نهنگ‌ سخن‌ مي‌گويد! - فروع دین از نگاه قرآن و سنت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فروع دین از نگاه قرآن و سنت - نسخه متنی

محمدتقی صرفی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اشهد اَن‌ لا اله‌ الاّ اللّه‌.اشهد اَن‌ّ محمدا رسول‌ اللّه‌.اشهدُ اَن‌َّ عليّااميرالمؤمنين‌ حقّا.

از اهل‌ تسنن‌ نقل‌ شده‌ كه‌:

از امام‌ احمدبن‌ حنبل‌ وغيراو نقل‌ شده‌ كه‌ پيامبر(ص‌)فرمود:من‌ وعلي‌،چهارده‌ هزارسال‌ قبل‌ از خلقت‌ آدم‌ از يك‌ نور خلق‌ شديم‌.وقتي‌آدم‌(ع‌)خلق‌ شد،خدامارا در صُلب‌ او قرار داد.

بعد از آن‌،نورمن‌ وعلي‌ باهم‌ بود تا اينكه‌ در صُلب‌ عبدالمّلب‌ از هم‌جداشديم‌.آنوقت‌ در من‌ نبوّت‌ ودر علي‌ ،خلافت‌ وجانشيني‌ مقررگرديد.(شبهاي‌ پيشاور)

ابراهيم‌(ع‌)وملكوت‌ آسمانهارسولخدا(ص‌):وقتي‌ خداوند ،ملكوت‌ آسمانها را به‌ ابراهيم‌(ع‌)نشان‌داد،ابراهيم‌(ع‌)نوري‌ را در عرش‌ ديد.

پرسيد:خدايا!اين‌ چه‌ نوري‌ است‌؟ خطاب‌ رسيد:اي‌ ابراهيم‌!اين‌ نور،محمّد برگزيده‌ من‌ است‌.

پرسيد:نور ديگري‌ كه‌ پهلوي‌ اوست‌،چيست‌؟ فرمود:اين‌ نور علي‌،ياري‌ كنندة‌ دين‌ من‌ است‌.

پرسيد:نورديگري‌ هم‌ پهلوي‌ ايشان‌ مشاهده‌ مي‌كنم‌!

فرمود:اين‌ فاطمه‌ است‌ كه‌ پهلوي‌ پدر وشوهرش‌ قرار دارد.من‌ دوستان‌فاطمه‌ را از آتش‌ نجات‌ داده‌ام‌.

پرسيد:خدايا!دو نور ديگر مي‌بينم‌!

فرمود:آنها حسن‌ وحسين‌ هستند.

پرسيد:نورهاي‌ ديگري‌ هم‌ مي‌بينم‌!

فرمود:آنهاعلي‌ بن‌ الحسين‌ ومحمدبن‌ علي‌ وجعفربن‌ محمد وموسي‌ بن‌جعفر وعلي‌ بن‌ موسي‌ ومحمدبن‌ علي‌ وعلي‌ بن‌ محمد وحسن‌ بن‌ علي‌ومهدي‌ آل‌ محمد مي‌باشند.

پرسيد:خدايا!غير از اين‌ چهارده‌ نور، نورهاي‌ بسياري‌ در اطراف‌ آنهامي‌بينم‌!

فرمود:اينها شيعيان‌ ودوستان‌ محمّد وآل‌ محمّدند.

پرسيد:شيعيان‌ را با چه‌ علامتي‌ مي‌توان‌ شناخت‌؟ فرمود:خواندن‌ پنجاه‌ ويكركعت‌ نماز در شبانه‌ روز(17ركعت‌ واجب‌و34ركعت‌ نافله‌)،بلند گفتن‌ بسم‌ اللهالرحمن‌ الرحيم‌،قنوت‌ قبل‌ ازركوع‌،سجدة‌ شكر وانگشتر بدست‌ راست‌ كردن‌.

ابراهيم‌(ع‌)درخواست‌ كرد كه‌:خدايا!مرانيز از دوستان‌ وشيعيان‌ محمّد وآل‌محمّد قرار بده‌!

خطاب‌ رسيد:من‌ تورا از دوستان‌ وشيعيان‌ آنها قرار دادم‌.«ستارگان‌ درخشان‌ج‌11ص‌5»

نهنگ‌ سخن‌ مي‌گويد!

ابوحمزه‌ ثُمالي‌ نقل‌ مي‌كند كه‌:

عبدالله بن‌ عمر نزد امام‌ سجاد(ع‌)آمد وگفت‌:اي‌ پسر حسين‌!تو گفته‌اي‌ كه‌حضرت‌ يونس‌(ع‌)به‌ اين‌ علت‌ در شكم‌ نهنگ‌ گرفتار شد كه‌ در ولايت‌اهلبيت‌(ع‌)تأمل‌ كرده‌ بود؟ امام‌ سجاد(ع‌):آري‌!ثكلتك‌ امّك‌!

عبداللهبن‌ عمر:اگر راست‌ مي‌گوئي‌ بمن‌ نشان‌ بده‌!

امام‌ فرمود:چشمانت‌ را برهم‌ بگذار سپس‌ باز كن‌!

وقتي‌ عبدالله چشمانش‌ را باز كرد،خودرا كنار دريائي‌ ديد(ودچار ترس‌شد).او گفت‌:اي‌ سرورم‌!خون‌ من‌ بگردن‌ شماست‌!شمارا به‌ خدا قسم‌مي‌دهم‌ كه‌مرا بخطر نياندازيد!

امام‌ فرمود:مي‌خواهم‌ نهنگ‌ يونس‌ را بتو نشان‌ بدهم‌.

سپس‌ امام‌ صدا زد:ايهّا الحوت‌!اي‌ نهنگ‌!

ناگاه‌ نهنگي‌ چون‌ كوهي‌ عظيم‌ سر از دريا بيرون‌ اورد وگفت‌:لبّيك‌ يا ولي‌ الله!

امام‌ فرمود:توكيستي‌؟

/ 35