بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
به جانميجستند». ابوالقاسم نيز سال بعد درگذشت.اين بار، باز مردم دو قسمت شدند. بخش گرگان كه در اختيار ماكان بن كاكي ازامراي علويان بود، با اسماعيل فرزند ابوالقاسم جعفر كه كودكي بيش نبود، بيعتكرد؛ اما مردم گيل وديلم با ابوعلي محمد فرزند ابوالحسين احمد كه در«نيكوسيرتي وعقل وفضل وعلم وشهامت و شجاعت»، «خلايق، عاشق خدمتوطاعت او بودند» بيعت كردند.ابوعلي توانست بر ماكان فائق شده وبه امارت طبرستان دست يابد. پس ازدرگذشت وي، مردم، با برادرش ابوجعفر بيعت كردند. اندكي بعد ماكان بن كاكي،بار ديگر داعي حسن بن قاسم را از گيلان دعوت كرد وموفق شد تا آمل را ازابوجعفر بستاند. پس از آن بود كه نصر بن احمد ساماني با لشكري بيكران بهطبرستان يورش برد. ناآشنايي سپاه وي به منطقه، سبب شد تا به دام افتاده وبه اصراراز داعي خواستند تا اجازه بازگشت به آنان بدهد. داعي با گرفتن بيست هزار ديناراجازه بازگشت به سپاه ساماني را داد.در اين وقت، به جز ماكان بن كاكي، اسفار بن شيرويه نيز وارد عرصه سياسيطبرستان وخراسان شده، گاه با سامانيان وگاه با استفاده از برخي از رهبران علوي،حملاتي بر طبرستان داشت. در نبردي كه در سال 316 هجري ميان وي وداعي درنزديكي آمل صورت گرفت، داعي وشماري ديگر از طالبيان كشته شدند. قاتلداعي كسي جز مرداويج بنيادگذار سلسله زياري نبود. با اين حال، ماكان همچنان درصحنه سياست طبرستان باقي ماند. از آن پس دولت علويان طبرستان رو به زوالرفت. تا مدتها، شماري از علويان امارت بخشهايي از منطقهاي را با تزلزل دردست داشتند؛ اما حضور آلزيار در منطقه، وپس از آن تسلط آل بويه مانع شد كهدولت آنها بتواند، عظمت نخست خود را به دست آورد. بعد از آن، نفوذ علويان درگيل وديلم وطبرستان باقي ماند وميان آنها وامراي محلي، همواره ارتباطهايصميمانهاي وجود داشت وگاه با آنها به عنوان رهبران ديني وسياسي، بيعت ميشد.
وضعيت مذهبي طبرستان در دوره علويان
گذشت كه گرگان، نخستين شهري بود كه در اين منطقه به دست مسلمانان فتح شد.از آنجا كه گرگان به خراسان نزديك بود، واز زمان امويان در اختيار دولت امويقرار داشت، بيشتر مردم آن ناحيه بر مذهب سنت بودند. با حضور علويان درمنطقه، تشيع در جرجان نفوذي يافت ودر قرن چهارم، مسجدي مختص شيعيان درجرجان وجود داشت كه سهمي مؤلف كتاب تاريخ جرجان از آن ياد كرده است.شمار علماي جرجاني تا قرن چهارم، نشانگر آن است كه اين شهر از مراكز مهمعلمي ايران پس از شهرهايي مانند نيشابور، بخارا، اصفهان وري بوده است. سنياناين ديار چندين گروه بودند. از نظر فقهي برخي شافعي وحنفي؛ واز نظر اعتقادي،برخي اهل حديث، وكساني ديگر كرّامي ونجّاري ومعتزلي بودند.اما در آمل وساري، تشيع رواجي كامل داشت. دليل آن نفوذ علويان زيديمذهب بود كه سالها در اين ديار حكمراني كردند ومردم را با عقايد وفقه شيعه آشناميكردند. زيديان، در مباحث اعتقادي، پيرو معتزله بودند. به هر روي سنيان نيز درطبرستان نفوذي داشتند، بهويژه كه در دوره ساماني، سخت از عقيده سني تبليغ ميشد.يكي از علماي برجسته اواخر قرن سوم واوايل قرن چهارم هجري، محمد بنجرير طبري (م 310) است. وي چندين كتاب تأليف كرد كه از ميان آنها، كتاب تاريخالامم والرسل والملوك ـ معروف به تاريخ طبري ـ وكتاب تفسير او با عنوان جامع البيانفي تفسير القرآن شهرت جهانگير به دست آورد. او از كودكي به بغداد رفت ودر آنجابا مذهبِ سني انس گرفت وبر اساس همان مذهب، آثارش را نگاشت. وي در دانشفقه نيز مهارت كافي به