حديثِ خواستن و توانستن - حدیث خواستن و توانستن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حدیث خواستن و توانستن - نسخه متنی

مهدیار آزادگان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حديثِ خواستن و توانستن

1486

حديث زندگي زمستان 1379 ـ پيش شماره3

خاص اجتماعي ـ روانشناسي

به كوشش: مهديار آزادگان

اعتماد به نفس (خودباوري)، از اصطلاحات دانش جديد روانشناسي است و در قرآن و احاديث، عيناً به كار نرفته است؛ امّا بر پاي مفاهيمي بنياد نهاده شده كه در قرآن و حديث، به فراواني يافت مي شوند و مورد توجّه قرار

گرفته اند؛ مفاهيمي چون: عزّت نفس، علوّهمّت، پايداري، شكيبايي، اميدواري، مناعت طبع، درخواست نكردن از مردم، تلاش، شناخت گوهر نفس، توكّل، تربيت نفس، و...

در اين جا به نمونه هايي از يادكردِ اين مفاهيم در آيات و احاديث، اشاره مي كنيم.

قرآن كريم:

وَلِلّه العِزَّةُ وَلِرَسولِهَ ولِلْمؤمِنينَ.

عزّت (و چيرگي)، از آنِ خدا و پيامبرش و مؤمنان است.

فاستخََفَّ قَوْمَهُ فَأطاعوُهُ.

[فرعون] قوم خويش را خوار كرد. در نتيجه، اطاعتش كردند.

إن يَكُنْ مِنْكُم عِشْرونَ صابِرونَ يَغْلِبوا مِأَتَين.

اگر از ميان شما بيست تن مقاوم باشند، بر دويست تنْ چيره مي شوند.

فَاسْتَقِمْ كَما اُمِرْتَ وَمَنْ تابَ مَعَك.

[اي پيامر!] همان گونه كه به تو فرمان داده شده است، ايستادگي كن؛ همچنين هركه با تو ايمان آورده است.

فَإذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَي الله.

پس چون تصميم گرفتي، بر خدا توكّل كن.

وَالَّذين جاهَدوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُم سَبُلَنا.

آنان كه براي ما تلاش كردند، حتماً به راه هاي خويش، هدايتشان خواهيم كرد.

وَلاتَيْأََسوا مِنْ رَوْحِ الله.

از لطف خداوند، نوميد نشويد.

الَّذين آمَنوُا وَلَمْ يَلْبَسوُا إيمانَهُم بِظُلْمٍ، اولئكَ لَهُمُ الأَمْنُ.

آنها كه ايمان آوردند و ايمان خويش را به ستم نيالودند، آسايش از آنِ ايشان است.

يا أيَّتُهَا النَّفْسُ المُطْمئِنَّةُ ارْجِعي إلي رَبَّكِ راضِيَةً مَرضِيَّةً، فَادْخُلي في عِبادي وَادْخُلي جَنَّتي.

اي نفس مطمئن! به سوي پروردگار خويش بازگرد، خُشنود از او ومورد رضاي وي. آن گاه به جمع بندگان من و به بهشت من در آي.

حديث قُدسي:

عَبْدي! أطِعْني حَتّي أجْعَلَك/َ مِثْلي أَوْ مَثَلي . أنا أقولُ لِلشَّيءِ كُنْ فَيَكونُ؛ أَجْعَلُكَ مَهْما تَقولُ

لِلشَّيْءِ كُنْ، فَيَكونُ.

اي بند من! از من اطاعت كن، تا تو را همانند خويش يا نمونه اي از خويش سازم. من، چون به چيزي گويم: «بشو»، مي شود. تو را چنان خواهم كرد كه هرگاه به چيزي بگويي: «بشو»، بشود.

پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم):

الناسُ مَعادِنُ كَمَعادِنِ الذَّهَبِ والفِضَّةِ.

مردم، معدن هايي هستند همچون معدن هاي طلا ونقره.

مَنْ جَدَّ وَجَدَ.

هر كه تلاش كرد، يافت.

هِمَّة الرَّجالِ تَقْلَعُ الجِبالَ.

همّت مردان، كوه ها را از جا مي كند.

إِستَعْفِفْ عَن السُّؤالِ مَا استَطَعْتَ.

تا مي تواني ، از درخواست كردن، خويشتندار ي كن.

اُطْلُبُوا الْحَوائجَ بِعِزَّةِ الأَنْفُسِ؛ فَإِنَّ الاُمورَ تَجْري بالمَقاديرِ.

خواسته هاي خويش را با عزّت نفس برآورده سازيد؛ چرا كه كارها جريان مُقدَّر دارند.

لَوْ كانَ الْعِلمُ بالثُّرَيّا لَتَناوَلَهُ رِجالٌ مِنْ فارسَ.

دانش، اگر در (ستارگانِ) پروين باشد، مرداني از ايران به آن دست مي يابند.

