بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اين باره باشد، از زبان طاهريان شنيده نشده است.وفاداري طاهريان به عباسيان در تمامي پنجاه وپنج سال حكومتشان (205 تا259) مهمترين ويژگي سياسي آنهاست. درست است كه طاهر امين را كشت؛ اما اينكار را تنها وتنها به هدف روي كار آوردن مأمون انجام داد. بعدها همين فداكاري راطاهريان در هر زمان از خود نشان داده ومأمورِ سركوبي شورشهاي خوارج،علويان وديگر شورشهايي بودند كه در هر نقطهاي از عراق ، مصر ويا ايران بر ضدعباسيان رخ ميداد.پيش از آن كه عبدالله بن طاهر امارت شهر رَقّه را به دست آورد، رئيس پليسشهر بغداد بود. اين منصب، از آنِ پدر وي بود وعبدالله هم پس از رفتن به سمترقّه آن را در اختيار عموزادهاش اسحاق بن ابراهيم بن حسين گذاشت. منصبشحنگي بغداد، تقريبا در تمام دوران طاهريان و حتي سالها بعد از آن، براي آنانباقي ماند واين از نظر سياسي، سبب حفظ پيوند عباسيان وطاهريان بود.
طاهريانِ پس از طاهر
گفتيم كه پس از درگذشت طاهر در سال 207، حكومت خراسان به فرزندش عبداللهرسيد. در آن زمان، عبدالله در رقّه مشغول سركوبي شورش نصر بن شَبَث بود كهپيش از آن پدرش نيز با وي جنگ كرده بود. به همين دليل، طلحه، فرزند ديگر طاهربه استقلال يا به نيابت از برادر تا سال 213 بر خراسان حكومت كرد.مأمون وزيرش احمد بن ابيخالد را به خراسان فرستاد. او دست به فتوحاتيزده، شهر اشروسنه را تصرف كرد وپس از گرفتن مبالغ زيادي دينار و هدايا از طلحهبه بغداد بازگشت.مهمترين گرفتاري طلحه در خراسان، خوارج بودند كه از دهها سال پيش، ازسيستان، خراسان را مورد تاخت وتاز خود قرار ميدادند. زماني كه علي بن عيسيبن ماهان از طرف هارون در خراسان بود، حمزة خارجي يكي از نيرومندترينشورشهاي خارجي را به وجود آورد كه تا سالها ادامه داشت. او با نيروهاي خود كهبيش از همه عرب بودند، بارها شهرهاي خراسان را به اشغال خود درآورد.نوشتهاند: «مسجد آدينة قصبة سبزوار در روزگار حمزة بن آذرك خارجي خرابگشته بود ومردم نماز جمعه واعياد را به خسروجرد رفتندي».مركزيت خوارج در سيستان، همچنان پابرجا بود ودر زمان طاهريان نيز نبردهاادامه داشت.حمزة خارجي در سال 213 درگذشت واز آن پس، شورش خوارجفروكش كرد. در همين سال، طلحه نيز درگذشت.از سوي ديگر، شورش نصر بن شبث در سال 209 با تسليم شدن وي پايانگرفت؛ اما عبدالله در سال 210 عازم مصر شد تا شورشي ديگر در آن ديار را آرامكند. او پس از سركوبي شورش ابن سري، به سوي اسكندريه رفت وآن شهر را نيزاز دست عوامل امويان اندلس بيرون آورد.اين زمان، عبدالله بن طاهر بر مصر، شاموجزيره ـ مناطق ميان دجله وفرات ـ حكومت ميكرد. زماني كه وي به سال 211 بهبغداد آمد، مورد استقبال مأمون وولي عهد او معتصم قرار گرفت. او براي چندي نيزمأمور سركوبي شورش بابك خرّمدين بود.طلحه فرزند طاهر، به سال 213 درگذشت وعبدالله بن طاهر مأموريت يافت تابه خراسان برود. از آنجا كه وي در دينور مشغول فراهم كردن لشكر براي فرستادنبه جبهة جنگ با بابك خرم دين بود، برادرش علي را بهطور موقت به خراسانفرستاد وخود چند ماه بعد به خراسان آمد.در اين زمان، گهگاه ديگر افراد خاندان طاهري در مناطق مختلف ايران قدرتودولت مييافتند. در سال 208 حسن بن حسين بن مصعب به كرمان رفت كه دستبه شورش زد.مأمون به اجبار احمد بن ابيخالد را به سراغش فرستاد كه او رادستگير كرد وبه بغداد فرستاد.