اوزان جديد مثنوى عاشورايى امروز - شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی - نسخه متنی

علی اکبر مجاهدی؛ تهیه کننده: مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(مـسـتـفـعـلن ، مـسـتـفـعـلن ، مـستفعلن ، فع)وزن عروضى جديدى است كه براى اوّلين بار تـوسـّط او
در قـالب (مـثـنـوى)راه يـافـتـه و مـورد اقبال ادب دوستان قرار گرفته است :




  • روزى كه در جام شفق ، مُل كرد خورشيد
    شيد و شفق را چون صدف ، در آب ديدم
    خورشيد را بر نيزه ، آرى اين چنين است
    من زخم خوردم ، صبر كردم ، دير كردم
    آن روز در جام شفق ، مل كرد خورشيد
    فريادهاى خسته ، سر بر اوج مى زد
    بيدردْ مَردم ما خدا! بيدردْ مَردم !
    از پا حسين افتاد و، ما بر پاى بوديم
    از دست ما بر ريگ صحرا، نطع كردند
    نوباوگان مصطفى را، سر بريدند
    در برگريز باغ زهرا، برگ كرديم !
    چون بيوگان ، ننگ سلامت ماند بر ما
    روزى كه در جام شفق ، مل كرد خورشيد
    بر خشكْ چوب نيزه ها، گل كرد خورشيد(328)



  • بر خشكْ چوبِ نيزه ها، گل كرد خورشيد
    خورشيد را بر نيزه ، گويى خواب ديدم !
    خورشيد را بر نيزه ديدن ، سهمگين است
    من با حسين از كربلا، شبگير كردم
    بر خشكْ چوب نيزه ها، گل كرد خورشيد
    وادى به وادى خون پاكان موج مى زد
    نامرد مَردم ما خدا! نامرد مَردم !
    زينب اسيرى رفت و ما، بر جاى بوديم !
    دست علمدار خدا را، قطع كردند
    مرغان بستان خدا را، پر بريدند
    زنجير خاييديم و، خواب مرگ كرديم !
    تاوانِ اين خون تا قيامت ماند بر ما
    بر خشكْ چوب نيزه ها، گل كرد خورشيد(328)
    بر خشكْ چوب نيزه ها، گل كرد خورشيد(328)



روزى كه در / جام شفق / مل كرد خور / شيد

مستفعلن / مستفعلن / مستفعلن / فع

ايـن وزن عـروضـى مـطـنـطـن كـه از مـشـتـقـّات بـحـر رجـز مـثـمـّن كـامـل (4 بار مستفعلن)است به
خاطر دارا بودن جاذبه هاى حماسى و ضرباهنگ هاى دامنه دار خـود، مـورد اقـبـال بـسـيـارى از
مـثـنـوى سـرايـان داخل و خارج از كشور (همسايه هاى شرقى)قرار گرفت و آثار پرشورى در زمينه شعر
مقاومت و شعر عاشورا در قالب مثنوى و با استفاده از همين وزن عروضى آفريده شد.

اوزان جديد مثنوى عاشورايى امروز

وزن عـروضى ديگرى كه در دو دهه اخير نظر شاعران مثنوى سرا به خود جلب كرد، وزن (مستفعلن ، مفاعلن ،
مستفعلن فعول)بود.

به يك مثنوى عاشورايى از نادر بختيارى توجّه كنيد:




  • يكبار ديگر، اَلعطشم شعله ور شده ست
    اى ذوالفقارِ در تَف خون خفته ! اى حسين !
    اى حيدر دوباره بر آشفته ! اى حسين !



  • چشمانم از تراوش اندوه ، تر شده ست
    اى حيدر دوباره بر آشفته ! اى حسين !
    اى حيدر دوباره بر آشفته ! اى حسين !



/ 151