حسن‌ بن‌ زيد بنيادگذار دولت‌ علوي‌ - تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ایران اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بريده‌ ومسلمان‌ شده‌ بود ـ نفوذ چشمگيري‌ در اين‌ ناحيه‌ داشتند. آنها يكي‌از علويان‌ مقيم‌ طبرستان‌ ـ محمد بن‌ ابراهيم‌ ـ را به‌ ياري‌ خواستند. وي‌ گفت‌ كه‌شخص‌ قوي‌تري‌ را مي‌شناسد كه‌ بهتر مي‌تواند آنها را رهبري‌ كند. او حسن‌ بن‌ زيدعلوي‌ را كه‌ در شهر ري‌ اقامت‌ داشت‌، به‌ آنان‌ معرفي‌ كرد. آنها همراه‌ با نامه‌اي‌ از آن‌علوي‌، به‌ سوي‌ حسن‌ بن‌ زيد رفتند واو را به‌ طبرستان‌ دعوت‌ كردند. وي‌ دعوت‌ راپذيرفت‌ ووقتي‌ به‌ طبرستان‌ آمد، همه‌ مردم‌ آن‌ ناحيه‌، از چالوس‌ تا رويان‌ومازندران‌ را آماده‌ بيعت‌ با خود ديد وبه‌ گفته‌ ابن‌اسفنديار: «جمله‌ مردم‌ طبرستان‌،بيعت‌ قبول‌ كردند.» بدين‌ ترتيب‌ همه‌ چيز براي‌ ايجاد يك‌ شورش‌ بر ضد طاهريان‌ فراهم‌ شده‌ بود.پيش‌ از اين‌ اشاره‌ كرديم‌ كه‌ طاهريان‌ با كشتن‌ يحيي‌ بن‌ عمر علوي‌ در كوفه‌، زمينه‌دشمني‌ ميان‌ خود وعلويان‌ را فراهم‌ كرده‌ بودند.

حسن‌ بن‌ زيد بنيادگذار دولت‌ علوي‌

آغاز قيام‌ حسن‌ بن‌ زيد ملقّب‌ به‌ داعي‌ اول‌ يا داعي‌ كبير در سال‌ 250 هجري‌ بود. وي‌در نخستين‌ اقدام‌، شهر آمل‌ را به‌ تصرف‌ خود درآورد ومحمد بن‌ اوس‌ بلخي‌ عامل‌طاهريان‌ را از آنجا فراري‌ داد. قدم‌ بعدي‌، تصرف‌ شهر ساري‌ بود. سليمان‌ بن‌ بن‌عبدالله‌ طاهري‌ براي‌ جنگ‌ با حسن‌ از شهر ساري‌ كه‌ مركز امارتش‌ بود، بيرون‌ آمد.در زمان‌ وقوع‌ جنگ‌، بسياري‌ از شورشيان‌ وارد شهر شدند. سليمان‌ كه‌ وضع‌ راچنين‌ ديد به‌ سوي‌ گرگان‌ گريخت‌.

حسن‌ بن‌ زيد پس‌ از تصرف‌ اين‌ دو شهر، سپاهي‌ را به‌ سوي‌ ري‌ فرستاد كه‌ آن‌شهر نيز تصرف‌ شد وفردي‌ علوي‌ با نام‌ محمد بن‌ جعفر بر آن‌ حاكم‌ شد. اندكي‌ بعدري‌ دچار آشوب‌ شد ومحمد بن‌ جعفر از آنجا بيرون‌ رانده‌ شد؛ اما بار ديگر شهر به‌تصرف‌ علويان‌ درآمد.

اين‌ حوادث‌ سريع‌، سبب‌ شد تا مستعين‌ عباسي‌ سخت‌ وحشت‌ كند. علويان‌،رقيب‌ اصلي‌ عباسيان‌ بودند وپيروزي‌ آنها، بر خلاف‌ پيدايش‌ دولت‌ طاهري‌ ياصفاري‌، به‌ گونه‌اي‌ بود كه‌ مي‌توانست‌ اساس‌ خلافت‌ عباسي‌ را از ميان‌ ببرد. وي‌سپاهي‌ به‌ غرب‌ ايران‌ فرستاد تا مانع‌ از پيشروي‌ حسن‌ بن‌ زيد بدان‌ سوي‌ شود. او ازمحمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ طاهر، امير خراسان‌ خواست‌ تا سخت‌ در برابر حسن‌ بن‌ زيدبايستد.

حمايت‌هاي‌ مردمي‌ از حسن‌ بن‌ زيد، سبب‌ شد تا وي‌ پايگاه‌ محكمي‌ درطبرستان‌ به‌ دست‌ آورد؛ اما روشن‌ بود كه‌ دشمن‌ عباسي‌ وطاهري‌ و صفاري‌ دربرابر او آرام‌ نمي‌نشست‌. در سال‌ 255 مُفْلح‌ تركي‌، يكي‌ از فرماندهان‌ نظامي‌عباسيان‌، به‌ طبرستان‌ حمله‌ كرد وسپاه‌ حسن‌ بن‌ زيد را شكست‌ داد؛ اما از آنجا كه‌وي‌ نتوانست‌ در طبرستان‌ بماند، به‌ سرعت‌ به‌ عراق  بازگشت‌.

درست‌ در همين‌ سال‌ها، علويان‌ فراواني‌ در گوشه‌ وكنار ممالك‌ اسلامي‌ سر به‌شورش‌ برداشتند. گذشت‌ كه‌ صاحب‌ الزنج‌ نيز به‌ عنوان‌ علوي‌ در بصره‌ شوريدوبراي‌ سال‌ها، افكار عباسيان‌ را به‌ خود مشغول‌ داشت‌.

حسن‌ بن‌ زيد در سال‌ 257 به‌ گرگان‌ حمله‌ كرد واين‌ شهر را از تصرف‌ طاهريان‌خارج‌ كرده‌ بر قلمرو خود افزود. بارها گفته‌ايم‌ كه‌ گرگان‌ امروز استرآباد سابق‌ است‌وگرگان‌ آن‌ روزگار از ميان‌ رفته‌ است‌. به‌ هر روي‌ خروج‌ طبرستان‌ وگرگان‌ از دست‌طاهريان‌، ضربه‌ مالي‌ سختي‌ را بر اين‌ دولت‌ وارد كرد. به‌ دنبال‌ همين‌ ضعف‌ بود كه‌صفاريان‌ در انديشه‌ استيلاي‌ بر خراسان‌ افتاده‌ وبه‌ دنبال‌ آن‌ پاي‌ صفاريان‌ به‌طبرستان‌ باز شد.

زماني‌ كه‌ يعقوب‌ صفاري‌ نيشابور را به‌ تصرف‌ درآورد وسلسله‌ طاهري‌ رابرانداخت‌، به‌ ظاهر به‌ بهانه‌ تعقيب‌ دشمن‌ خود عبدالله‌ سگزي‌، راهي‌ طبرستان‌ شد.اين‌ اقدام‌، يعني‌ حمله‌ به‌ علويان‌، مي‌توانست‌ خليفه‌ بغداد را نيز كه‌ پس‌ از برافتادن‌طاهريان‌، نگران‌ اوضاع‌ بود، نسبت‌ به‌ يعقوب‌ اميدوار كند.

/ 223