بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدیدگرديد(همان، ص 357) .23) صحيفه امام، ج15، ص297 .24) اصوليين در تعريف لفظ مطلق مىگويند: «مادل على شايع فى جنسه» .25) در علم اصول فقه به اين شرايط «مقدمات حكمت» گفته مىشود .26) سيد محمد هاشمى، حقوق اساسى جمهورى اسلامى ايران، ج2، ص286 - 287 .27) همان، ص285 .28) توبه(9) آيه 33؛ فتح(48) آيه 28 و صف (61) آيه 9 .29) مائده(5) آيه3 .30) سيد محمد حسين طباطبائى، الميزان، ج5، ص200 .31) حسن بن على حرّانى، تحف العقول، ص461 .32) استجيبوا للّه و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم» (انفال(8) آيه 24) .33) يوسف(12) آيه 104 و تكوير(81)آيه 27 .34) مدّثر(74) آيه 31 .35) ابراهيم(14) آيه 52 .36) روم(30) آيه 30 و ر.ك: يوسف(12) آيه 40 و توبه(9) آيه 36 .37) جهت بررسى بيشتر در زمينه دلايل رابطه دين و سياست ر.ك:حسين جوان آراسته، مبانى حكومت اسلامى، ص67 - 78 .38) امام خمينى، صحيفه امام، ج21، ص289 .39) ر.ك: صورت مشروح مذاكرات مجلس بررسى نهايى قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران، ج 3، ص1878 - 1879 .40) نساء(4) آيه 59 .41) مائده(5) آيه 44 .42) همان، آيه 45 .43) همان، آيه 47 .44) انعام(6) آيه 57 .45) بقره(2) آيه 229 .46) رك: سيد محمد هاشمى، ص294.47) مفاد اصل 91 .48) اصل 94 .49) اصل 96 و ر. ك اصل 72 .50) صورت مشروح مذاكرات مجلس بررسى نهايى قانون اساسى ، ج1، ص315، سخنان سيد محمد بهشتى .51) سيد محمد هاشمى، همان، ص295 .52) رك: همان، ص295 - 297 .53) حسين مهرپور، ديدگاه هاى جديد در مسائل حقوقى، ص 21-22 .54) صورت مشروح مذاكرات مجلس بررسى نهايى قانون اساسى، ج1، ص315، سخنان دكتر نوربخش .55) حسين مهرپور، همان ، ص22 - 23 .56) اصل 98 .57) حسين مهرپور، مجموعه نظريات شوراى نگهبان، ج3، ص48. سؤال شوراى عالى قضايى چنين بود:«بسمه تعالى. شوراى محترم نگهبان قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران. اجراى قوانين و تصويب نامهها و آييننامههاى گذشته كه بر خلاف موازين اسلام است صدور حكم بر طبق آنها در محاكم، به خصوص با توجه به اصل چهارم و اصل يكصد و هشتادم قانون اساسى به هيچ وجه موجه نيست. اين نظر به شوراى عالى قضايى پيشنهاد شده كه باتوجه به اين دو اصل، همه قوانين و تصويب نامهها و آييننامههاى خلاف اسلام منسوخ و محاكم موظفاند طبق اصل يكصد و شصت و هفتم بر طبق موازين اسلام رأى دهند و اين موازين به
وسيله شوراى عالى قضايى طبق فتواى امام استخراج و به دادسراها و دادگاههاى انقلاب و دادسراها و دادگاههاى ديگر ابلاغ گردد...خواهشمند است نظر آن شورا را كتباً اعلام بفرماييد. از طرف شوراى عالى قضايى جمهورى اسلامى ايران. عبدالكريم موسوى اردبيلى.» 58) همان، ص49 .59) رك: حسين مهرپور، ديدگاه هاى جديد در مسائل حقوقى، ص23 و 24 و رك: همو، مجموعه نظريات شوراى نگهبان، ج 1، ص230 - 235 .60) اصل دوم متمم قانوناساسى مشروطيت (مصوب 1285): «مجلس شوراى ملى...بايد در هيچ عصرى از اعصار مواد قانونيه آن مخالفتى با قواعد مقدسه اسلام و قوانين موضوعه حضرت خير الانام(ص) نداشته باشد و معين است كه تشخيص مخالفت قوانين موضوعه با قواعد اسلاميه بر عهده علماى اعلام - ادام اللَّه بركات وجودهم - بوده و هست.لهذا رسماً مقرر است در هر عصرى از اعصار هيئتى كه كمتر از پنج نفر نباشد از مجتهدين و فقهاى متدينين كه مطّلع از مقتضيات زمان هم باشند به اين طريق كه علماى اعلام و حجج اسلام مرجع تقليد شيعه، اسامى بيست نفر از علما كه داراى صفات مذكور باشند معرفى به مجلس شوراى ملى بنمايند.پنج نفر از آنها را يا بيشتر به مقتضاى عصر، اعضاى مجلس شوراى ملى به اتفاق يا به حكم قرعه تعيين نموده به سمت عضويت بشناسند تا موادى كه در مجلسين عنوان مىشود به دقت مذاكره و بررسى نموده، هر يك از آن قواعد معنونه كه مخالفت با قواعد مقدسه اسلام داشته باشد طرح و رد نمايند كه عنوان قانونيت پيدا نكند و رأى اين هيأت علما در اين باب مطاع و متبع خواهد بود و اين ماده تا زمان حضور حضرت حجّت (عج) تغييرپذير نخواهد بود.» 61) سيد محمد هاشمى، همان، ص 333 - 335 .62) اصل 99 و 118 .63) صورت مشروح مذاكرات مجلس بررسى نهايى قانون اساسى، ج 2، ص 965 .64) اصل 177، بند 1 .65) صورت مشروح شوراى بازنگرى قانون اساسى، ج2، ص 621، سخنان محمد يزدى.66) همان، ص 793، سخنان محمد مؤمن .67) مطابق عرفى كه از آغاز تأسيس مجمع تشخيص مصلحت نظام چه قبل از بازنگرى قانون اساسى و چه بعد از آن وجود داشته است .68) صورت مشروح مذاكرات شوراى بازنگرى قانون اساسى، ج2، ص 834 .69) همان .70) همان، ص 839 .71) ر.ك: همان، ص 841، 843 - 845 و 849 .72) همان، ج3، ص 1521 و 1560 و 1659 .73) اصل 111 .74) ر.ك: صورت مشروح مذاكرات شوراى بازنگرى قانون اساسى، ج3، ص 1413، 1416، 1417، 1433، 1435، 1437، 1441، 1442 و 1446 .75) ر.ك:همان، ص 1317 و 1423 و 1645 .76) ر.ك: سيد محمد هاشمى، همان، ص 314 .77) مستفاد از اصل 93 .78) بحث در زمينه عملكرد اين شورا و اين كه تا چه حد به وظايف خويش عمل نموده، از موضوع بحث خارج است .