بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
تا زودتر به هدف برسيم.علم هاى اخلاق حقوق صنايع تكنيك مكانيك ونظاير اين ها از نيروى عقل عملى ريشه مى گيرد.توضيح: عقل عملى به وسيله عقل نظرى راهنمايى مى شود.عقل نظرى مى گويد: كار خوب بايستى انجام شود از زشتى ها و بدى ها بايستى دورى شود نزديك ترين راه براى رسيدن به مقصود بايستى گزيده شود.عقل عملى كار خوب را تشخيص مى دهد رفتار زشت را مى شناسد نزديك ترين راه هدف را شناسايى مى كند.از اين سخن دانسته شد ادراكات عقل نظرى كلّى و كبروى مى باشد ولى ادراكات عقل عملى جزئى و صغروى است و مصاديق را تشخيص مى دهد.
مراتب عقل نظرى
براى عقل نظرى از نظر قابليّت و فعليّت چهار مرتبه تصور كرده اند ـ كه اين مراتب كلى است چون هر مرتبه اى داراى مراتبى است:مرتبه نخستين استعداد محض است. و آن عبارت است از داشتن قابليت براى كسب دانش مانند قابليّت نوزاد انسان كه نوزاد جانوران فاقد آن است. اين مرتبه را عقل هيولايى و عقل بالقوه خوانند. در اين مرحله هيچ گونه فعليّت و دانندگى وجود ندارد حتى شناخت بديهيّات اوليه نيز تحقق نيافته است. نوزاد انسان دانستن بديهيات را نيز فاقد است و تا چندى نمى تواند آنها را بشناسد. از اين مرحله تعبير به عقل كردن مجازى است چون هيچ گونه فعليتى از شناخت در آن نيست. حقيقت اين مرتبه داشتن قابليت است.مرتبه دوم مرحله استعداد اكتساب مى باشد. و آن يافتن قابليت و فعليت يافتن قابليت است كه گامى بالاتر از نخستين مرحله مى باشد مانند استعدادى كه يك كودك شيرخوار پس از چندى براى ياد گرفتن زبان پيدا مى كند. استعداد در اين كودك صفتى است وجودى كه در مرحله نخستين فاقد آن بوده است هر چند كه قابل بوده است كه اين صفت را پيدا كند و اين مرتبه را عقل بالملكة نامند.مرتبه سوم