در جهان شاه نصر گرانمايه بوالفضل دُستورِ اويكه اندر سخن بود گنجور اوي بفرمود تا پارسي درينبشتند وكوتاه شد داوري يكي از كارهاي مهمي كه در روزگار سامانيان به انجام رسيد، ترجمه تفسير بزرگ طبريبود. اين متن كه در چهل مصحف به زبان عربي بود، به بيست مصحف فارسي ـ باحذف سند نقلها ـ ترجمه شد. متأسفانه از آن ترجمه اثري نمانده وتنها متنتلخيصگونهاي از آن با افزودههاي فراوان در هفت مجلد برجاي مانده كه به چاپرسيده است. عبارتي كه مترجم متن عربي در علت ترجمه آورده است، چنين است:اين كتاب تفسير بزرگ است از روايت محمد بن جرير الطبري، ترجمه كرده بهزبانپارسيِ دري راهِ راست... پس دشخوار آمذ بر وي خواندن اين كتاب وعبارت كردن بهزبان تازي؛ وچنان خواست كي مر اين را ترجمه كنند به زبان پارسي.