تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ایران اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حق‌ فرزندش‌ بختيار شده‌ سرزنش‌ مي‌كند. پيش‌ از اين‌اشاره‌ كرديم‌ كه‌ روابط‌ خانوادگي‌ ميان‌ سه‌ برادر سخت‌ مستحكم‌ و ارادت‌ برادران‌كوچك‌ به‌ بزرگ‌، بسيار زياد بود. به‌ همين‌ دليل‌ عضدالدوله‌ به‌ اجبار از بغدادبازگشت‌ وبار ديگر كار را به‌ دست‌ بختيار سپرد.

با اين‌ حال‌، عضدالدوله‌ كه‌ انديشه‌ حضور در مركز خلافت‌ را داشت‌، پس‌ ازدرگذشت‌ پدرش‌ در سال‌ 366 بار ديگر به‌ سوي‌ عراق  لشكر كشيد ودر اهواز، طي‌نبردي‌ بختيار را به‌ شكست‌ كشاند ودر سال‌ 367 به‌طور كامل‌ بر بغداد حاكم‌ شد.وي‌ پيش‌ از ورود به‌ بغداد ابن‌العميد را كه‌ پنهاني‌ با بختيار بر ضد وي‌ توطئه‌ كرده‌ بوددستگير كرده‌ به‌ قتل‌ رساند. در همان‌ سال‌ بختيار نيز كشته‌ شد واعوان‌ وانصار وي‌به‌ حمدانيان‌ پيوستند. عضدالدوله‌ شتابان‌ در پي‌ آنها رفت‌ وبخش‌هاي‌ زيادي‌ ازقلمرو حمداني‌ها را تحت‌ سلطه‌ خود درآورد.

مردمان‌ بغداد كه‌ از شدت‌ درگيري‌ها وفتنه‌ها، آسيب‌هاي‌ فراوان‌ ديده‌ بودند،اكنون‌ با حضور يك‌ امير بسيار قوي‌، در آرزوي‌ بازسازي‌ بغداد بودند. عضدالدوله‌در سال‌ 369 شروع‌ به‌ آباداني‌ بغداد كرد. او اموال‌ فراواني‌ را به‌ عالمان‌ وقاريان‌ومؤذنان‌ وساير افراد نيازمند داد وكوشيد تا روستاهاي‌ ويران‌ شده‌ را آباد كند. به‌همين‌ جهت‌، در حفر نهرهاي‌ جديد واصلاح‌ راه‌ها سخت‌ كوشيد وبا حمايت‌ ازخاندان‌هاي‌ برجسته‌ كه‌ مي‌توانستند كمك‌ مهمي‌ براي‌ اصلاح‌ وضعيت‌ اقتصادي‌عراق  باشند، موقعيت‌ از دست‌ رفته‌ آنها را به‌ ايشان‌ باز گرداند.

وي‌ در سال‌ 371بيمارستان‌ بزرگ‌ عضدي‌ را در بغداد ساخت‌ كه‌ شهرت‌ تاريخي‌ فراواني‌ دارد.

زماني‌ كه‌ خبر نزاع‌ ميان‌ مسلمانان‌ ومجوسيان‌ِ شيراز به‌ وي‌ رسيد وگفته‌ شد كه‌مسلمانان‌ خانه‌هاي‌ مجوسيان‌ را غارت‌ كرده‌اند، كساني‌ را فرستاد تا اوضاع‌ را آرام‌كرده‌ ومسلمانان‌ غارتي‌ را تأديب‌ كنند. او در موارد ديگري‌ نيز نشان‌ داد كه‌ نسبت‌ به‌تجاوز به‌ اموال‌ ديگران‌ بي‌تفاوت‌ نخواهد بود.

وي‌ در اصلاح‌ روابط‌ خود با دربار خليفه‌ نيز تلاش‌هايي‌ انجام‌ داد. در زمره‌ اين‌تلاش‌ها، ازدواج‌ دختر عضدالدوله‌ با الطائع‌ خليفه‌ عباسي‌ وقت‌ بود.

بغداد كه‌ در آتش‌ اختلافات‌ مذهبي‌ مي‌سوخت‌، افزون‌ بر اختلافات‌ پيشين‌،جنگ‌ ميان‌ حنفيان‌ وشافعيان‌ را نيز تجربه‌ مي‌كرد. عضدالدوله‌ در ادامه‌ سياست‌ايمن‌ سازي‌ محيط‌ بغداد، قاضي‌ تَنّوخي‌ را كه‌ حنفي‌ متعصبي‌ بود وتندي‌هاي‌فراواني‌ بر ضد شافعيان‌ داشت‌، از مقامش‌ عزل‌ وخانه‌نشين‌ كرد.

وي‌ همچنين‌ بسياري‌ از واعظان‌ بازاري‌ را كه‌ به‌ آنها قصّه‌ خوان‌ گفته‌ مي‌شدوسخنانشان‌ سبب‌ انگيزش‌ اختلاف‌ ميان‌ مردم‌ مي‌شد، از قصه‌خواني‌ منع‌ كرد.

عضدالدوله‌ سخت‌ به‌ مذهب‌ تشيع‌ علاقمند بود. به‌ همين‌ دليل‌، زماني‌ كه‌ درشيراز بود، به‌ سال‌ 363 دستور داد تا نام‌ دوازده‌ امام‌ را بر لوحي‌ حك‌ كرده‌ ودر تخت‌جمشيد نصب‌ كنند؛ اما روشن‌ بود كه‌ بغداد، مركز خلافت‌ عباسي‌، مي‌بايست‌ بدون‌تعصّب‌ مذهبي‌ اداره‌ مي‌شد. وي‌ گرچه‌ سخت‌ تلاش‌ مي‌كرد تا به‌ نزاع‌هاي‌ مذهبي‌بغداد پايان‌ دهد؛ اما اعتقاد شيعي‌ خود را حفظ‌ كرده‌ بود. او به‌ عالم‌ بزرگ‌ شيعه‌، شيخ‌مفيد (م‌ 413) كه‌ در زمان‌ او هنوز جوان‌ بود، سخت‌ ارادت‌داشت‌ وبه‌ ديدار اومي‌رفت‌.

عضدالدوله‌ در اوج‌ قدرت‌ در سال‌ 372، پس‌ از پنج‌ سال‌ ونيم‌ حكومت‌ بر بخش‌بزرگي‌ از دنياي‌ اسلام‌ درگذشت‌. جنازه‌ وي‌ را به‌ نجف‌ برده‌ ودر كنار مرقداميرمؤمنان‌(ع‌) دفن‌ كردند.

/ 223