شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی - نسخه متنی

علی اکبر مجاهدی؛ تهیه کننده: مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هم خواهد كوبيد و بر ويرانه هاى آن عمارتى خواهد سـاخـت كـه بـوى خـانـه گـليـن فـاطـمـه و عـلى و
لطـف و صـفـاى خـانـه كـوچـك رسول خدا را با خود داشته باشد.

كوه صبور فاجعه مى دانست :

آن شيهه غريب
بوى مهيب زلزله مى داد
كوه صبور فاجعه
وقتى
در آستانه خيمه ، نمايان شد
گيسوى راهوار بغض بلندش
در گردباد ضجّه ، پريشان شد
در چشم ذوالجناح ، خبرهاى تازه بود

اندوه بر تو باد
دل من !
اندوه بر تو باد!
آن شيهه غريب
در اصل ، بوى زلزله مى داد...(345)
و هـمـيـن شـاعـر، هـنـگـامـى كـه از زيـنـب ـ شير زن كربلا ـ سخن مى گويد، كلامش به اوج بيشترى دست
مى يابد و حرف هاى تازه اى براى گفتن پيدا مى كند:

پلك صبورى مى گشايى
و چشم حماسه ها
روشن مى شود
كدام سرانگشت پنهانى
زخمه به تار صوتى تو مى زند
كه آهنگ خشم صبورت
عيش مغروران را
مُنَغَّص مى كند
مى دانيم
تو نايب آن حنجره مشبَّكى
كه به تاراج زوبين رفت
و دلت
مهمانسراى داغهاى رشيد است
اى زن !
قرآن بخوان
تا مردانگى بماند
قرآن بخوان
به نيابت كلّ آن سى جزء
كه با سرانگشت نيزه
ورق خورد
قرآن بخوان
و تجويد تازه را
به تاريخ بياموز

/ 151