با بازگشت عضدالدوله به عراق ، برادرش فخرالدوله ـ فرزند ركن الدوله ـ بهحكومت ري وهمدان منصوب شد. اندكي بعد، وي با عضدالدوله به مخالفتبرخاست. همين امر سبب آمدن عضدالدوله به جبال شد. فخرالدوله به اميد كمك گرفتن از زياريان نزد آنان رفت وبرادر ديگر وي مؤيدالدوله به حكومت ري رسيد.پس از آن عضدالدوله به بغداد بازگشت. او در مسير، بسياري از سركشان كُرد وجزآنها را آرام كرد.بعد از اين ري به دست محمود غزنوي افتاد.بعد از اين حكومت به بني كاكويه منتقل شد.اقبال مؤيد الدوله، به مانند پدرش، در داشتن يك وزير زيرك، اديب وبا استعداد بود.ابوالقاسم اسماعيل بن عَبّاد معروف به صاحب بن عباد وزير با كفايت وي، به درستيخلف ابنالعميد بلكه به مراتب از وي، نسبت به مسائل سياسي و نيز فرهنگيوادبي آگاهتر بود.در سال 371 مؤيد الدوله با حمايت عضدالدوله موفق شد تا جرجان وطبرستان رااز زياريان ستانده وقابوس را همراه با برادر خود فخرالدوله آواره خراسان كند.مؤيد الدوله به سال 373 در حالي كه تنها چهل وسه سال داشت، درگذشت وهيچكس را به جانشيني خود انتخاب نكرد. صاحب بن عباد احساس كرد تنها فرد لايقاين مقام، مؤيدالدوله بويهي است كه آن زمان در خراسان بود. از وي دعوت كرد تابه ري آمده ورياست دولت بويهي را بپذيرد. پس از آمدن، صاحب از او خواست تاوي را از خدمت معاف كند؛ اما فخرالدوله نپذيرفت وصاحب همچنان با قدرت بهوزارت خود ادامه داد.اشاره كرديم كه فخرالدوله ووزيرش، پس از مرگ شرف الدوله، به منظور تسلط برعراق و خوزستان لشكركشي كرده؛ اما توفيقي بدست نياوردند. بعد از آن، برايسالها بويهيانِ ري، با آرامش به حكومت خود ادامه دادند.صاحب بن عباد وزير مشهور بويهي در سال 386 در ري درگذشت كه جنازه وي رابه اصفهان منتقل كردند. خبر درگذشت او موجي از اندوه ميان فرهيختگانوشاعران وفرهنگيان وارباب مذاهب ايجاد كرد. نمونههاي فراواني از اشعاري كهشاعران در سوگ وي سرودند، در تاريخ يميني آمده است. از همان روزگار تاكنون،مقبرهاش در اصفهان برجاي ماندهاست.