متجاوز از چهارده قرن، از تاريخ تنزيل قرآن مجيد مىگذرد. و تفسير اين كتاب مبين و مبارك سابقهاى از صدر اسلام تاكنون دارد. دانشمندان اسلامى همه توان و تخصص و استعداد و دانش خويش را با علاقه و افر و عشق سرشار همه عمر را به پاى تبيين و تفسير اين كتاب عظيم صرف نموده و همه هم خود را در اين راه مقدس و خطير مصروف داشتهاند. ارباب ادب و اصحاب بلاغت، از بعد ادبى دقائق و ظرائف كلمات و الفاظ نورانى قرآن را كه به زبان (عربى مبين) نازل گرديده، مورد بحث و فحص قرار داده و به «تدبر» و تبيين ارتباط محكم مفاهيم و انسجام متقن مضامين و هم آهنگى زيباى معانى و اثبات «عدم اختلاف» در كلام الله مجيد پرداختهاند. متكلمان و حكماى اسلام نيز، زبان برهان گشودند و روش تعقلى و مبانى و قواعد فلسفى رابه خدمت تفسير قرآن كريم در آوردند.اگر چه در اين وادى عدهاى بعلت تعصب در تحزب و فرقه گرايى، دچار پيش داورى، و گرفتار رأى شخصى در تفسير قرآن شدند! ولى عالمان عامل و مخلص با تكيه به تفسير مأثور از تبيين معقول، در آيات دور نيفتادند و جانب حق را رها نساختند.حكيمان الهى هنگامى كه در تعمق و تفكر آيات قرآن، در مقابل فهم و بيان آياتى چون «الله نور السموات و الارض»، به پايان قلمرو عقل و انديشه بشرى رسيده و از درك عمق معانى آيات عاجز مانده و پاى عقل را در طى طريق لنگ ديدهاند ؛ و عارفان و اهل ذكر كه در كشف حقايق قرآنى و معارف عميق الهى، پاى استدلاليان را چوبين و بى تمكين يافتهاند، هر دو گروه با تشويق آياتى چون «ان تتقوا الله يجعل لكم فرقاناً» و «يؤتى الحكمة من يشاء» براى تفسير و فهم قرآن از «معرفت شهودى» استمداد كرده و در حوزه لطيف «عرفانى» به كند وكاو حقايق مصحف محمد (ص) مبادرت نمودهاند. فقها نيز از منبع فيض آيات الاحكام مستفيض بوده و بويژه در عصر غيبت در اجتهاد و استنباط احكام از اين بحر نور مستفيد گشتهاند. علماى اخلاق نيز براى ارشاد «ناس» و تزكيه نفوس و بعد اخلاقى و ارزشى آيات الهى را مورد تفسير و تفصيل قرار داده و قلوب را به نور قرآن منور ساختهاند: اولى الالباب هم به سفارش قرآن كريم در تفسير آيات «آفاقى و انفسى»، كتاب تكوين را مورد مطالعه و تحقيق قرار داده و قرآن مجيد را «تفسير علمى» و عينى نموده، و «ربنا ما خلقت هذا باطلاً» از زبان و قلم جارى ساختهاند.و خلاصه، صاحبان عقل سالم و قلب سليم در طول «تاريخ تفسير»، همه و همه، بقدر «طاقت بشرى» براى فهم «مراد الله» و حقايق قرآن در اين بحر عميق و بىپايان به غواصى پرداخته و هر كس بقدر ظرفيتش از اين «آب حيات» نوشيده و هر كس بر اساس «قابليت استفاضه» و مرتبه علمى و تقوائى و مطابق درجه «تطهير باطن» و تمسك به «عترت»، از بواطن نورانى و ژرف اين كتاب الهى مستفيض و مستفيد گشته است. و امروز ما در تفسير قرآن كريم، وارث اين همه جهاد و اجتهاد و تلاش طولانى در قرون متمادى هستيم و نبايد از اين همه فيض خدائى بى بهره بمانيم بويژه وارثانى چون «امت اسلامى ايران» كه با تمسك به «نورالثقلين» در خط سرخ آل محمد (ص) و على (ع)، به رهبرى فرزند رشيد على (ع) و اسوه زمان حضرت امام خمينى و بنيان گزار جمهورى اسلامى (ره) و با ايثار جان و خون پاك خويش، نظام و رژيم ضد قرآنى طاغوت را سرنگون كرده و شريعت پاك و اسلام ناب محمدى (ص) را از سلاسل و اغلال استكبار جهانى آزاد نموده و با روح و حقيقت قرآن جامعه اسلامى را احياء و نظام حكومت اسلامى را در ايران مستقر و تثبيت كردهاند و با زنده كردن نظام فكرى و نظام ارزشى اسلام عزيز قرآن كريم را از مهجوريت و مظلوميت خارج ساختهاند. امروز ما از رهبر كبير انقلاب خونبار اسلامى، آن بنده صالح و مخلص خدا كه قرآن در يكدست و «تبر ابراهيمى» در دست ديگر داشت؛ خوب آموختهايم كه فقط در بحث الفاظ ماندن و در متن كتابهاى اسلامى متوقف شدن و تنها در علوم و معارف الهى تفحص و تخصص داشتن و سيره و سنت نبوى (ص) و امامان معصوم (ع) را بعنوان درس و بحث بازگو كردن براى احياء اهداف مقدس اسلام و اجراى احكام و ارزشهاى والاى قرآن در جامعه و نجات امت مسلمان، هرگز كافى نمىباشد. نشر اسلام و قرآن بصورت صورى و رعايت رسمهاى شعارى و تشريفاتى و فرو رفتن وغرق شدن در بحثهاى فنى بدون توجه به غرض اصلى ارسال رسل و انزال كتب و بدون عنايت به سرنوشت پيروان قرآن، پرداختن به بخشى از دين و دور افتادن از روح و حقيقت قرآن است نشر «قرآن بزرگ سلطانى» توسط شاه معدوم در ايران از يك طرف و زير پا گذاردن احكام و اخلاق قرآن از طرف ديگر بيانگر اين واقعيت. نشر قرآن توسط شاه فهد در حجاز و هديه به حجاج سراسر جهان از يك طرف و به شهادت رساندن صدها نفر زن و مرد زائر خانه خدا در حرم امن الهى از طرف ديگر شاهد بر اين مطلب است و امروز شاهديم كه در جهان اسلام معلم و مفسر و حافظان قرآن بسيارند ولى حافظ و پاسدارى و عامل به قرآن و مجرى احكام آن معدود آنهم عده قليلى از مسلمانان جهان بعلاوه امت وفادار به قرآن ايران اميد است كه قدر نعمت انقلاب الهى و اسلامى خود را بدانيم و در فضاى آزاد و عطرآگين و معنوى آن با استشمام نسيم معطر و حيات بخش «قرآن» هوشيار باشيم و با آواى آسمانى قرآن گوشهايمان «شنوا» و را رؤيت و قرائت قرآن چشمانمان« بينا» و با تحقيق در تفسير و معانى آن دلهايمان «روشن و افكارمان سالم و با عمل به قرآن از «قيود» غير خدا آزاد و به مقام والاى قرب حضرت حق تعالى نائل آئيم البته اصلاح جزوه در زمانى اتفاق افتاد كه حضرت امام رضوان الله تعالى عليه به لقاء الله پيوسته و مقام معظم رهبرى حضرت آية الله خامنهاى راه امام راحل را با قدرت هر چه بيشتر ادامه مىدهند.