تداوم هدايت - مبدا و معاد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبدا و معاد - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جا، حجت بر مردم تمام مى شود. همچنين ، وقتى پيامبر يا پـيـامـبـرانى ، شخصى را پس از خود به پيامبرى معرفى كنند و خصوصياتش را بازگويند و ديـگـر جـاى هيچ شبهه اى نماند، حجت تمام است و نبوّت او ثابت مى شود؛ مانند بشارت حضرت موسى و عيسى (ع )بر نبوّت رسول اكرم (ص )؛ چنان كه در قرآن حكايت شده است :

(وَ اِذْ قـالَ عـيـسـَى بـْنُ مَرْيَمَ يا بَنى اِسْرائيلَ اِنّى رَسُولُ اللّهِ اِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَيَدَىَّ مِنَ التَّوْريةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَاءْتى مِنْ بَعْدِى اسْمُهُ اَحْمَدُ)( 72)

و [بـه يـاد آر] وقـتـى را كـه عـيـسـى پـسـر مـريـم گـفـت : اى بـنـى اسـرائيل ، من فرستاده خدا به سوى شما هستم و تصديق كننده توراتم كه در پيش رويم است و بشارت دهنده ام به پيامبرى كه پس از من مى آيد و نام او احمد است .

(اَلَّذيـنَ يـَتَّبـِعـُونَ الرَّسـُولَ النَّبـِىَّ الاُْمِّىَّ الَّذى يـَجـِدُونـَهُ مـَكـْتـُوبـاً عـِنـْدَهـُمْ فـِى التَّوْريةِ وَالاِْنْجيلِ)( 73)

آنـان كـه پـيـروى مـى كـنـنـد پـيـامـبـر امـّى را كـه او را نـزد خـود در تـورات و انجيل نوشته مى يابند.

چـنان كه گفتيم ، بايد اين بشارت و معرفى به گونه اى باشد كه اشتباه پيش نيايد. از اين رو،قرآن مى گويد:

(اَلَّذينَ اتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ اَبْنائَهُمْ)( 74)

آنان كه كتابشان داديم ، او را [ پيامبراسلام را] مى شناسند به گونه اى كه پسران خود رامى شناسند.

تداوم هدايت

امامان معصوم ، تداوم بخش هدايت الهى در درس هـاى پـيـش بـيـان شـد كـه عـقـل انـسـان نـمـى تـوانـد راز و رمـز كـامـل سـاختنِ بهشت برينِ آخرت را در مزرعه دنيا بنماياند و نيازمند به هدايت خاص الهى است . ايـن هـدايت ، از طريق پيامبران به انسان ها مى رسد و پيامبران افزون بر رساندن پيام وحى ، بـايـد رهـبـرى سـيـاسـى اجـتـمـاعـى انـسـان هـا رانـيـز بـه دسـت گـيـرنـد و بـا تـشـكـيـل حـكـومـت ، احـكـام ديـن را عـمـلى سـازنـد و زمـيـنـه رشـد انـسـان هـا و نـيل آنان به مقام خلافت الهى را فراهم كنند.

پيامبرانى كه امكان يافته اند، به وظيفه دوم نيز پرداخته اند. با بعثت پيامبر اسلام و نازل شدن قرآن ، شريعت و دين خاتم به بشر ارائه شد و نـيـاز به وحى اى ديگر از ميان رفت . در كتاب آسمانى پيامبر خاتم ، آنچه براى هدايت بشر لازم است ، آمده است و پيامبر اسلام به عنوان (خاتم پيامبران ) معرفى شده است .

سرانجام با وفـات آن پـيـامـبـر پـاك نـهاد، باب وحى بسته شد و ديگر هيچ گاه فرشته وحى بر انسانى نازل نخواهد شد تا او را براى رساندن پيامى از جانب خدا برانگيزد.

پـيـامـبر پيش از وفات خود، به امر خدا، حضرت على (ع ) را به جانشينى برگزيد و بارها او را بـراى مـسـلمـانـان مـعـرفـى كـرد و از آنـان خـواسـت بـا او دسـت بـيـعـت دهـنـد و قبول خلافتش ‍ را اعلام كنند و چنين نيز شد.

تـعـيـيـن جـانـشـيـن و آن هم على بن ابى طالب و فرزندانش (ع )، كارى ضرورى و حياتى بود؛ زيرا:

1 ـ گـرچـه پـيـامـبـر بـا ارائه قرآن به عنوان كتاب و معجزه جاويد و حاوى همه دستورهاى لازم بـراى هـدايـت انـسـان ، نـيـاز بـه بـعـثت پيامبران را مرتفع ساخت ، ولى قرآن كتابى است بس ‍ مـتـعـالى و دريـايى است ژرف ( 75) و جز پيامبر و پاكان ( 76) و تربيت يافتگان خـاص مـكـتـب وى كـسـى را بـه عـمـق آن راهى نيست و فهم همه پيام هاى آن و دريافت تفصيلى همه مـعارفش به تعليم خاص الهى نيازمند است . پيامبر خود تربيت يافته خاص ‍ الهى بود و به تـعـليـم خداوند، حقيقت متعالى قرآن را دريافت و معلّم ، مبيّن و مفسّر قرآن شد.( 77) گرچه پـيـامـبر در طول دوران بعثت به تعليم قرآن و بيان احكام و معارف آن پرداخت ، ولى فرصت و شرايط، امكان نداد كه همه احكام قرآن را تبيين كند و به مردم ابلاغ گرداند. از اين رو، چاره اى نـبـود جـز ايـن كـه پـاكـان ، شـايـسـتـگان و امانتدارانى از جانب خداوند برگزيده شوند تا در طول زمان ، ماءمور تعليم ، تبيين و ابلاغ پيام ها، احكام و معارف قرآن گردند.

/ 51