شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی - نسخه متنی

علی اکبر مجاهدی؛ تهیه کننده: مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مثنوى (طريق التّحقيق)با مطلع :




  • ابتداى سخن به نام خدا است
    آنكه بى مثل و شبه و بيهمتاست (307)



  • آنكه بى مثل و شبه و بيهمتاست (307)
    آنكه بى مثل و شبه و بيهمتاست (307)



مثنوى (كارنامه بلخ)يا (مطايبه نامه)با شروع :




  • ويحك اى نقشبند بى خاصه !
    قاصد رايگان بى نامه (308)



  • قاصد رايگان بى نامه (308)
    قاصد رايگان بى نامه (308)



مثنوى (سير العباد الى المعاد) با مطلع :

مرحبا اى بَريد سلطانْ وش !
تـخـتت از آب و، تاجت از آتش (309) مثنوى هاى عرفانى شيخ فريدالدّين عطّار نـيـشـابـورى (مـتـوفـّى 627
ه‍ . ق)نـيـز داراى اوزان كوتاه عروضى است . منطق الطيّر و لسان الغيب و مظهر العجايب و مظهر الاسرار
او هموزن اند ( فاعلاتن فاعلاتن فاعلات) :




  • اسم توحيد، ابتداى نام اوست
    آفرين جان آفرين و جانِ جان
    خواجه دنيا و دين ، گنج وفا
    صدر و بدْرِ هر دو عالم ، مصطفى (312)



  • مرغ روح جملگى ، در دام اوست (310)
    آنكه هست او آشكارا و نهان (311)
    صدر و بدْرِ هر دو عالم ، مصطفى (312)
    صدر و بدْرِ هر دو عالم ، مصطفى (312)



اسرارنامه شيخ بر وزن (مفاعيلن ، مفاعيلن ، مفاعيل)سروده شده است :




  • ثنايى نيست با ارباب بينش
    محمّد، صادق القولى ، امينى
    جهان را، رحمةً لِلْعالمينى (313)



  • سزاى صدر و بدْر آفرينش
    جهان را، رحمةً لِلْعالمينى (313)
    جهان را، رحمةً لِلْعالمينى (313)



مـثنوى (گل و نوروز) خواجوى كرمانى (متولّد 689 ه‍ . ق)نيز بر وزن (مفاعيلن ، مفاعيلن ، مـفـاعـيـل)اسـت
و مـثـنـوى هـمـاى و هـمـايـون او بـر وزن (فـعـولن ، فـعـولن ، فـعـولن ، فعول) :




  • به نام نقشبند صفحه خاك
    عبيرآميز انفاس بهارى
    به نام خداوند بالا و پست
    كه از هستيَش هست شد هر چه هست (315)



  • عذار افروز مهرويان افلاك
    زبور آموز كبك كوهسارى (314)
    كه از هستيَش هست شد هر چه هست (315)
    كه از هستيَش هست شد هر چه هست (315)



مـثنوى هفت اورنگ (316) عارف نامدار سده نهم نورالدّين عبدالرّحمن جامى (898 ـ 817 ه‍ . ق)هر اورنگ آن
داراى وزنى از اوزان كوتاه عروضى است .

اورنـگ سـوّم ( تـحـفـة الاحـرار) بـا مـخـزن الاسـرار حـكيم نظامى هموزن است و اورنگ هفتم ( خردنامه
اسكندرى)نيز هموزن شرفنامه و اقبالنامه حكيم نظامى است اورنگ يكم ( سلسلة الذّهـب)و دفـتر دوّم و
سوّم آن به وزن (فاعلاتن مفاعلن فعلان) ، اورنگ دوّم ( سلامان)در وزن (فـاعـلاتـن فـاعـلاتـن فاعلات)
، اورنگ چهارم ( سبحة الابرار) بر وزن (فاعلاتن ، فـعـلاتـن ، فـعـلات) ، اورنـگ پـنـجـم ( يـوسـف و
زليـخـا) بـر وزن (مـفـاعـيـلن مـفـاعـيـلن مـفـاعـيـل)و اورنـگ شـشـم آن ( ليـلى و مـجـنـون)بـر
وزن (مـفـعـولُ مـفـاعـلن مفاعيل)است .

حكيم خاقانى شروانى (متوفّى 582 ه‍ . ق) ، مثنوى تحفة العراقين خود را بر وزن ليلى و مجنون حكيم نظامى (
مفعولُ مفاعلن مفاعيل)سروده است :




  • زرّين صدفى ، جواهر افزاى
    هر چند رداى زر نمايى
    تارى ز رداى مصطفايى (317)



  • در بحر كف محمّدت ، جاى
    تارى ز رداى مصطفايى (317)
    تارى ز رداى مصطفايى (317)



/ 151