توحيد - قلمرو دین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قلمرو دین - نسخه متنی

عبدالحسین خسروپناه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى سازد و چه كسى امور را تدبير مينمايد؟ سپس به زودى مى گوييد: خدا; پس بگو: چرا تقوا پيشه نمى كنيد؟

توحيد

توحيد به عنوان مهم ترين اصل از اصول دين اسلام، بلكه اديان ابراهيمى شمرده مى شود. توحيد در لغت به معناى يكى دانستن، و در اصطلاح اهل كلام، يگانه دانستن و يكتا شمردن حق تعالى است; و داراى مراتب و درجاتى است كه عبارت اند از:

الف) توحيد ذاتى. اين مرتبه از توحيد به دو مرتبه ى توحيد واحدى و توحيد احدى تقسيم مى شود; توحيد واحدى، يعنى توحيد در وجوب وجود و ضرورى دانستن يك وجود و نفى هرگونه شرك و شبيه و نظير; و توحيد احدى، يعنى نفى هرگونه تركيب عقلى خارجى و وهمى از خداوند و اثبات بساطت بارى تعالى.

ب) توحيد صفاتى. يعنى، صفات خداوند عين ذات اوست; پس كسانى كه به نفى صفات از خداوند پرداخته، يا صفات كمال را زايد بر ذات اقدس الله دانسته و در نهايت، صفت را از ذات سلب نموده اند، به خطا رفته و به انحراف اعتقادى دچار شده اند.

ج) توحيد در خالقيت. يعنى، آفريننده اى جز الله، وجود ندارد.

د) توحيد در ربوبيت. يعنى، بعد از اثبات وحدت خالق، ربوبيت تكوينى جهان آفرينش فقط از آن خداست و هيچ موجودى، در اداره ى جهان، شريك او نيست.

هـ) توحيد در مالكيت و حاكميت و قانون گذارى. نه تنها توحيد در ربوبيت تكوينى كه توحيد در ربوبيت تشريعى و مقام تقنين نيز به خداوند اختصاص دارد; يعنى خداوند به لحاظ خالقيت موجودات و قدرت و سلطنتى كه دارد، حاكم و مالك همه ى انسان ها و جهان است و اگر كسى بخواهد بر كرسى فرمان روايى بنشيند، بايد به اذن الهى بر اين منصب قدم بگذارد; از اين رو، هيچ شخصى در قانون گذارى و حكم رانى استقلال ندارد.

و) توحيد در الوهيت و معبوديت. توحيد عبادى به اين معناست كه كسى جز حق تعالى سزاوار پرستش نيست و معبودى جز ذات اقدس الله متصور نمى باشد; زيرا او در خالقيت و تدبير يكتاى بى همتاست.

ز) توحيد در حاكميت. يعنى، تنها خداوند است كه بر جان و مال مردم حكومت و ولايت دارد و هيچ كس جز اوچنين ولايتى را ندارد.

ح) توحيد در اطاعت. يعنى، تنها خداوند مستقلا و بالذات واجب الاطاعة است و ديگران به اذن و فرمان الهى شأنيت اطاعت را پيدا مى كنند.

قبل از بررسى و مطالعه ى آيات در باب مراتب گوناگون توحيد، به عوامل گرايش به شرك از ديدگاه قرآن مى پردازيم.

عوامل گرايش به شرك

شرك در قرآن، هم به معناى شريك قرار دادن براى خداوند به كار رفته است و هم به معناى نفى حق تعالى و پذيرفتن موجود ديگرى به عنوان اله. خداى سبحان، در قرآن، عواملى چون ظن و وهم گرايى، حس گرايى، منفعت طلبى و تقليدگرايى را منشأ گرايش مشركان به شرك معرفى مى كند. به آياتى در اين زمينه توجه مى كنيم:

الف) عامل ظن و وهم گرايى

(وَمَن يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لاَ بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ);[58] و هر كس معبود ديگرى با خداوند بخواند، هيچ برهانى بر آن ندارد; پس حساب او نزد پروردگارش است; به درستى كه كافران رستگار نمى شوند.

(وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَمَا لَيْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمينَ مِن نَّصِير);[59] و آنان چيزهايى غير خداوند را مى پرستند كه خداوند دليلى براى آن نازل نكرده است و آنها نيز علم به آنان ندارند; و براى ظالمان ياورى نيست.

(أَلاَ إِنَّ لِلَّهِ مَن فِي السَّماوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ);[60] آگاه باشيد كه تمام كسانى كه در آسمان ها و زمين هستند، از آنِ خدا مى باشند و آنها

/ 148