امير المؤمنين (عليه السلام):

لَيْسَ العِلْمُ في السَّماءِ فَيَنْزِلَ إلَيكم، وَلا في تُخُومِ الأَرْضِ فَيَخْرُجَ لَكُم؛ ولكنَّ العِلْمَ مَجْبولٌ في نُفوسِكُم؛ تَخَلَّقوا بِْآدابِ الرَّوْحانِيّينَ يَظْهَرْ لَكُم.

دانش، در آسمان نيست تا بر شما فرود آيد ودر ژرفاي زمين نيست تا براي شما فراز آيد؛ ليكن دانش، در جان هاي شما سرشته شده است. به آداب روحانيان (اهل معنا) پايبند شويد تا بر شما آشكار شود.

نالَ الفَوْزَ الأكْبَرَ مَنْ ظَفَرَ مَعرِفَةَ النَّفْسِ.

هر كه به شناخت خويشتن ظفر يابد، به بزرگ ترين رستگاري رسيده است.

رَحِمَ اللهُ امْرَءاً عَرَفَ قَدْرَهُ ولَمْ يَتَعَدَّ طَوْرَهُ.

خدا رحمت كند آن را كه قدر خويش را بشناسد و از قلمرو (سامان) خويش، تجاوز نكند.

مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ.

هر كه خويشتن خود را شناخت، پرورگار خويش را شناخته است.

إذا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فيه؛ فَإِنّ شِدَّةَ تَوَقّيهِ أَعْظَمُ مِمّا تَخافُ مِنْهُ.

چون كاري به چشمت بزرگ آمد، در ميان آن قرا گير؛ چرا كه دشواريِ پاييدن آن، از ترسي كه از انجام دادنش

داري، بيشتر است.

لاتَجْتََمعُ عَزيمَةٌ وَوَليمَة.

پيشرفت (و توفيق)، با شكم چراني نمي سازد.

أَعِرِ اللهَ جُمجُمَتَك؛ تِدْ فيِ الأرضِ قَدَمَكَ.

جُمجمه ات (سرت) را به خدا بسپار وگامت را در زمين، استوار بردار.

إنّ النَّفْسَ لَجَوْهَرَةٌ ضَنَّةٌ.

نفس، به حقيقت، گوهري ارزشمند است.

مَنْ هانَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فَلا تأمَنْ شَرَّه.

هر كه نفسش در نزد او خوار است، خود را از شرّش در امان مدان.

الغِنَي الأكْبَرُ، اليَأْسُ عَمّا في اَيْدِي الناسِ.

بزرگ ترين بي نيازي، چشم نداشتن به داشته هاي مردم است.

ما اَنقَضَ النَّوْمَ لعزائِمِ الْيَوْمِ.

چه بسا خواب شب هنگام، درهم شكنند تصميم هاي روز است!

الشَّرَفُ بِالْهِمَمِ العالِيَةِ، لابِالرِّمَمِ البالِيَةِ.

بزرگي ، به همّت هاي بلند است، نه به استخوان هاي پوسيد گذشتگان.

لاتَيْأسْ مِنَ الزَّمانِ إذا مَنَعَ.

از روزگار، نوميد مشو، هنگامي كه از تو دريغ ورزد.

الذُّلُّ في مَسأَلَةِ الناس.

خواري ، در درخواست از خَلق است.

ساعَةُ ذُلٍّ لاتَفي بِعِزِّ الدَّهْرِ.

يك دم خواري، به خوشيِ جاودان نمي ارزد.

الكَفُّ عَمّا في أَيْدِي الناسِ عِفَّةٌ وكِبَرُ هِمَّةٍ.

چشم پوشيدن از داشته هاي مردم، پاك دامني و بزرگ همّتي است.

أتَزْعُمُ أنَّكَ جِرمٌ صَغيرٌ وَفيكَ انطَوَي الْعالَمُ الأَكْبَرُ.

آيا گمان مي كني كه جسمي كوچكي، در حالي كه جهاني بزرگ در تو پوشيده است؟!

وَهَوِّنْ عَلَيكَ، فَإنّ الاُمو رَبِكَفِّ الإلهِ مَقاديرُها.

برخود، آسان بگير؛ چرا كه كم و زيادِ كارها در دست خداست.

امام سجّاد (عليه السلام):

ما اُحِبُّ أنَّ لي بِذُلِّ نَفْسي حُمُرَ النِّعَمِ.

دوست نمي دارم كه در عوض خوار شدنم، شُتران سُرخ مو (گرن قيمت) از آنِ من باشند.

امام صادق (عليه السلام):

شَرَفُ المؤْمِنِ قِيامُ اللَّيلِ وعِزُّهُ اسْتِغْنائُهٌ عنِ الناسِ.

بزرگيِ مؤمن، در شب بيداري است و عزّتش در بي نياز‍ ي وي از مردم.

--------------------قاسمي--------------- روز=2008/08/11 7:16 632 زمان کار=5:11 روز=1 متوسط هر صفحه به ثانيه=14 بيشترين به ثانيه=29 اضافه کاري = 0:00 کل صفحات کار شده: 632 کل صفحات چک شده: 582

/ 1