دولت‌ بويهي‌ بغداد وفارس‌ پس‌ از عضدالدوله‌ - تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ایران اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دولت‌ بويهي‌ بغداد وفارس‌ پس‌ از عضدالدوله‌

اشاره‌ كرديم‌ كه‌ عضدالدوله‌ از كرمان‌ تا بغداد را در اختيار داشت‌. فرزند وي‌شرف‌الدوله‌ بر كرمان‌ حكومت‌ مي‌كرد. زماني‌ كه‌ او درگذشت‌، امراي‌ بغداد،فرزندش‌ ابوكاليجار مرزبان‌ را با لقب‌ صمصام‌ الدوله‌ به‌ جانشيني‌ وي‌ گماردند.

بايد آگاه‌ بود كه‌ پس‌ از درگذشت‌ سه‌ فرزند بويه‌، اختلافات‌ خانوادگي‌ ميان‌بويهيان‌ آغاز وبه‌تدريج‌ سبب‌ زوال‌ قدرت‌ اين‌ خاندان‌ شد. اين‌ مسأله‌ در ري‌ بااختلاف‌ ميان‌ مؤيدالدوله‌ وفخرالدوله‌ مطرح‌ شد. در بغداد نيز ميان‌ صمصام‌الدوله‌با شرف‌الدوله‌ كه‌ اكنون‌ از كرمان‌ به‌ شيراز آمده‌ وبر فارس‌ حاكم‌ شده‌ بود، اختلاف‌عميقي‌ به‌وجود آمد.

در نبردي‌ كه‌ ميان‌ دو برادر درگرفت‌، سپاه‌ بغداد شكست‌ خود وشرف‌الدوله‌ براهواز نيز تسلط‌ يافت‌. هنوز اين‌ مشكل‌ كاملا حل‌ نشده‌ بود كه‌ صمصام‌ الدوله‌ دربغداد با توطئه‌ اسفار بن‌ كردويه‌ يكي‌ از فرماندهان‌ كه‌ قصد عزل‌ او و روي‌ كار آوردن‌برادرش‌ بهاءالدوله‌ را داشت‌، روبرو شد. بخت‌ با صمصام‌الدوله‌ يار بود ووي‌توانست‌ جنگ‌ را برده‌ بهاءالدوله‌ را اسير كند.

وي‌ كه‌ او را بي‌تقصير يافت‌، فوراآزادش‌ كرد.

آخرين‌ اميران‌ بويهي‌ِ بغداد گذشت‌ كه‌ رقابت‌ ميان‌ برادران‌، مهم‌ترين‌ دشواري‌ خاندان‌ بويه‌ بود. درست‌ به‌ همان‌اندازه‌ كه‌ اتحاد ميان‌ سه‌ برادر نخست‌، مهم‌ترين‌ عامل‌ توسعه‌ قدرت‌ آنها بود.

درآخرين‌ دهه‌هاي‌ قرن‌ چهارم‌، چندين‌ امير در بغداد حكمراني‌ كردند.

در اين‌ زمان‌ كه‌ قدرت‌ شرف‌ الدوله‌ در خوزستان‌ رو به‌ فزوني‌ نهاده‌ بود، به‌ هدف‌تسلط‌ بر بغداد بدان‌ سوي‌ حركت‌ كرد. در صلحي‌ كه‌ صورت‌ گرفت‌، صمصام‌الدوله‌ پذيرفت‌ تا در بغداد به‌ نيابت‌ از برادرش‌ شرف‌ الدوله‌ امارت‌ كند.

يكي‌ از علويان‌ با نام‌ ابوالحسن‌ محمد كه‌ نفوذي‌ در دستگاه‌ شرف‌ الدوله‌ داشت‌،وپيش‌ از آن‌ در بغداد مورد آزار واذيت‌ قرار گرفته‌ بود، وي‌ را برانگيخت‌ تا بغداد راتصرف‌ كند. او در سال‌ 376 راهي‌ واسط‌ شد وصمصام‌ الدوله‌ بدون‌ درگيري‌ همراه‌با فرماندهانش‌ نزد وي‌ رفت‌.

شرف‌ الدوله‌ او را دستگير كرد ودر رمضان‌ آن‌ سال‌وارد بغداد شد. علوي‌ مزبور در سال‌ 379 از چشم‌ شرف‌ الدوله‌ افتاد واموالش‌تصاحب‌ شد.!

هنوز مهم‌ترين‌ دشواري‌ بويهيان‌، نزاع‌ سربازان‌ ديلمي‌ وترك‌ بود كه‌ در آغازورود شرف‌ الدوله‌ نزاعشان‌ به‌ جنگ‌ كشيده‌ شد. شرف‌ الدوله‌ با زحمت‌ توانست‌ براوضاع‌ مسلط‌ شود.

شرف‌ الدوله‌ در سال‌ 379 تصميم‌ گرفت‌ تا برادرش‌ صمصام‌ الدوله‌ را نابينا كند؛اما هنوز نماينده‌ وي‌ به‌ شيراز نرسيده‌، خودش‌ درگذشت‌.

جانشين‌ شرف‌ الدوله‌ برادرش‌ بهاءالدوله‌ بود. اين‌ زمان‌، اوج‌ فتنه‌ ودرگيري‌ ميان‌تركان‌ وديلمان‌ بود وكشتارهاي‌ زيادي‌ ميان‌ آنها صورت‌ گرفت‌. اين‌ درگيري‌ها تنهابه‌ عراق  محدود نمي‌شد. در فارس‌ نيز صمصام‌ الدوله‌ كه‌ متكي‌ به‌ نيروهاي‌ ديلمي‌بود، در سال‌ 385 دستور داد تا هر چه‌ ترك‌ يافتند، بكشند.

اوضاع‌ نابسامان‌ عراق  تا به‌ آن‌ حد بود كه‌ فخرالدوله‌ ووزيرش‌ صاحب‌ بن‌ عبادكه‌ بر ري‌

/ 223