بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بهرهبردارياش خارج بماند. و اخرج اليها اهلها علي تمام مرافقها ثم لَم يدَعْ جُرُزَ الارض التي تَقْصُر مياهُالعُيون عن روابيها و لا تجِد جداول الانهارِ ذَريعَه الي بُلُوغِها حتي أنشأ لهاناشِئَه سحابٍ تحيي مواتها؛ و اهل زمين را از نهانگاه زمين برآورد وآنان را با همه وسائل زندگي در روي زمين قرار داد. سپس خداوندسبحان سطوح بيآب و علف زمين را كه آبهاي چشمهسارها بهبلنديهاي آن سطوح نميرسيد و جويبارهاي رودخانهها وسيلهايبراي رسيدن به آن سطوح پيدا نميكردند، رها نفرمود و ابر نموداربراي آن سطوح مرتفع كه مردههاي آنها را احيا كند و گياهش رابروياند، خلق كرد. اين تسخير بدان جهت انجام ميپذيرد كه انسان بايد برخي از نيازهاياساسياش را از دل طبيعت استخراج كند. مدبّر جهان آن را چنان آفريده كهنيازهاي طبيعي انسان را برآورده سازد: و جَعَل ذالكَ بَلاغاً للانام و رِزقاً للانعام... فَأَهْبَـطَه بَعدَ التَوبَه لِيَعْمُرَ اَرْضَهبِنَسْلِهِ؛ خداوند سبحان با اين [خلقت عظيم]توشه [مادي و معنوي]براي مردم و روزي براي جانوران عنايت فرمود ... او حضرت آدم راپس از توبه بر زمين فرود آورد تا با نسل خود زمين را آباد نمايد. بر اين اساس، زمين با همه استعدادهاي بيشمارش گاهواره انسان قرارگرفت: فَجعلها لخلْقِه مهاداً وبَسَطها لهم فِراشاً؛ پس آن را براي آفريدگان خويشهمچون گاهواره كرد و چون بستر برايشان بگسترد. بنابراين، انسان در چرخه توليد عاملي اساسي است و بايد در به دستآوردن تكنولوژي و به كارگيري فن توليد كه عامل سرنوشتساز زندگياشبهشمار ميآيد تلاش و كوشش نمايد. از سوي ديگر، نه طبيعت همهاندوختههايش را به آساني در اختيار انسان ميگذارد و نه انسان ميتواند بدونتلاش و آگاهي از رازهاي طبيعت، آن را مهد پيشرفت خود قرار دهد.