بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
از ويـژگـى هـاى ديـگـر پـيـامبران ، رهبرى بى مانند و تاريخ ساز آنان است . پيامبران براى بـرپـايـى قـسط و عدالت و هدايت انسان ها به توحيد و خداپرستى و مبارزه با طاغوت به پا مـى خـيـزنـد و با بيدار كردن نيروهاى خفته و شكوفا نمودن استعدادها و گسيختن غلّ و زنجير از دست و پاى مردم ستمديده ، چنان دگرگونى و تحوّل در جامعه پديد مى آورند كه آثار كوشش هـاى آنـان ، بـراى هـمـيـشـه بـر جـاى مـى مـاند؛ چنان كه بيشتر قهرمانان حماسه هاى قرآنى را پـيـامبران تشكيل مى دهند و قرآن با بازگو كردن حماسه رهبرى و دعوت پيامبران به توحيد و مبارزه با ظلم ، آنان را به عنوان نمونه هايى آرمانى ، به مردم معرفى مى كند و در سوره انعام ، پس از نام بردن از هيجده پيامبر، مى فرمايد:(اُولئِكَ الَّذينَ هَدَى اللّهُ فَبِهُديهُمُ اقْتَدِهْ)( 64)آنان كسانى اند كه خداوند هدايتشان كرده ، پس به هدايت آنان اقتدا كن .و بـايد گفت كه سامان بخشيدن و به حركت درآوردن نيروهاى خفته در نهان انسان درجهت رضاى خدا و صلاح بشريّت ، تنها از عهده پيامبران الهى برمى آيد.
4 ـ خلوص و قاطعيت
از ديدگاه اسلام ارزش هر كارى ، در گرو خلوص آن كار براى خداست و هر كارى ، حتى عبادت ، اگر تنها براى به دست آوردن مال دنيا يا شهرت و برترى در جامعه و يا هر انگيزه غير الهى ديگر انجام گيرد، بى ارزش محسوب مى شود و انجام دهنده آن ، منزلتى نزد خداوند نمى يابد. پيامبران از آن جا كه از سوى خدا برانگيخته مى شوند و رسالت الهى بر دوش دارند، در كار خود انگيزه و هدفى جز تحصيل رضاى خداوند ندارند. از اين رو، چنان استقامت و پايمردى اى از خـود نـشان مى دهند كه در تاريخ بى نظير است و اين جز از گذر خلوص نيّت و پشتوانه الهى صـورت نـمى پذيرد. در تاريخ ، پيامبرى نبوده كه مردم را هدايت كند و مشكلات آنان را از ميان بـردارد مـگـر اين كه گفته است : من از شما اجر و مزدى نمى خواهم و اين سخنى است كه قرآن از پيامبران نقل كرده است :(وَ ما اَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ اَجْرٍ اِنْ اَجْرِىَ اِلاّ عَلى رَبِّ الْعالَمينَ)( 65)من در برابر كارم مزدى از شما نمى خواهم . مزد من جز بر پروردگار جهانيان نيست .قـاطـعـيـت و استوارى پيامبران ، معلول همين خلوص نيّت و الهى بودن هدف است .همين خلوص نيّت است كه به موسى و برادرش هارون توانى مى دهد كه بتوانند با يك عصاى چوبين به دربار طاغوت قدرتمندى چون فرعون وارد شوند و او را به توحيد دعوت كنند.
مبارزه با ظلم
از آن جـا كـه پـيـامـبـران بـا هـدف اصـلاح جـامـعـه و گـسـسـتـن غـل و زنـجـيـر از دسـت و پـاى مـردم مبعوث شده اند، با هرگونه شرك ، خرافه و ظلم مبارزه مى كنند. قرآن كريم در وصف پيامبر اسلام (ص )مى فرمايد:(يـَاءْمـُرُهـُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ اِصْرَهُمْ وَالاَْغْلالَ الَّتى كانَتْ عَلَيْهِمْ)( 66)[پـيـامـبـرى كـه ] آنـان را بـه نـيكى امر مى كند و از زشتى بازمى دارد و پاكيزه ها را بر آنان حلال و پليدى ها را بر آنان حرام مى كند و قيد و زنجيرشان را برمى دارد.مـحـال اسـت پيامبرى از سوى خدا برگزيده شود و در پيامش چيزى يافت شود كه بوى شرك و خـرافـه دهـد و يـا بـه كـمـك سـتـمـگـرى بـشـتـابـد و بـى عـدالتـى را تـاءيـيـد كـند. توحيد و عـدل از اصـول دعـوت هـمـه پـيـامـبـران اسـت و اگر كسى مدعى پيامبرى شود و در پيامش چيزى ناسازگار با توحيد و عدل يافت شود، بى گمان او در ادعايش دروغگوست .
جنبه بشرى
پيامبران الهى با همه ويژگى هايى كه برشمرديم از جنس بشرند و مانند ديگران مى خورند، مـى آشـامـنـد و... آنـان چـون ديـگـران مـكـلّفـنـد و تـكـاليـفـى كـه بـه مـردم ابـلاغ مـى كـنـنـد، شـامـل خـود آنـان نـيز هست و حتى گاهى تكاليف آنان سخت تر است ؛ مانند شب زنده دارى كه بر پيامبر اسلام واجب بود.