بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
يـكـى از مـاءمـوريـت هـاى آنـان ايـن اسـت كـه كـسـانى را كه مى خواهند از عذاب دوزخ بگريزند، بازگردانند:(وَ اءَمَّا الَّذينَ فَسَقُوا فَمَاءْواهُمُ النّارُ كُلَّما اءَرادُوا اءَن يَخْرُجُوا مِنْها اءُعيدُوا فيها وَ قيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ النّارِ الَّذى كُنْتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ)( 198)امـا آنـان كـه فاسق شدند، جايگاهشان آتش است ، هر گاه بخواهند از آتش بيرون آيند،به آتش بـازگـردانـده مـى شـونـد و بـه آنـان گـفته مى شود: (عذاب آتشى را كه دروغ مى پنداشتيد، بچشيد.)
عذاب هاى جسمى و روحى
در دوزخ ، مرگ نيست تا عذاب اهل دوزخ پايان يابد. قرآن در اين باره مى فرمايد:(لا يُقْضى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا)( 199)هرگز فرمان مرگ بر آنان صادر نمى شود كه بميرند.(تَلْفَحُ وُجوهَهُمُ النّارُ وَ هُمْ فيها كالِحُونَ)( 200)شـعـله هـاى آتش چون شمشير به صورت هايشان نواخته مى شود و در دوزخ چهره اى درهم كشيده دارند.(لَهُمْ ثِيَابٌ مِن نَّارٍ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمَُ يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودَُ وَ لَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ)( 201)بـراى آنان لباسى از آتش است و مايع سوزان و جوشان بر سرشان فرو مى ريزد؛ چنان كه هم درونشان آب مى شود و هم پوستشان و براى آنان گرزهايى از آهن است .در كـنـار اين عذاب هاى جسمانى ، دردهاى روحى نيز بر دوزخيان فرومى ريزد؛ چه اين كه قرآن مى فرمايد:(فَالْيَوْمَ الَّذينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفّارِ يَضْحَكُونَ)( 202)پس در آن روز، آنان كه ايمان آورده اند، به كافران مى خندند.(وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ يَوْمَ القِيامَةِ)( 203)خداوند با آنان [اهل آتش ] در قيامت سخن نمى گويد.(ذُقْ اِنَّكَ اَنْتَ الْعَزيزُ الْكَريمُ)( 204)بـچـش [مـزه عـذاب را] هـمـانـا تـو عـزيز و كريم بودى [و عمرى را با شخصيت موهومى زندگى كردى و خود را انسانى نمونه پنداشتى ].
بهشت
بهشت و نعمت ها
بـهـشـت جـايـى اسـت بـسـيـار گـسـتـرده و بـزرگ كه پهنايش همچون پهناى آسمان ها و زمين است .( 205)بـهـشـت داراى درختان خوشرنگ ، خوشبو و پر برگ است ( 206) كه سايه ( 207) آن هـا گـسـتـرده ( 208) است .جويبارها و آبشارها از درون باغ ها جارى است ؛( 209) نهرهايى از آب زلال و گوارا، با طعم مطبوع هميشگى ، نهرهايى از شراب طهور كـه مـايـه لذّت نوشندگان است و نهرهايى از عسل مصفّا( 210) در بهشت به چشم مى آيد. بـهـشـتـيـان از انـواع مـيـوه هـاى فـراوان ،( 211) از هـر نـوع كـه بـخـواهـنـد بـرمـى چـيـنـنـد( 212) گـوشـت پرندگان از هر گونه كه بخواهند در آن هست و نيز( 213) همسرانى زيبا از حورالعين ، كه همچون مرواريد در صدفند؛( 214) همه آنان دوشيزه اند و كسى به اين زيبارويان دست نزده است . آنان تنها به همسرشان عشق مى ورزند و خوش زبان و هـم سـنّ و سـالنـد.( 215) زنـانِ بـهـشـتـىِ از جـنـس اهـل دنـيـا، از حـورالعـيـن زيـبـاتـرنـد( 216) و نـيـكـوتـريـن اخـلاق و زيباترين رخسار را دارند.( 217)خدمتكارانى از پسران زيباروى بهشتى ، كه هميشه نوجوانند و پيوسته به خـدمـت ، گـرداگـرد آنـان مـى گـردنـد( 218) و هـرگـاه بـه آنان بنگرند، گمان مى رود مـرواريـد پـراكـنـده اند.( 219) كوزه ها و ظرف هاى شايسته بلورين پر از غذا و بهترين نوشيدنى ها و جام هاى طلايى و نقره اى از شراب ناب بهشتى ( 220) كه نه بهشتيان از آن سـردرد مـى گـيـرند و نه مست مى شوند.( 221) بهشتيان با لباس هاى حرير بهشتى ( 222) بـر فرش هايى با آسترهايى از ديبا و ابريشم بر تخت هايى تكيه زده اند كه با بهترين و زيباترين پارچه هاى سبز رنگ پوشانده شده اند( 223) و نه آفتاب را در آن جا مى بينند و نه سرما را.( 224) خلاصه آن كه بهشت پر از نعمت است ( 225) و نـيـكـوتـريـن جـايـگـاه و اسـتـراحـتـگـاه اسـت ( 226) و هـر چـه دل ها مى خواهد و