بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
دريغش مى آيد در ميان سخن شيخ وارد شود لذا اينك كه كلام بهاء الدين به انجام رسيده وارد مى شود. طلاب حاضر در جلسه درس به اتفاق شيخ بهائى به پا مى خيزند. شيخ منشار نزد روحانيان و طلاب احترام خاصى دارد. التفات بى حدّ شيخ زين الدّين به شيخ بهائى او را به درس و مجلس وعظ كشانده. چه شيرين است اين چنين ديدارهاى عارفانه! در گوشه اى چون طلبه اى جوان قرارى مى گيرد و اگر چه وجودش را قرارى نيست با رضايت و خرسندى تمام خطاب به شيخ بهائى مى گويد (كه گويى چون ديگر طلاب سؤال مى كند): جناب شيخ! آيا براى چنان حالتى نشانى وجود دارد؟ شيخ بهائى بدون تأمل و چنان كه ادامه بحث با شاگردانش در جريان است مى گويد: آرى جناب استاد! بركنارى از دار غرور و علاقه مندى و عشق به خانه جاويد و توفيق الهى هر گاه به صورتى جلوه مى نمايد كما اين كه امروز توفيق الهى در قالب سعادت زيارت شيخ بزرگوار جلوه نموده است.شيخ زين الدين منشاركه براى اولين بار نحوه تدريس شيخ بهائى را از نزديك مشاهده مى كرد با خرسندى ورضايت كامل زير لب مى گويد:آرى چنين است توفيق زيارت وديدار دوست همه شمه وجلوه اى ازتوفيق ديدار جمال معبود مطلق است.سپس جلسه درس با بانگ تكبير طلاب و درميان گرفتن دو روحانى بزرگ به پايان رسيدوشيخ منشار وشيخ بهائى راهى خانه شدند.درمسير خانه دو روحانى بزرگ شانه به شانه به پيش مى رفتند. مردم درطول مسير آنها عموماً به سلام وصلوات وتعظيم واحترام مى پرداختند.شيخ زين الدين با بيانى كه گويى دنباله بحث مدرسه مى باشد خطاب به شيخ بهائى مى گويد: آرى ديدار دوست توفيق الهى است امّا اگر حاصل شود دريافت نامه اى نيز دلپذير مى شود.شيخ بهائى دريافت خبر مسرت بارى در ميان است لذا زير لب به حالت انتظار چنين زمزمه كرد:
اى پيك پى خجسته كه دارى نشان دوست حال از دهان دوست شنيدن چه خوش بود يا از دهان آنكه شنيد از دهان دوست
با ما مگو بجز سخن دلنشان دوست يا از دهان آنكه شنيد از دهان دوست يا از دهان آنكه شنيد از دهان دوست
و شيخ منشار حامل خبرى خوش و ارمغانى ارزنده مى باشد و آمده است تا خود پيام دوست به دوست رساند كه:هر چه گفتيم جز حكايت دوست در همه عمر از آن پشيمانيم امروز سپيده دم كاروان هرات رسيد. كاروان سالار نامه شيخ بزرگوار والد مكرم براى من آورد. مرقّعى