بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ابواب نعمته ، و استمطرت شآبيب رحمته ... ^(1199) *((*و بدان آن كسى كه به دست او خزينه هاى آسمانها و زمين است بتحقيق به تو اجازه داده است در دعا و متكفل شده است برايت به اجابت و امر كرده تو را كه از او بخواهى ، تا به تو بدهد و از او رحمت طلب كنى تا بتو رحمت بفرستد و بين تو و خودش مانعى از خودش قرار نداده و تو را وادار نكرده به كسى ، كه به سويش شفيع شود... و درب توبه و عذرخواهى و رضايت خواستن را برايت باز نموده است پس وقتى كه او را صدا زنى ، فريادت را مى شنود و وقتى با او نجوا كنى و او را عرضه مى كنى و هم و غمهايت را به سوى او شكايت مى كنى و باز شدن مشكلااست را از او طلب مى كنى و بر امورت از او كمك مى گيرى و از گنجينه هاى رحمتش از او سؤ ال مى كنى ، آن مقدارى را كه غير او نمى تواند آن را بدهد، از زيادى عمر و صحت بدن و وسعت در رزق ، سپس در دستت قرار داده كليدهاى گنجينه هايش را به سبب اينكه در خواستن آنها به تو اذن داده است ، پس هر وقت بخواهى با دعا درهاى نعمتش را باز مى كنى و بارش باران رحمتش را طلب مى كنى *))* از اين كلمات و روايات و آيات شريفه به آن ، استفاده مى شود كه خداوند متعال از بنده اش توقع دارد كه در تمامى حالات و امور، او را خوانده و با اين خواندن او را مؤ ثر در شئون مختلف هستى بداند به گونه اى كه كليد گنجينه هاى خود را در دست او قرار داده تا با دعا آن را به روى خويش باز كند، و از نظر عقلى نيز اين چنين است زيرا بنده در تمامى حالات بايد رجوع به مولايش داشته باشد و اگر اين رجوع و درخواست نباشد اساسا خداوند به او نظر مى كند همان طور كه خود فرموده است قل ما يعبوبكم ربى لولا دعائكم ^(1200)، *((*بگو اى پيامبر؛ پروردگارم به شما اعتنايى ندارد اگر دعايتان نبود*))*.
شرايط بالا رفتن دعا
از بيانات گذشته استفاده شد كه خداوند متعال عنايت عمومى به بندگانش دارد و عنايت خاصى به مؤ منين ، و از جهت او منعى از افاضه فيض نمى باشد لكن بندگان بايد شرايط عمومى بندگى را مراعات كنند تا مورد لطف و مرحمت او قرار بگيرند، البته بحث از دعا و شرايط و لوازم آن به طور مفصل گذشت لكن اجمالا بايد معلوم باشد كه بنده در حال مخالفت با مولايش نبايد بوده باشد و نيز امر مخالف با اراده مولايش را طلب نكند و به طور كلى بايد در حال دعا به گونه اى باشد كه صدق كند در حال توجه به رحمت الهى و نزول رحمتهاى او مى باشد و به گونه اى نباشد كه برخلاف مقتضاى بندگى بوده و حالش نزول غضب الهى را جلب كند، از اين جهت شرايط ذكر شده قبل از اين ، بر اين محور دور مى زد يكى از مهم ترين آن شرايط آن است كه در تمامى حالات خداوند را مؤ ثر در امورش دانسته و به او توجه داشته و از او تقاضا داشته باشد از اين جهت امام صادق عليه السلام فرمود: من تقدم فى الدعاء استجيب له اذا نزل به البلاء و قالت الملائكة : صوت معروف و لم يحجب عن السماء و من لم يتقدم فى الدعاء لم يستجب له اذا نزل به البلاء و قالت الملائكة :ان ذا الصوت لانعرفه ^(1201)، *((*كسى كه در دعا پيشى گيرد وقتى كه بلا بر او نازل شود اجابت شود و ملائكه مى گويند: صدايى است شناخته شده و از آسمان ممنوع نمى شود و كسى كه در دعا پيشى نگيرد هنگامى بلا بر او نازل شود اجابت نشود و ملائكه گويند: اين صدا را نمى شناسيم *))* و همچنين آن حضرت فرمودند:^(1202) *((*همانا دعا در حال آسايش حوائج را در حال بلا بيرون مى كشد*))* البته معناى اين روايات اين نيست كه اگر كسى در حال عادى از خداوند متعال غافل بود و از او مسائلش را طلب نكرد دعا در حال نزول بلا هيچ فايده ندارد بلكه تاءثيرش كمتر است و اگر در حال نزول بلا واقعا شرايط ديگر دعا فراهم شود و دعا كرد خداوند به او عنايتى مى كند، و نيز معنايش اين نيست كه كسى كه اين طور باشد حتما بلافاصله دعايش مستجاب مى شود بلكه گاهى مصالحى در كار است كه بنده نوعا از آنها خبر ندارد و خداوند عز و جل تاءخير مى افتد از اين جهت امام صادق عليه السلام مى فرمايد: *((*همانا بنده دعا مى كند و خداوند عز و جل به دو فرشته مى فرمايد: بتحقيق اجابت شد برايش ، ولكن حاجتش را حبس كنيد زيرا من دوست دارم صدايش را بشنوم و گاهى بنده اى مى خواند و خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: سريع حاجتش را بدهيد زيرا صدايش را دوست ندارم ^(1203)*))*.