فصل شانزدهم : آشكار بودن نشانه ها براى قاصدين خداوند - سیمای مخبتین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای مخبتین - نسخه متنی

محمود تحریری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زياد مى شود چون حالات كريمه نفسانى تدريجا به كمال مى رسد او از ابتداء نمى تواند بدون توجه به ثواب يا فراز از عقاب ، اعمال صالح را انجام داده و اعمال قبيحه را ترك كند از اين جهت على عليه السلام مى فرمايد: *((*براى هر عملى جزايى است پس عملتان را براى آنچه باقى است قرار دهيد و رها كنيد آنچه فانى مى شود^(1057)*))* و نيز مى فرمايد: *((*مشتاق كنيد خود را به نعمتهاى بهشتى تا مرگ را دوست داشته و از زندگانى دنيا تنفر داشته باشيد*))* و خودش نيز براى اينكه به ديگران بفهماند كه اين توجه مؤ ثر است در عمل به خيرات و خود به خود نقصى ندارد مى فرمايد: *((*كسى بر اجتماع امت محمد صلى الله عليه و آله و الفتش حريص تر از من نمى باشد اين را به جهت رسيدن به ثواب نيكو و بازگشت كريمانه دنيال مى كنم ^(1058)*))* و همچنين به يكى از كارگزارانش مى نويسد: *((*نفس خويش را بذل كن در آنچه خداوند بر تو واجب كرده است به اميد ثواب و ترس از عقابش ^(1059)*))* البته پس از انجام اعمال صالح با اين اسباب اشتياق و انگيزه ها، تدريجا تغييرات روحى در انسان به وجود آمده و از طاعت و عقابى براى معصيت نباشد، آن كار به عنوان فرمان مولى و مطلوب و مبغوض بودن بالذاتش ‍ عمل و ترك مى كند و كار خوب را به خاطر خوب بودنش عمل كرده و كار بد را به عنوان بد بودنش ترك مى كند چون ميل به خوبى مطلق كه خداوند باشد دارد: الله خير و ابقى ^(1060) و عمل بد را به عنوان تنفر از بدى و شكر نعمت الهى انجام نمى دهد همان طور كه على عليه السلام مى فرمايد: *((*اگر خداوند بر معصيتش وعده عذاب نداده بود حتما لازم است كه او معصيت نشود به جهت تشكر از نعمتهايش ^(1061)*))* و نسبت به انجام اعمال نيك مى فرمايد: *((*اين كارها را انجام مى دهم - صدقات - براى طلب وجه خداوند^(1062)*))* و در جاى ديگر بندگى كردن انسانهاى آزاده را براى شكر الهى معرفى كرده است ^(1063).

ج : توجه به نعمتهاى خداوند: يكى ديگر از راههاى ايجاد ميل به خداوند متعال و تشديد آن ، توجه به نعمتهاى بى پايان الهى است كه همواره به انسان اعطا مى كند، قرآن كريم اقوامى را امر به يادآورى نعمتهاى پروردگار مى كند تا ملتزم به وفاى به عهد شوند و در يك جمله خطاب مى كند، فاذكروا آلاء الله و لاتعثوا فى الارض مفسدين ^(1064)، *((*و نعمتهاى خداوند را متذكر شويد و در زمين فساد نكنيد*))* و در روايتى امام رضا به واسطه پدران بزرگوارشان عليهم السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه :

*((*خداوند عز و جل به حضرت موسى عليه السلام وحى كرد: مرا دوست داشته باش و نزد مردم محبوبم قرار ده ، عرض كرد: پروردگارا تو را دوست دارم : لكن چگونه تو را نزد مردم محبوب كنم ؟ فرمود: نعمتهايم را به ايشان متذكر شو، زيرا ايشان متذكر نمى شوند يا نمى شناسند از من جز تمامى خيرات را^(1065)*))* و على عليه السلام نيز مى فرمايد: *((*همانا از حق كسى كه جلال خداوند سبحان در جانش بزرگ باشد و در جايگاهش از قلب او بالا باشد، آن است كه غير او نزدش كوچك باشد - به علت بزرگى حق تعالى نزد او - و همانا سزاوارترين كسى كه بايد اين گونه باشد كسى است كه نعمت الهى بر او بزرگ بوده و احسانش به او لطيف باشد زيرا نعمت خداوند بر كسى بزرگ نمى شود مگر اينكه حق تعالى بر او زياد مى گردد^(1066)*))* و براى يادآورى نعمتهاى الهى ، توجه به دعا و مناجاتهاى ائمه عليهم السلام بخصوص مناجات الراغبين امام سجاد عليه السلام لازم است .

بنابراين با به كار بستن قوه تفكر در خود و موجودات و توجه به ارتباطشان به حق تعالى و داشتن هدفى عالى از وجودشان ، حالت تنبه و اشتياق به انجام خوبيها و ترك بديها پيدا مى شود و با به كار بستن اين اشتياق در مقام عمل ، اشتياق روزافزون مى شود، و در مقابل با به كار بستن قوه تفكر آن گونه كه گفته شد اشتياق به دنيا و شئونش پيدا شده و حالت اعراض از آخرت و كمالات الهى به وجود مى آيد و قهرا حالت بى ميلى نسبت به اعمال صالح و دستورات نورانى دين رخ مى دهد و همان طور مى شود كه قرآن كريم مى فرمايد:

فاما من طغى ، و آثر الحياة الدنيا، فان الجحيم هى الماءوى ^(1067)، *((*و اما كسى كه طغيان كند و زندگانى دنيا را برگزيده و بر آخرت ترجيح دهد پس آتش جايگاهش مى باشد*))*.

فصل شانزدهم : آشكار بودن نشانه ها براى قاصدين خداوند

و اعلام القاصدين اليك واضحة

نشانه بودن موجودات

با به كار بستن عقل و مطالعه دقيق حالات موجودات ، پى مى بريم كه تمامى چيزهايى كه با آنها سر و كار داريم از نظر وجودى و افعال و صفاتشان ، نيازمند و وابسته به موجودى هستند كه تمامى اين كمالات را

/ 221