بـا عـنـايـت بـه ايـنـكـه در ايـن بـخـش (بـررسى تنوّع در وزن)كه از اختصاصات شعر عـاشـورايـى دو
دهـه اخـير است ، به اقتضاى كلام و مناسبت مقام ، به حدّ كافى نمونه هاى فـراوانـى از غـزل هـا و
مـثـنـوى هـاى عـاشـورايـى امـروز مـورد بـررسـى و تـجـزيـه و تـحـليل عروضى قرار گرفت ، لذا در
بخش (تنوّع در قالب)كه از ديگر ويژگى هاى شـعر عاشورايى معاصر است ، نيازى به ارايه نمونه هايى از اين
دو قالب شعرى نمى بيند.
تنوّع در قالب
بـا غـور در پـيشينه شعر عاشورايى تا اواخر سده چهاردهم ، به اين نتيجه مى رسيم كه شـعـراى آيـيـنىبه قالب هاى (تركيب بند)، (مثنوى)و (قصيده)بيشتر رغبت نشان داده و بـه نـدرت آثـارى نـيز در ديگر قالب
ها از قبيل (انواع مسمّط) و (ترجيع بند) ارايه داده انـد و ابـتـكـار يـغـماى جندقى را بايد بر اين
پيشينه اضافه كنيم كه براى اوّلين بار مـعـدودى از غزليات مشهور سعدى و حافظ را در مايه هاى
عاشورايى (تضمين)كرد، و در (نـوحـه هـاى عـاشورايى)نيز قالب (مستزاد) را به كار گرفت . قالب هايى كه
بيشتر مطمح نظر شعراى متقدّم در زمينه شعر عاشورايى بوده ، به ترتيب مى توان از: (تركيب بـنـد) و
(مـثـنـوى)و (قـصـيـده)نام برد، امّا در شعر عاشورايى دو دهه اخير، قالب هاى : (غـزل) ، (ربـاعـى) ، (دو
بـيـتـى)و (مـثـنـوى)بـه تـرتـيـب اهـمـّيـّت ، حـرف اوّل را مـى زنـنـد و بـيشترين آثار منظوم
عاشورايى را به خود اختصاص داده اند، و قالب هـاى : (قـصـيده) ، (ترجيع بند)، (انواع مسمّط)، (تركيب
بند، خصوصاً مربّع تركيب) ، دو بـيـتـى مـتّصل ، شعر آزاد، و (تضمين)در مراحل بعدى اين رده بندى قرار
مى گيرند، كه حـكـايـت از تـنـوّع قالب در شعر عاشورايى معاصر دارد و شعراى آيينى اين دوره ، قالب
هـاى كوتاه شعرى (غزل ، رباعى و دوبيتى)را براى بيان مطلب ، (مناسب تر) تشخيص داده انـد و لذا آثـارى
كـه در ايـن قـالب هـا، آفريده شده عموماً از نظر (كيفى)بر ساير قالب ها، رجحان دارد. البتّه آثار
فاخرى كه هرازگاه در ديگر قوالب شعرى ـ خصوصاً مـثـنـوى ـ آفـريـده شـده اسـت ، مـى تـوانـد
(اسـتـثـنـايـى)بـر ايـن اصـل تـلقـّى گـردد. در بـخـش هـاى مختلف اين اثر با نمونه هاى فراوانى از
قالب هاى شعرى عاشورايى دو دهه اخير آشنا شده ايد و در اينجا به همين خاطر از ارايه نمونه هاى ديـگـر
پـرهـيز مى شود ولى براى حسن ختام اين بخش دو نمونه از (دوبيتى هاى پيوسته عـاشـورايـى)و شـعـر آزاد
عـاشـورايـى ، كه در اين تحقيق كمتر به آنها پرداخته شده ، نقل مى شود.
نمونه هايى از دوبيتى هاى پيوسته و شعر آزاد عاشورايى
در پيشينه شعر عاشورا در زبان فارسى (دوبيتى هاى پيوسته)حضورندارند و علّت آن ناشناخته بودن اينقالب شعرى بوده و حتّى در انواع رايج شعر فارسى نيز تا اواخر دوره قـاجـاريـّه جـاى پـايـى از ايـن
قـالب نـمـى بـينم . اين قالب شعرى كه مدّت ها مورد اقبال شاعران نوسرا و ديگر انديش قرار داشت به
تدريج در قلمرو شعر عاشورا حضور پيدا كرد و گرايش شاعران جوان به اين قالب در دو دهه اخير افزايش
يافته است . عمر شـعـر آزاد عـاشـورايـى نـيـز شـايـد از دو دهـه افزون نباشد و اهتمام شاعران نام
آشنا در عـرصـه شـعـر نـو بـه مـقـوله هـاى عـاشـورايـى را بـايـد بـه فـال نـيك گرفت . در اين قالب
(دوبيتى هاى پيوسته) ، فقط در مصاريع دوم و چهارم هر بـنـد، الزام قـافـيه اى وجود دارد و از اين روى ،
شاعر كمتر با الزامات دست و پا گير و مزاحم شعرى روبرو است .(موج شطّ خون)عنوان دو بيتى پيوسته اى است كه حميد كرمى آن را سروده است .
فرو رفت خورشيد و، شب شد بلند
عطشناك درياى خون بود و بس
شبى كه سرش ، شور شمشير داشت
شبى كه دلش ريشه در قير داشت
شبى كه سرش ، شور شمشير داشت
شبى كه سرش ، شور شمشير داشت