بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
انجام ندهى ، و سوم : حقوق مردم را ادا كنى تا وقتى با خداوند عز و جل ملاقات كردى چيزى به عهده ات نباشد، و چهارم : توجه كنى به هر امر واجبى كه ترك كردى تا حقش را اداء كنى و پنجم اينكه گوشت بدنت را كه از حرام روئيده است با حزن و اندوه آب كنى تا پوستت به استخوان بچسبد و گوشت جديد بر آن برويد و ششم اينكه به بدنت درد طاعت را بچشانى همان طور كه شيرينى معصيت را به آن چشاندى ، پس در اين وقت استغفار كن ^(1266)*))*.اين مطالب و امثال ^(1267) آن ، شرايط لازم براى توبه مقبوله است ، البته شرايط و آداب غير لازمه اى نيز دارد كه در كتب ادعيه و بويژه مفاتيح الجنان ذكر شده است و خوب است آنها نيز مراعات شود، و با داشتن اين شرايط توبه نصوح يعنى خالص تحقق پيدا مى كند زيرا بنده در اين حال قصد^(1268) دارد كه به آن گناه برنگردد و باطنش ^(1269) مانند ظاهرش بلكه برتر از آن باشد و منافات ندارد كه توبه نصوح محقق شود لكن در اثر لغزش سهوا مرتكب گناه شود زيرا چنين شخصى باز توبه مى كند و به فرموده ^(1270) ائمه عليهم السلام خداوند چنين بنده توبه كننده اى را دوست دارد، ولى كسى كه در حال استغفار و توبه ، قصد رجوع مجدد به گناه را داشته باشد نه تنها توبه اش محقق نشده است بلكه مانند مسخره ^(1271)كننده مى باشد، از اين جهت خداوند يكى از شرايط مغفرت گناه را عدم اصرار بر گناه دانسته ^(1272) است و اصرار بر گناه هم با توبه سازگارى ندارد و اگر كسى گناه كند و استغفار نكند و قصد توبه هم نداشته باشد او مصر بر گناه است ، بنابراين مؤ منين با ارتكاب گناه نبايد از رحمت الهى ماءيوس شده و بفرموده امام باقر عليه السلام :*((*هر وقت مؤ من با استغفار و توبه به طرف خداوند متعال برگردد خداوند نيز با بخشش بر او برمى گردد^(1273)*))*.اما شرط قبولى توبه از اتصاف به رذايل اخلاقى و نيز توبه از ترك اولى ، بيرون كردن اوصاف رذيله از نفس و مجاهده با آنها و نيز ترجيح دادن هواى مولى و خواسته او بر هواى نفس و خواسته خود است همان طور كه اولياى الهى وقتى بين دو امر مردد مى شدند كه كدام يك را انتخاب كند در حالى كه هر دو مورد رضايت الهى بود آن طرفى را انتخاب مى كردند كه بر نفس سختتر است و اين امر از سيره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده است ^(1274) و شرط قبول توبه نسبت به مراتب ديگر را خود مقربين و صاحبان آن مقامات بهتر مى دانند و ديگران نه از آن حالت خبرى دارند و نه از آثار آن ، فقط از ايشان استغفار متعدد و خاصى نقل شده است .
زمان قبولى توبه
پس از بيان شرايط قبولى توبه اين بحث مطرح مى شود كه تا چه وقتى توبه انسان قبول مى شود و در حقيقت توبه از انسان واقع مى شود. قرآن كريم براى هشدار به انسانها كه خيال نكنند همواره استعدادشان براى رجوع به حق تعالى و قبول بندگى او و ربوبيتش باقى مى ماند مى فرمايد: انما التوبة على الله للذين يعملون السوة بجهالة ثم يتوبون من قريب فاولئك يتوب الله عليهم و كان الله عليما حكيما و ليست التوبة للذين يعملون السيئات حتى اذا حضر احدهم الموت قال انى تبت الان و لا الذين يموتون و هم كفار اولئك اعتدنا لهم عذابا اليما ^(1275)، *((*فقط رجوع بر خداوند براى كسانى است كه از روى جهالت كار بد انجام دهند و در زمان نزديك توبه كنند پس خداوند بر ايشان توبه مى كند و خداوند عالم صاحب حكمت است و براى كسانى كه كار بد انجام مى دهند تا وقتى مرگشان برسد مى گويند الآن توبه كردم ، توبه محقق نمى شود و همچنين براى كسانى كه در حال كفر مى ميرند توبه نيست ، براى ايشان عذاب دردناكى را آماده كرده ايم *))* از آيه شريفه استفاده مى شود كه براى دو دسته توبه محقق نمى شود، اول كسانى كه همواره گناه مى كنند و به فكر توبه نيستند تا وقتى كه مى فهمند به طور قطعى در آغوش مرگ قرار گرفته اند ديگر توبه آنها توبه نخواهد بود، دوم كسى كه با حال كفر از دنيا مى رود، از اين جهت از امام باقر يا امام صادق عليهماالسلام - ترديد از راوى است - نقل شده است كه فرمود: ان ادم عليه السلام قال : يا رب سلطت على الشيطان و اجريته منى مجرى الدم فاجعل لى شيئا فقال : يا آدم جعلت لك ان من هم من ذريتك بسيئة لم تكتب عليه ، فان عملها كتبت عليه سيئة و من هم منهم بحسنة فان لم يعملها كتبت له حسنة و ان هو عملها كتبت له عشرا قال : يا رب زدنى ، قال : جعلت لك ان من عمل منهم سيئة ثم استغفر غفرت له قال : يا رب زدنى ، قال :جعلت لهم التوبة و بسطت لهم التوبة حتى تبلغ النفس هذه ، قال : يا رب حسبى ^(1276)، *((*حضرت آدم عليه السلام عرض كرد: پروردگارا؛ شيطان را بر من مسلط كردى - اختيار وسيع در اغواء به او دادى - و او را مانند جريان خود در من جارى گردانيدى ، پس براى من چيزى قرار بده ، خداوند فرمود: اى آدم ؛ براى تو