است و مابقى داراى اوزان عروضى متفاوتى است .(شـرفـنـامـه)و (اقـبـالنـامـه)بـر وزن (فـعـولن ، فـعـولن ، فعول)سروده شده است :
خرد هر كجا گنجى آرد پديد
خدايا! جهانْ پادشايى تو را است
ز ما خدمت آيد، خدايى توراست (297)
ز نام خدا، سازد آن را كليد(296)
ز ما خدمت آيد، خدايى توراست (297)
ز ما خدمت آيد، خدايى توراست (297)
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
فاتحه فكرت و ختم سخن
نام خداى است بر او ختم كن (298)
هست كليد درِ گنج حكيم
نام خداى است بر او ختم كن (298)
نام خداى است بر او ختم كن (298)
خداوندا! درِ توفيق بگشاى
(نظامى)را، ره تحقيق بنماى (299)
(نظامى)را، ره تحقيق بنماى (299)
(نظامى)را، ره تحقيق بنماى (299)
اى جهان ديده بودِ خويش از تو
هيچ بودى نبوده پيش از تو(300)
هيچ بودى نبوده پيش از تو(300)
هيچ بودى نبوده پيش از تو(300)
اى نام تو بهترين سرآغاز
بى نام تو، نامه كى كنم باز؟!(301)
بى نام تو، نامه كى كنم باز؟!(301)
بى نام تو، نامه كى كنم باز؟!(301)
فعول)و در بحر تقارب است :
چه گفت آن خداوند تنزيل وحى
كه : من شهر علمم ، عليَّم دَر است
دُرست اين سخن ، گفتِ پيغمبر است (303)
خداوندِ امر و، خداوند نهى (302)
دُرست اين سخن ، گفتِ پيغمبر است (303)
دُرست اين سخن ، گفتِ پيغمبر است (303)
بشنو از نى چون حكايت مى كند
وَز جداييها شكايت مى كند
وَز جداييها شكايت مى كند
وَز جداييها شكايت مى كند
سرايان ، به شمار مى رود. مثنوى هاى حكيم سنايى غزنوى (473 ـ 524 ه . ق) (304) نـيـز داراى اوزان كـوتـاه
عـروضـى است و اين عارف نامدار شيعى ، وزن (فـاعـلاتـن ، مـفـاعـلن ، فـعـلن)را بـراى تـبـيـين
مفاهيم عرفانى و اداى سخن مناسبتر تشخيص داده است .
مثنوى (عقل نامه)با مطلع :
السّلامُ عليك يا دم روح !
از تو بُد زنده ، روح و مركب نوح (305)
از تو بُد زنده ، روح و مركب نوح (305)
از تو بُد زنده ، روح و مركب نوح (305)
مثنوى (سنائى آباد) با مطلع :
ابتدا مى كنم به نام خدا
آنكه هست از صفات نقص ، جدا(306)
آنكه هست از صفات نقص ، جدا(306)
آنكه هست از صفات نقص ، جدا(306)