تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ایران اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

منصور بن‌ نوح‌ (350 ـ 365)، اصرار بر ترجمه‌ تاريخ‌ طبري‌ داشت‌ كه‌ اين‌ مهم‌،همان‌گونه‌ كه‌ در مقدمه‌ كتاب‌ مزبور آمده‌ در سال‌ 352 انجام‌ گرفته‌ است‌. دليل‌ آن‌ نيزدر همان‌ مقدمه‌، استفاده‌ عموم‌ مردم‌ از متن‌ فارسي‌ ياد شده‌ است‌. البته‌ مترجم‌شناخته‌ شده‌ نيست‌؛ گرچه‌ از همان‌ اوان‌، به‌ نام‌ بلعمي‌، وزير دولت‌ ساماني‌ منسوب‌شده‌ است‌. درمقدمه‌ ترجمه‌ فارسي‌ كتاب‌ آمده‌ است‌:

بدان‌ كه‌ اين‌ تاريخنامه‌ بزرگ‌ است‌ كه‌ گرد آورد ابوجعفر محمد بن‌ جرير بن‌ يزيدالطبري‌ رحمه‌ الله‌ عليه‌ كه‌ ملك‌ خراسان‌ ابوصالح‌ منصور بن‌ نوح‌ فرمان‌ داددستور خويش‌ را، ابوعلي‌ محمد بن‌ محمد بن‌ عبدالله‌ البعلمي‌ را، كه‌ اين‌ نامه‌تاريخ‌ تازي‌ را پسر جرير كرده‌ است‌، پارسي‌ گردان‌ هرچه‌ نيكوتر، چنان‌ كه‌ اندروي‌ نقصاني‌ نيوفتد.

جالب‌ آن‌ كه‌ از همين‌ منصور بن‌ نوح‌، دو بيت‌ شعر به‌ پارسي‌ نيز برجاي‌ مانده‌ است‌:




  • درمان‌ عاشقي‌ چيست‌پايان‌ سوره‌ العصر
    با زر برو نبشته‌منصور نوح‌ بن‌ نصر



  • با زر برو نبشته‌منصور نوح‌ بن‌ نصر
    با زر برو نبشته‌منصور نوح‌ بن‌ نصر



به‌ عقيده‌ وي‌، درمان‌ عاشقي‌ تنها كلمه‌ «صبر» است‌ كه‌ در پايان‌ سوره‌ و العصرآمده‌است‌.

با اين‌ همه‌ بايد توجه‌ داشت‌ كه‌ در بيش‌تر روزگار سامانيان‌، زبان‌ ديواني‌، زبان‌عربي‌ بود، گرچه‌ زبان‌ عمومي‌ تكلم‌، زبان‌ فارسي‌ ودر برخي‌ از مناطق‌ خراسان‌زبان‌هاي‌ محلي‌ مانند سُغْدي‌ وغيره‌ رواج‌ داشت‌. با اين‌ حال‌ نوشته‌اند كه‌ اسماعيل‌،از زبان‌ فارسي‌ در كارها استفاده‌ مي‌كرد؛ اما فرزندش‌ احمد، بار ديگر، زبان‌ عربي‌ راجايگزين‌ زبان‌ فارسي‌ كرد.

نكته‌ مهم‌ آن‌ كه‌ توجه‌ به‌ زبان‌ فارسي‌، به‌ معناي‌ ايراني‌گري‌ ودوري‌ از اسلام‌نبوده‌ است‌؛ چرا كه‌ سامانيان‌ سخت‌ تحت‌ تأثير عالمان‌ ديني‌بوده‌ وبه‌ عنوان‌ سنّيان‌متعصب‌ وپيروان‌ راستين‌ خلفاي‌ عباسي‌ شناخته‌مي‌شوند.

گفتني‌ است‌ كه‌ رواج‌ فارسي‌ دري‌ در خراسان‌، مانع‌ رشد زبان‌ عربي‌ به‌ عنوان‌زبان‌ فرهنگي‌ وعلمي‌ در اين‌ ديار نبود. حتي‌ مهم‌تر از آن‌ نفوذ زبان‌ عربي‌ در ميان‌كتيبه‌هاي‌ سفالينه‌ است‌ كه‌ نشان‌ از عمق‌ اين‌ نفوذ دارد. نويسنده‌ كتاب‌كتيبه‌هاي‌ سفال‌نيشابور ثابت‌ كرده‌ است‌ كه‌ در ميان‌ حدود يك‌ صد وچهل‌ ظرف‌سفالين‌ نيشابوري‌باقي‌ مانده‌ از قرون‌ نخست‌ اسلامي‌، حتي‌ يك‌ كتيبه‌ فارسي‌وجودندارد، بلكه‌ روي‌تمامي‌ آنها عبارات‌ واشعار عربي‌ آمده‌ است‌. جالب‌تر آن‌كه‌ابن‌اثيردو بيت‌ شعرعربي‌ از اسماعيل‌ بن‌ احمد ساماني‌ نقل‌ كرده‌است‌.

مهم‌ترين‌ نقش‌ را در رواج‌ زبان‌ فارسي‌ در اين‌ عهد، شاعران‌ بر عهده‌ داشتند.شاعران‌ اين‌ دوره‌ كه‌ به‌طور معمول‌ در دربار ساماني‌ بودند، نخستين‌ شاعران‌ بنام‌وشناخته‌ شده‌ زبان‌ فارسي‌ هستند كه‌ اشعار نسبتا مفصلي‌ از آنها برجاي‌ مانده‌ است‌.مسعودي‌ مروزي‌ نخستين‌ كسي‌ است‌ كه‌ تاريخ‌ را به‌ نظم‌ درآورده‌ ودر اصل‌، كارش‌،درآمدي‌ بر كار سترگ‌ فردوسي‌ بوده‌ است‌.

شخصيت‌ مهمي‌ كه‌ سرآغاز شعر فارسي‌ است‌، رودكي‌ است‌ كه‌ نام‌ اصليش‌جعفر بن‌ محمد است‌.

وي‌ از منطقه‌ رودك‌ سمرقند بوده‌ ووفاتش‌ در سال‌ 329 رخ‌داده‌ است‌. او از شاعران‌ دربار ساماني‌ است‌ ومبالغ‌ هنگفتي‌ به‌ عنوان‌ صِلِه‌ وانعام‌ ازآنان‌ دريافت‌ كرده‌ وثروتي‌ عظيم‌ انباشته‌ است‌. به‌ همين‌ دليل‌ اشعاري‌ كه‌ وي‌ داشته‌وآنها را بالغ‌ بر يك‌ صد هزار بيت‌ دانسته‌اند، بيش‌تر در مدح‌ اميران‌ ساماني‌ بوده‌است‌. البته‌ شاعر معاصر وي‌ بلخي‌ (م‌ 325) شعري‌ گفته‌ كه‌ نشان‌ از تمايلات‌اسماعيلي‌ ـ يا علاقه‌ به‌ علويان‌ ـ رودكي‌ دارد:

از رودكي‌ شنيدم‌ سلطان‌ شاعران‌كاندر جهان‌ بكس‌ مگرو جز به‌ فاطمي‌ گذشت‌ كه‌ از مهم‌ترين‌ كارهاي‌ شاعرانه‌ رودكي‌، منظوم‌ كردن‌ متن‌ ترجمه‌ شده‌ كليه‌ودمنه‌ به‌ دستور امير ساماني‌ است‌ كه‌ تنها برخي‌ از اشعار آن‌ برجاي‌ مانده‌ است‌.

/ 223