بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
زيـرا شـمـا آخـرتـتـان را ويـران و دنـيـايـتـان را آبـاد كـرده ايـد. از ايـن رو، انتقال از آبادى به ويرانى را ناپسند مى داريد.( 99)چـنـان كـه از ايـن روايت استفاده مى شود، علّت ترس از مرگ ، تلاش نكردن براى آخرت ،بلكه بى توجه بودن به آن و روى كردن به دنياست و همين موجب ويرانى آخرت است .
راه هاى زدودن ترس از مرگ
گـام نـخـسـت بـراى رهايى از وحشت مرگ ، شناخت و درك درست از مرگ است كه معناى آن گذشت . بـهـره مـنـدى از اين شناخت تا حدّى بسيار انسان هاى مؤ من را از ترس مرگ مى رهاند و براى در آغـوش گـرفـتن مرگ آماده مى كند. از اين رو، امام محمد جواد(ع ) پس از آن كه از حقيقت مرگ پرده برمى دارد، مى فرمايد:پس ، خود را براى آن آماده كنيد.( 100)آنان كه از مرگ مى ترسند و براى روبه رو شدن با آن آماده نيستند، مرگ را نشناخته اند.كسى از امام محمد جواد(ع ) پرسيد: (چرا برخى مرگ را ناخوش مى دارند؟) فرمود:زيـرا مـرگ را نـشـنـاخـتـه انـد. اگـر آن را مى شناختند و از اولياى خداى عزّوجلّ مى بودند، بى گمان مرگ را دوست مى داشتند و مى دانستند كه آخرت از دنيا برايشان بهتر است .سپس ، آن حضرت براى اين كه حقيقت را بيشتر آشكار كند، پرسيد:(چـرا كـودك و ديـوانـه ، از خـوردن دارويـى كـه بدن را سالم مى كند و درد را از ميان مى برد، خوددارى مى كند؟)مـرد گـفـت : (زيـرا آنـان از فـايده دارو نا آگاهند.) حضرت جواد(ع ) فرمود: (سوگند به آن كـسـى كـه بـه حـقّ، محمد(ص ) را به پيامبرى برانگيخت ، كسى به درستى خود را براى مرگ آمـاده نمى كند، مگر اين كه براى او از اين دارو براى بيمار سودمندتر است . آگاه باش ! اگر مـردم مى دانستند كه مرگشان به چه نعمت هايى مى انجامد، آن را دوست مى داشتند؛ بسيار بيشتر از خـردمـنـدى كـه خـوردن دارو را بـراى دفـع بـيـمـارى هـا و جـلب سـلامـتـى دوسـت مـى دارد.)( 101)عـامـل اسـاسـى بـراى نـهـراسـيـدن از مـرگ ، ايـمـان بـه مـبـداء و مـعـاد، عـمـل صـالح و تـقـرّب بـه خـداسـت و هـر قـدر ايـمـان و عـمـل شـايـسـتـه بـيـشـتـر شـود، تـرس از مـرگ كـمـتـر مـى گـردد، بـلكـه در اثـر ايـمـان و عمل صالح انسان به جايى مى رسد كه نه تنها از مرگ نمى هراسد كه مشتاق آن نيز مى شود؛ زيرا مرگ را وسيله رسيدن به محبوب و دار كرامت آخرت مى بيند.
معصومين و آرزوى مرگ
زنـدگـى دنـيـا، مـقـدّمـه اى بـراى زنـدگـى آخـرت اسـت . اگـر از ايـن مـقـدّمـه بـراى نـيـل بـه كـمـال بـهـره جـسـتـه شـود، هـر چـه طـولانـى تـر شـود، بـهـتـر اسـت ؛ زيـرا بـر كمال انسان مى افزايد و انسان در آخرت از درجات بالاترى برخوردار مى گردد. از اين رو، مى بينيم در موارد بسيارى بزرگان دين ، از خدا خواسته اند كه عمرى طولانى بدانان دهد و در دعا بـه مـا آمـوخـتـه انـد كه از خدا طول عمرى همراه با عافيت بخواهيم . امام سجّاد(ع ) چنين از درگاه خداوند مى خواهد:(وَ عـَمِّرْنـى مـا كـانَ عـُمـْرى بـِذْلَةً فـى طـاعـَتِكَ فَاِذا كانَ عُمْرى مَرْتَعاً لِلشَّيْطانِفَاقْبِضْنى اِلَيْكَ)( 102)پـروردگارا!تا آن گاه كه عمر من در راه طاعت تو است ، بر آن بيفزاى . اما اگرعمر من چراگاه شيطان شد، جان مرا بگير.همچنين ، حضرت فاطمه زهرا(س ) خطاب به پيشگاه الهى عرضه مى دارد:(اَللّهُمَّ بِعِلْمِكَ الْغَيْبِ وَ قُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ اَحْيِنى ما عَلِمْتَ الْحَياةَ خَيْراً لى وَ تَوَفَّنى اِذا كانَتِ الْوَفاةُ خَيْراً لى )( 103)پروردگارا! به علم غيبت و قدرتت بر خلق سوگندت مى دهم ، تا آن گاه كه زندگى رابرايم بهتر مى دانى مرا زنده بدار و هر گاه مرگ را برايم بهتر مى دانى ، مرا بميران .پـس ، زنـدگـى دنـيوى در جهان بينى اسلامى ، پسنديده است ، ولى همواره به عنوان فرصتى براى نيل به