بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بنويسيم كه ضمير اشاره است و گاهى در جمله صفت اشاره قرار مى گيرد ممكن است باعث اشتباه شود. 4. در پيشنهاد چهارم كه مى گويد: (اطراد قاعده كه قواعدى براى نوشتنِ كلمات وضع مى شود تا ممكن است استثنا نداشته باشد). البتّه با قبول اين مطلب كه اصولاً در هر زبانى و هر قاعده اى استثناهايى ـ از جهات مختلف ـ وجود دارد; لازمه اين امر همان است كه در آغاز مقال بدان اشارت رفت. بايد مانند مجامع علمى و ادبى در كشور اسلامى ما چه به صورت فرهنگستان مؤتمر دانشگاه حوزه يا مراجع ديگر علمى براى اين كار تصميماتى اتّخاذ كنند و از ديگران بخواهند كه آنها را در مراكز و مجامع خود رعايت نمايند; تا به تدريج از اختلاف سليقه ها و عقيده ها كاسته شود. اگر قرار باشد هركسى در كتاب يا مقاله يا مجله و يا نشريه اى كه انتشار مى دهد; اعمال سليقه شخصى كند هرگز كار زبان فارسى سر و سامان نخواهد يافت. وقتى يك فرد مسلمانِ فارسى زبان در هر چند كلمه كه ادا مى كند كلمه بيگانه كنسل (cancel) به كار مى برد آن هم نه تنها براى پرواز هواپيما بلكه براى جلسه ملاقات يا فسخ عزيمت در امرى و امثال آن! و يا براى هر موردى كلمه بيگانه او كى (o.k) را به كار مى برند. وقتى چنين روحيه اى بر افراد حاكم مى شود; تلفناً و تلگرافاً و صدها كلمه نادرست ديگر در زبان فارسى بر قلمها و زبانها جارى مى شود كه نامتناسب است و عجيب. و برخى از آنها حكايت از غربزدگى و تقليد كور كورانه مى كند همگى نشانه بى اهميتى به فرهنگ فارسى و قواعد زبان آن است. 5. پيشنهاد ديگر در مورد (اختيار اشهر كه از دو رسم الخط صحيح آن را كه بيش تر معمول است اختيار كنند) مثلاً: دو كلمه كومك و كوتك كه هر دو مغولى است فعلاً به صورت: كمك و كتك مى نويسند. و صورت اشهر اين دو كلمه همان وجه اخير الذكر است. يا كلمه طهران و تهران كه صورت دوّم فعلاً مشهور و درست تر است. يا كلمه اطاق و اتاق كه صورت دوّم اكنون اشهر است. يا بليط و بليت كه وجه دوّم صحيح است و اشهر. دراين گزينش درستى كلمه و ريشه آن را نيز بايد در نظر دشت. مثلاً كلماتى مانند: طوفان طپيدن و غلطيدن