بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
وي نشست. او براي چندي درگير مسائل خوزستان وفارسبود وتوانست اين منطقه را در اختيار خود نگاه دارد. توسعهطلبي وي به سويفارس، سبب شد كه برخي از بويهيان اين ناحيه به طغرل پناه برند. طغرل نيز كهقدرت تصرف عراق را در خود ميديد، در انديشه انحلال كامل دولت بويهي افتاد.وي در سال 447 وارد بغداد شد والملك الرحيم را به اسارت گرفت. اين سال، سالپايان دولت آلبويه در بغداد بود. الملك الرحيم كه در قلعهاي زنداني شده بود، درسال 450 درگذشت.
دولت بويهيِ ري
اكنون به سراغ شاخه دولت بويهي در ري باز گرديم. گذشت كه ركن الدوله در ري بادشواريهاي زيادي روبرو بود. وزير بلندپايه او ابنالعميد در حل دشواريهايحكومت وي در ري واصفهان نقشي اساسي داشت. مهمترين دشواري دولتبويهي ري، سامانيان يا سپاه خراسان بود كه هر از چندي اقدام به لشكركشي به سويري ومنطقه جبال ميكردند. اين زمان، يكي از انگيزههاي مهم سامانيان، مرز بنديشيعه وسني ميان خراسان وجبال بود. در بحث از سامانيان، گذشت كه آنان سختوفادار به مذهب سنت بودند.اكنون كه بويهيان شيعي در ري بودند، سامانيانميكوشيدند تا جنگ خود را با آنها، به صورت يك جنگ مذهبي درآورند.در سال 355 بيست هزار نفر خراساني به بهانه آن كه به ميدانهاي جنگ باروميان ميروند به سوي ري حركت كردند. ابن العميد با زيركي كوشيد تا آنها راآرام كند؛ اما آنان در پي بهانه بودند تا با رسيدن نيروهاي كمكي بيشتر از خراسان،ري را به تصرف درآورند. زماني كه وارد شهر شدند، به قتل وغارت ديلميانپرداخته وبه نوشته ابناثير با اين اتهام كه ديلميان رافضي هستند، به كشتن مردم اينشهر پرداختند. نيروهاي ديلمي توانستند بر آنها غلبه كرده وبا تأميني كه ركنالدولهبه آنها داد، به خراسان بازگشتند.وشمگير در سال 356 با حمايت سامانيان در تلاش براي لشكركشي به ري بود؛اما مرگ وي همه چيز را به نفع ركن الدوله پايان داد. شگفت آن كه در اين سالبسياري از اميران بلاد مردند. از آن جمله: معزالدوله، وشمگير، حسن بن فيروزان،كافور اخشيدي امير مصر، ابوعلي بن الياس امير كرمان وسيف الدوله حمداني.همان سال، برخي از دشمنان محلي ركن الدوله نيز از ميان رفتند ودولت بويهيدر ري استحكام بيشتري به دست آورد. در سال 361 كه بويهيان با سامانيان صلحكرده ومنصور بن نوح با دختر عضدالدوله ازدواج كرد، براي مدتي طولاني، نزاعميان آنها پايان يافت.تاكنون بارها از ابنالعميد ياد كردهايم. وي وزيري فرهنگ دوست واهل سياستبود واز هر جهت شايستگي ولياقت موقعيت خويش را داشت. او در ادبيات عربتخصص فوق العاده ودر شعر عربي مهارتي ستودني داشت. مجالس علمي و ادبيكه در محضر او برگزار ميشد، ري را به شهري فرهنگي وعلمي تبديل كردوشهرت وي در اين باره، به اقصا نقاط جهان اسلام رسيده بود.در سال 366 ركن الدوله درگذشت واداره ممالك بزرگي كه در اختيار او بود، بهفرزندش عضدالدوله رسيد. پيش از درگذشت وي، تمامي بويهيان در اصفهاناجتماع كرده وركن الدوله در حضور آنها عضدالدوله را جانشين خود كرد.ابناثير از اخلاق ركن الدوله ومنش اجتماعي او وكمكش به بيخانمانها سختستايش كرده واز كمك بزرگي كه وي درباره علويان ميكرد، ياد كرده است. ركنالدوله ميگفت كه از برخورد خشن مرداويج وبدي سرانجام او درس گرفته، مصممشده تا در