مبانی حاکمیت‏ در قانون اساسی ‏جمهوری اسلامی ایران‏ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی حاکمیت‏ در قانون اساسی ‏جمهوری اسلامی ایران‏ - نسخه متنی

حسین جوان آراسته

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ولايت انجام دهد مؤاخذه خواهد شد.(2)

2 . علامه حلى (648 - 726ق)

به نظر اين فقيه نامدار شيعى، روايات به تجويز حكومت فقيهان و عموم ولايت آنان دلالت داشته، اختصاصى
به اقامه حدود و قضاوت ندارد.(3)

 3 . محقق كركى (متوفاى 940ق)

وى ولايت مطلقه فقيه را اجماعى مى‏داند و مى‏گويد فقهاى شيعه اتفاق نظر دارند كه فقيه جامع شرايط
از طرف ائمه هدى(ع) در جميع آن‏چه كه نيابت در آن مدخليت دارد، نيابت دارند.(4)

 4 . مولى احمد نراقى (متوفاى 1245 ق)

اين فقيه بزرگ عصر قاجار معتقد است ولايت فقيه، اجماعى است و دلالت روايات بر تفويض همه اختيارات
ائمه(ع) به فقها چنان روشن است كه براى هيچ كس جاى شك و ترديد باقى نمى‏ماند.(5)

 5 . صاحب جواهر (متوفاى 1266 ق)

بى‏شك در عالم فقاهت كم‏تر كسى چون او را مى‏توان سراغ گرفت. او كه تدوين كننده يكى از ماندگارترين
دايرةالمعارف‏هاى فقه شيعه است، مى‏گويد: اگر ولايت عامه فقيه نباشد بسيارى از امور مربوط به
شيعيان معطل مى‏ماند؛ ترديد بعضى در اين امر موجب شگفتى است؛ گويا چنين كسانى هيچ گاه طعم فقه را
نچشيده و به اسرار گفتار امامان معصوم(ع) پى نبرده‏اند.(6)

 6 . شيخ انصارى (متوفاى 1281 ق)

وى از اسطوانه‏هاى فقه و اصول و استاد اساتيد معاصر است. شيخ انصارى بر خلاف رأيى كه در كتاب مكاسب
اظهار نموده است در كتاب القضا مى‏گويد: «اين كه امام(ع) وجوب رضايت به قضاوت حاكم در مخاصمات را به
اين دليل مى‏داند كه او را حاكم و حجت على الاطلاق قرار داده است، دلالت دارد كه حكم حاكم در منازعات
و حوادث از شاخه‏هاى حكومت مطلقه و حجيت عامه فقيه حاكم است و اختصاصى به مورد قضاوت و تخاصم
ندارد.»(7)

 7 . سيد محمد آل بحر العلوم (متوفاى 1326 ق)

به اعتقاد اين فقيه متتبّع «بررسى فتاواى فقها نشان مى‏دهد كه آنان به ضرورت عقل و نقل، قائل به
عموميت ولايت براى فقيه شده‏اند. بلكه نقل اجماع بر اين مطلب بيش از حد استفاضه است و - خدا را شكر -
مسئله به قدرى واضح است كه هيچ ترديدى در آن راه ندارد.»(8)

 8 . علامه نائينى (متوفاى 1355 ق)

در نظر اين فقيه مشروطه خواه، مقبوله عمر بن حنظله بهترين روايتى است كه مى‏توان براى اثبات «ولايت
عامه» بدان تمسك نمود. حكومت در قول امام(ع): «فانى جعلته حاكما» مطلق است و وظيفه قاضى و والى را در
بر مى‏گيرد.(9)

 9 . آيةالله بروجردى (متوفاى 1380 ق)

وى كه در دوره خويش از مرجعيت عامه برخوردار بود، اولاً نصب مرجع در امور سياسى و اجتماعى از سوى
امامان معصوم(ع)را ثابت و ثانياً آن را متعين در فقيه مى‏داند، زيرا هيچ كس قائل به نصب غير فقيه
نشده است. به اعتقاد ايشان امر دائر بين عدم نصب يا نصب فقيه عادل است و چون بطلان فرض عدم نصب روشن
است، نصب فقيه قطعى است.»(10)

 10 . امام خمينى (متوفّاى 1368)

فقيه، حكيم، عارف، سياستمدار، و بنيان‏گذار جمهورى اسلامى ايران‏ ديدگاه هاى امام در زمينه ولايت
فقيه در دو كتاب ولايت فقيه (حكومت اسلامى) و جلد دوم كتاب البيع مطرح شده است. اظهار نظرهاى جمع آورى
شده در صحيفه نور نيز ديدگاه ايشان را در ابعاد مختلف مربوط به حكومت و دولت و آن‏چه حوزه امور عمومى
را در بر مى‏گيرد، مشخص مى‏سازد. در اظهارات امام، صراحت و صلابت بيش‏ترى به چشم مى‏خورد. تبيين
ايشان از ولايت مطلقه، حلّال بسيارى از معضلات بوده است، زيرا «حكومت كه شعبه‏اى از ولايت مطلقه
رسول الله(ص) است يكى از احكام اوليه اسلام است و مقدم بر تمام احكام فرعيه حتى نماز و روزه و حج است...

.»(11)

/ 126