بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
در زير، شمارى از نمودهاى عدالت الهى در تشريع را برشمرده ايم :1 ـ خداوند تكليف را از نابالغان و ديوانگان برداشته است ؛ زيرا آنان توان بدنى يا عقلانى انجام تكاليف را ندارند.2 ـ برخى چيزهاى حرام را در حالت اضطرار و ناچارى ، روا شمرده است ؛ چنان كه در حديثى از رسول گرامى اسلام (ص ) نقل است :(رُفِعَ عَنْ اُمَّتى تِسْعَةٌ... وَ مَا اضْطُرُّوا اِلَيْهِ)( 42)از امّت من نُه چيز برداشته شده است ... و [يكى از آن ها] چيزهايى است كه بدان اضطرار يابند.يـعـنـى خـداونـد، مـكلّفان را براى برخى كارهاى حرام ، كه از روى اضطرار انجام گيرد، كيفر نمى دهد.3 ـ خـداونـد، تـكـليـفـى بـيـش از تـوان مـكلّفان وضع نكرده است ؛ مثلاً وجوب روزه را از بيمار، غـسـل و وضو را از كسى كه آب برايش زيان دارد، نماز ايستاده را از كسى كه توان انجام آن را ندارد، برداشته است :(وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدّينِ مِنْ حَرَجٍ)( 43)و در دين كارى سخت بر شما ننهاده است .بـه عـبـارت ديگر، خداوند، همه افراد را به تكليفى در حدّ توانشان موظف نموده و بركسى كه توان بيشترى داشته ، تكليف بيشترى قرار داده است .اگـر تـفـاوتـى در بـخـشـى از تـكـاليـف ، مـيـان افـراد مـشـاهـده مـى شـود، بـه دليـل مـراعـات تـوان ، مـوقـعـيـّت و شـرايط خاص مكلّفان است ؛ براى نمونه ، افراد مستطيع و تـوانـمـنـد را بـه انـجـام حـج ، اداى خـمس و زكات و انفاق مكلف كرده و اين تكاليف را از ديگران برداشته است .
عدل در جزا
خـداونـد در روز قـيامت با رسيدگى به كردار بندگان ، افراد شايسته را پاداش نيك مى دهد و گنهكاران را به كيفر مى رساند و در اين پاداش و كيفر نيز ظلمى نيست ؛ زيرا هر چه بدانان مى رسد، بازتاب كار خود آنان است و سزاوار آن بوده اند؛ ستم آن جاست كه كسى كيفرى ببيند كه سـزاى او نـيـسـت . اگـر خـداوند، مؤ منى را بيهوده به دوزخ ببرد، ستم است ، درحالى كه او مى فرمايد:(اَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمينَ كَالُْمجرِمينَ)( 44)آيا مؤ منان را همچون مجرمان قرار مى دهيم ؟!همچنين مى فرمايد:(اَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقينَ كَالْفُجّارِ)( 45)آيا [مى پندارى ] پرهيزگاران را همچون بدكاران قرار خواهيم داد؟!پـاداش هـر كـس بـه انـدازه عمل و اخلاص اوست و كيفر هر كس به اندازه نافرمانى اوست . قرآن درباره تفاوت مجاهدان و ديگر كسان مى فرمايد:(لا يـَسـْتـَوِى الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ غَيرُ اُولِى الضَّرَرِ وَالُْمجاهِدُونَ فى سَبيلِ اللّهِبِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ، فَضَّلَ اللّهُ الُْمجاهِدينَ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدينَ دَرَجَةً)( 46)مـؤ مـنـان خـانـه نـشـيـن ـ كـه زيـان ديـده نـيـسـتـنـد ـ بـا آن مـجـاهـدانـى كـه بـا مـال و جـان خـود در راه خـدا جـهـاد مـى كـنـنـد، يـكـسـان نـيـسـتـنـد. خـداونـد كـسـانـى را كـه بـا مال و جانشان جهاد مى كنند، به درجه اى بر خانه نشينان برترى بخشيده است .هـمـچـنـيـن ، دربـاره تـفـاوت كـسـانـى كه در غربت اسلام و كمى تعداد مسلمانان به يارى اسلام بـرخـاسـتـه و جـهـاد و انـفـاق كـرده انـد و كـسـانـى كـه در حال غلبه و قدرت اسلام ، به جهاد و انفاق پرداخته اند، مى فرمايد:(لا يـَسـْتَوى مِنْكُمْ مَنْ اَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ اُولئِكَ اَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذينَ اَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا)( 47)كـسانى از شما كه پيش از فتح [مكّه ] انفاق و جهاد كرده اند، [با ديگران ] يكسان نيستند.آنان از حيث