فصل نوزدهم : گشوده بودن درهاى اجابت براى دعاكنندگان - سیمای مخبتین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای مخبتین - نسخه متنی

محمود تحریری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل نوزدهم : گشوده بودن درهاى اجابت براى دعاكنندگان

و ابواب الاجابة لهم مفتحة

عنايت مخصوص خدا به خوانندگانش

خداوند متعال عنايتهاى گوناگونى به بندگانش دارد كه گاهى بعضى از آنها متفرع بر بعض ديگر خواهد بود به گونه اى كه هيچ گاه بنده از او طلبكار نخواهد بود بلكه اوست كه به واسطه تفضلش عنايتهايش بر او افاضه مى كند البته خداوند متعال بمقتضاى ربوبيت عامه اش هر موجودى را به كمال لايقش مى رساند و براى انسان نيز وسايل استكمالش را فراهم نموده است و براى تمامى انسانها نيز وسايل ضرورى رشد ظاهرى آنها را فراهم مى فرمايد لكن رسيدن آنها به كمال حقيقى در پرتو اختيار اعتقاد حق و پيروى از راه حق است و يكى از اين عنايتهاى خاص ، اجابت مؤ منانى است كه واقعا او را بخوانند همان طور كه خودش در قرآن كريم ^(1204) اجابت را متفرع برخواندن خويش نموده است البته منافات ندارد كه خواندن خداوند مشروط به شرايطى باشد زيرا او با آن شرايط دعا را خواندن خويش دانسته است و به گونه اى بايد باشد كه اوليائش آن شرايط را بيان كرده اند همان طور كه قبل از اين يادآور شديم ، و نيز بايد توجه داشته كه درهاى رحمت الهى باز باز است لكن كسانى مى توانند از آن استفاده كنند كه قابليت آن را فراهم كرده باشند و استعداد خود را ظهور بدهند همان طور كه باران رحمت الهى در زمين شوره زار نتيجه خوبى را به بار نمى آورد و خداوند نيز مى فرمايد: و رحمتى وسعت كل شى ء فساكتبها للذين يتقون و يوتون الزكاة و الذين هم بآياتنا يومنون ^(1205)، *((*و رحمت من بر هر چيزى گسترش دارد پس آن را لازم گردانيدم براى كسانى كه تقوا داشته و زكات بدهند و به آيات ما ايمان بياورند*))* و در دعا نيز مى خوانيم : بابك مفتوح للراغبين ^(1206)، *((*درب تو براى رغبت دارندگان به تو باز است *))*.

درهاى اجابت حق تعالى

همان طور كه مكرر بيان شده است عالم با جميع شئونش به حق تعالى وابسته است و انسان نيز به واسطه پيچيدگى وجودش شئون گوناگونى دارد كه هر يك از آنها به ظهور كمالى از كمالات حق تعالى مستند بوده و به مقتضايش مى رسد و چون رسيدن به آن مقتضاها نوعا به ايجاد زمينه و استعداد تكيه مى كند و گفته شد يكى از مهم ترين آنها خواستن واقعى از حق تعالى است لكن آن وقتى اين خواستن تحقق مى يابد كه به نيازمندى خاص ‍ توجه شود و خداوند را با صفت خاصى كه نيازمندى را برآورده مى كند بخوانيم تا آن كمال خاص را ظهور دهد به عنوان مثال شخصى كه نيازمند به رزق بيشترى است خداوند را بايد رزاق دانسته و با صفت رازق او را بخواند يا شخص گناهكار خدا را پوشنده گناه دانسته و او را با صفت غفور، غفار، يا غفور بخواند همچنين ساير نيازمنديهايى كه انسان همواره وجودش تواءم با آنهاست و در واقع جز از حق تعالى رفع آنها را طلب نكند همان طور كه مى فرمايد: و آتاكم من كل ما سالتموه و ان تعدوا نعمة الله لاتحصوها ان الانسان لظلوم كفار ^(1207)، *((*و خداوند به شما داده است از هر چه كه از او سؤ ال كنيد و اگر نعمت خداوند را شمارش كنيد نمى توانيد همانا انسان بسيار ظلم كننده و غير شاكر است *))* خواسته شده است كه انسان با آگاهى به نياز خود و بى نياز بودن حق تعالى و صاحب كمال و مفيض بودن او، رفع هر نيازى را با صفت خاص او، از خداوند بخواهد، از اين جهت در قرآن كريم به مناسبت هر فيضى اسم يا صفت مناسب با آن را ذكر مى كند و همين طور وقتى دعاهايى را از زبان انبياء عليهم السلام و ديگران نقل مى كند^(1208) اين گونه بيان مى كند تا انسان طريقه دعا كردن را ياد بگيرد و دعاهاى وارده از ائمه عليهم السلام پر است از اين تعليمات ، بنابراين هر يك از اوصاف جماليه و جلاليه حق تعالى درى است براى اجابت و ظهور كردن آن ، كه با دعا با حصول شرايطش به اجابت مى رسد يا سريعا و يا با فاصله همان طور كه حضرت موسى على نبينا و آله و عليه السلام پس از اتمام حجت نسبت به فرعون و اطرافيانش خداوند را با صفت جلال مى خواند و عرض مى كند: ربنا اطمس على اموالهم و اشدد على قلوبهم ^(1209)، *((*پروردگارا اموال ايشان را نابود كن و دلهايشان را ببند*))* و وعده اجابت به او داده شد، قال قد اجيبت دعوتكما ^(1210)، *((*خداوند فرمود: دعاى شما - موسى و هارون - مستجاب شد*))* لكن پس از^(1211) چهل سال به اجابت رسيد. فرعون و اطرافيانش غرق شدند، با توجه به مطالب ، با رجوع به دعاهاى وارده از ائمه عليهم السلام درهاى عميق و وسيعى از معارف دين به روى انسان گشوده مى شود و ديگر، دعاها با لقلقه زبان خوانده نمى شود بلكه با نگرشى عميق به آنها مى نگرد و به ائمه عليهم السلام به عنوان دعاخوانى كه بيكار بودند و براى گذراندن وقت مشغول به دعا بودند نمى نگرد بلكه آنها را داراى درياى بى پايان معارف الهى دانسته كه خواسته اند با دعاها آنها را به بشر تعليم كنند و آنها روابط بين نيازهاى بشر و عالم را با اوصاف جماليه و جلاليه حق تعالى مى دانستند و

/ 221