بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
يكي بود.برادر بزرگ، يعني عمادالدوله، كه سنش از ساير برادران زيادتر بود، بر دو برادرديگر نفوذ داشت وتا اين زمان، آنها به صورت يك خانواده موفق با اتحاد كامل،امور را به پيش ميبردند. زماني پس از فتح بغداد وآن گاه كه معزالدوله بصره را نيزاز بريديان گرفت، در ارجان به ديدار عمادالدوله شتافت. وقتي در برابر او رسيد،روي زمين نشست وآن را بوسيد. وي هيچ گاه در برابر عماد ننشست وتا به آخردست به سينه در كنارش ميايستاد. ركن الدوله نيز پس از مرگ عمادالدوله بهزيارت قبر وي در اصطخر رفت. او وسپاهش پابرهنه وبا پاي پياده به سوي قبر ويرفته وسه روز در آنجا ماندند.دولت بويه بزرگترين دولت مستقلي بود كه تا اين زمان ايجاد شده وبه دليلتسلط طولانيش بر بغداد، آن هم در قرن چهارم هجري كه قرن درخشش دنياياسلام بود، شهرت فراواني در تاريخ اسلام وايران به دست آورد.
مرگ عمادالدوله وپيامدهاي آن
عمادالدوله در سال 338 در فارس درگذشت. وي كه فرزند پسر نداشت، پيش ازمرگ، از برادرش ركن الدوله خواست تا فرزندش فنّاخسرو عضدالدوله را به فارسفرستد تا جانشين وي باشد.با آمدن عضدالدوله، شيراز گرفتار آشفتگي شد. در اينهنگام، معزالدوله وزير خود ابوجعفر صَيْمُري را به فارس فرستاد واز سوي ديگر،ركنالدوله عازم شيراز شد واوضاع را به نفع عضدالدوله تثبيت كرد.در اين حال، ري از دست آل بويه خارج شد تا آن كه بار ديگر ركنالدوله با سپاهكمكي بغداد توانست بر اصفهان وري تسلط يابد. پس از آن نيز سامانيها برايتصرف ري تلاش فراواني كردند. در سال 344 محمد بن ماكان از سوي سامانيان براصفهان تسلط يافت. در اين شهر، بويه فرزند ركنالدوله حكومت ميكرد. وزيرركنالدوله، يعني ابوالفضل معروف به ابنالعميد توانست سپاه خراسان را شكستداده واصفهان را نگاه دارد. ركن الدوله در سال 351 بر طبرستان وجرجان نيزچيرهگرديد.در اين هنگام، بغداد وفارس همچنان در آشوب بود. روزبهان ديلمي در عراق برضد معزالدوله شوريد كه به زحمت، شورش وي فرونشانده شد. به دنبال آن او سپاهترك را بر ديلمان كه از اين شورشي حمايت كرده بودند ترجيح داد وآنها را بهسختي توبيخ كرد.در شيراز نيز برادر روزبهان شوريد كه ابنالعميد او را شكست داد وحكومتعضدالدوله را در آنجا تثبيت كرد.از اين رشته نبردها وشورشها، در اين مقطع تاريخي، در سراسر بلاد اسلاميفراوان ديده ميشود. شگفتي اين نبردها در آن است كه ابتدا جنگ ميشود، پس ازآن كه به دلايلي صلح ميشود؛ با اندك تحولي، صلح زير پا گذاشته شده باز جنگتازهاي در ميگيرد. هيچ كس اعتمادي به طرف مقابل ندارد؛ همه روحيه زيادهطلبيداشته وبراي تصرف مناطق بيشتر تلاش ميكنند. اگر سامانيان، خراسانوماوراءالنهر را در اختيار دارند، نميخواهند از ري واصفهان بگذرند. اگر زيارياندر جرجان وطبرستان حكومت دارند، باز در پي فتح ري وساير شهرهاي جبال برميآيند. هيچ كس جز تودههاي مردم در اين تحولات نظامي خسارت نميديد.بسياري از اوقات، در يك سال، چندين بار خراج سالانه ميپرداختند، چرا كه هرچند ماه، شهرشان در اختيار امير جديدي بود.
دولت بويهيِ بغداد
دشواري عمده معزالدوله در بغداد، حمدانيان موصل وحلب بودند كه چند بارميانآنها جنگ وصلح برقرار شد. دو بار معزالدوله موصل را اشغال كرد تاحمدانيان را خراجگزار خود كند. در