(spykman.j nicholas) اشاره كرد، ولى هيچ يك از آنها شهرت بين المللى (( سر هالفورد جى . مكيندر )) (si mackinde .j halfo d) را به دست نياوردند.وى در رساله ى تحقيقى خود با عنوان محور جغرافيايى تاريخ (histo y of pivot geog aphical) كه در سال 1904 به رشته ى تحرير درآورد، اولويت خاصى براى منطقه ى اوراسياى مركزى قايل مى شود. به اعتقاد وى ، اين منطقه يه دليل موقعيت بكر عالى خود و پهنه ى وسيع و منابع سرشارى كه دارد مى تواند به پايگاهى مستحكم براى اعمال قدرت كوبنده و قاطع بدل گردد. در سال 1919 ميكندر پس از افزودن بخش عمده اى از اروپاى شرقى به اين منطقه ى محورى (a ea pivot) نام (( خشكى مركزى )) (hea tland) را بر آن گذاشت ، ساير قسمت هاى اوراسيا را (( هلال داخلى يا حاشيه اى )) (ma ginal o inne c escent ) نام نهاد (يا (( خشكى كنارى )) ( imland) و يك (( هلال خارجى يا جزيره اى )) (island insula o oute ) را نيز مشخص كرد كه مناطق جنوبى صحراى آفريقا، استراليا، انگليس ، ژاپن ، مجمع الجزاير عظيم اندونزى و آمريكاى شمالى و جنوبى را در بر مى گرفت (نقشه 1). اروپا، آسيا و آفريقا نيز به (( جزيره ى جهانى )) (island wo ld) موسوم گرديدند كه وى در مورد آن مدعى است :" هر آن كس كه اروپاى شرقى را در اختيار داشته باشد بر خشكى مركزى حكم خواهد راند؛ هر آن كس كه خشكى مركزى را در اختيار داشته باشد بر جزيره ى جهانى حكم خواهد راند؛ و هر آن كس كه جزيره ى جهانى را در اختيار داشته باشد بر دنيا حكم خواهد راند. "