بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
آنچه در دل ها از كينه و حسد دارند، برمى كَنيم [تا در صفا و صميميّت با هم زندگى كنند].داراى نفس مطمئنّه هستند:(يـا اَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةَُ ارْجِعى اِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةًَ فَادْخُلى فى عِبادىَ وَادْخُلى جَنَّتى )( 235)تو اى روح آرام يافته ، به سوى پروردگارت بازگرد در حالى كه هم تو از او خشنودى وهم او از تو خشنود است . پس داخل شو در بندگانم و در بهشتم وارد شو!در بهشت سخن لغو و گناه آلودى نشنوند.( 236) دورى از گناه ، بيهودگى ، دروغ ، تهمت وخـيـانـت بـرتـريـن لذت مـعـنـوى اسـت و هـمـچـنـيـن شـادى ، جـزو نـعـمـت هـايـى اسـت كـه اهل بهشت از آن برخوردارند و چنين بدانان خطاب مى شود:(اُدْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا اَنْتُمْ تَحْزَنُونَ)( 237)داخل بهشت شويد كه نه ترسى داريد و نه غمناك مى شويد.و آنان خدا را شكر مى كنند و مى گويند:(اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى اَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ)( 238)ستايش خدايى را كه غم را از ما زايل كرد.
درهاى بهشت
امام باقر(ع ) درباره درهاى بهشت مى فرمايد:بهشت را هشت در است .( 239)همچنين ، امام صادق (ع ) مى فرمايد:بـر بـالاى درهاى بهشت نوشته اند: (صدقه ده برابر و قرض الحسنه هيجده برابر پاداش دارد.)( 240)بـسـيـار بـودن درهـاى بـهشت از آن روست كه هر گروهى از درى وارد شوند كه شايسته جايگاه آنان است .نقل است كه پيامبر خدا(ص ) فرمود:درى اسـت براى بهشت به نام (باب المجاهدين ) كه مجاهدان ، از آن در مى آيند و... ملائكه به آنان خوشامد مى گويند.( 241)در حديثى ديگر آمده است :نام يكى از درهاى بهشت (ريّان ) است كه تنها روزه داران از آن وارد مى شوند.( 242)بـاب المـعـروف ، بـاب الرّحـمـه ، بـاب الصبر، باب الشكر، و باب البلاء نام درهاى ديگر بهشت است .( 243)
سيماى بهشتيان
شادابى چهره ها
(وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌَ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ)( 244)آن روز [طايفه اى كه اهل ايمانند] رخسارشان فروزان است ، خندان و شادمانند.(وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌَ اِلى رَبِّها ناظِرَةٌ)( 245)چهره هايى آن روز شاداب است و به سوى پروردگار خويش مى نگرند.(وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ)( 246)چهره هايى آن روز از نعمت ها بهره مندند.
افتخار و دعوت از ديگران
در سـوره (الحـاقـه ) مـى خوانيم كه چون نامه عمل خوبان را به دست راستشان دهند، ازشادى ، ديگران را فرامى خوانند و فرياد برمى آورند:(... هاؤُمُ اقْرَءُوا كِتابِيَهْ اِنّى ظَنَنْتُ اَنّى مُلاقٍ حِسابِيَهْ)( 247)كتاب مرا بگيريد و بخوانيد، من مى دانستم كه به حسابم مى رسم .