كمك خداوند به بندگان - سیمای مخبتین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای مخبتین - نسخه متنی

محمود تحریری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كمك خداوند به بندگان

خداوند متعال صفت رحمانيت و رحيميتش علاوه بر اينكه ابتداء به كمك كردن انسان كرده است ، جوابگوى او نيز در كمك خواهى مى باشد و هر مقدار انسان در اين جهت صادق باشد و زمينه يارى شدن را ظهور دهد، از جانب او يارى كردن فعليت پيدا مى كند، همان طور كه على عليه السلام به مالك اشتر در فائق شدن بر مشكلات در امور بويژه مسائل اجتماعى و سياسى و حكومتى اين زمينه را بيان مى فرمايد: و ليس يخرج الوالى من حقيقة ما الزمه الله من ذلك الا بالاهتمام و الاستعانة بالله ، و توطين نفسه على لزوم الحق ، و الصبر عليه فيما خف عليه او ثقل ^(1349)، *((*و والى نمى تواند از عهده آنچه خداوند بر او لازم گردانيده بيرون آيد مگر با همت ورزيدن و كمك گرفتن از خداوند و وادار كردن خويش بر ملازمت با حق و صبر در امور سبك يا سنگين *))* و وقتى بنده اى اين گونه بود يارى خداوند با او مى باشد همان طور كه فرمود: و ان لكم عند كل طاعة عونا من الله سبحانه يقول على الالسنة ، و يثبت الافئدة ^(1350)، *((*و براستى براى شما نزد هر طاعتى ، كمكى از خداوند سبحان مى باشد كه در كلامش آن را گفته است - وعده هاى او بر طاعات - و دلها را ثبات و طماءنينه مى دهد*))* و در سخن ديگر فرموده است : تنزل المعونة على قدر المؤ ونة ^(1351)، *((*يارى از طرف خداوند نازل مى شود به اندازه زحمت و مشقت كشيدن *))*.

فصل بيست و چهارم : فريادرسى خداوند از پناهندگان به او

و الاغاثة لمن استغاث بك مبذولة

پناهندگى به خداوند

با توجه به معناى اغاثه و پناه بردن ، معلوم مى شود اين حالت آن وقت براى موجود پيدا مى شود كه از چيزى كه براى وجودش ضرر دارد احساس خطر كند و به چيزى كه اين خطر را برطرف مى كند پناه برد و خود را از آن ضرر حفظ كند. از آنجا كه هر موجودى به حسب مرتبه وجودى خويش نسبت به امورى كه به هر صورت با وجودش تضاد داشته باشد، گريزان است و اين حالت با خلقت آن تواءم است و چون هيچ موجودى مستقلا نمى تواند دفع ضرر از موجودى كند از اين جهت فطرتا به خداوند متعال پناه برده و او را حافظ خود مى داند و انسان نيز از اين حقيقت خارج نيست لكن به حسب مرتبه وجودى او و بودن تضادهاى مختلف براى وجودش ، در تمامى مراحل مى تواند آگاهانه به حق تعالى پناه برد و او را حافظش از رسيدن ضررها بداند و بايد اين گونه باشد زيرا كمال او نيز به اين مرتبه از درك است . قرآن كريم اين حقيقت را در رابطه با انسان بيان مى كند، و كلام حضرت هود على نبينا و آله و عليه السلام را پس از اتمام حجت با قومش ‍ بيان مى كند كه خداوند قومى غير شما را به جاى شما قرار مى دهد و هيچ ضررى هم به او وارد نمى كنيد، سپس مى فرمايد: ان ربى كل شى ء حفيظ^(1352) *((*براستى پروردگارم بر هر چيزى حافظ است *))*، و همچنين نسبت به ضرر نزدن به طور استقلالى شيطان به كسى و اينكه سلطه او براى امتحان ايمان به آخرت است ، مى فرمايد: و ربك على كل شى ء حفيظ^(1353) *((*پروردگارت بر هر چيزى حافظ است *))* و به طور كلى براى حفاظت از ورود امور ضرر زننده كه به امر خداوند وارد مى شود مى فرمايد: للّه للّه له معقبات من بين يديه و من خلفه يحفظونه من امر الله ^(1354) *((*براى خداست تعقيب كنندگانى از پيش روى انسان و از پشت سرش كه او را از امر خداوند - نزول انواع عذاب - حفظ مى كند*))*.

امورى كه بايد از آنها به خداوند پناه برد

انسان به اعتبار ابعاد وجوديش ، امور متضادى دارد كه در رابطه با او شرآفرين است و او را متضرر مى كند، هم به اعتبار ماديتش و هم به اعتبار جنبه روحيش ، به اعتبار اول چون زندگانى مادى محدود است ضررهاى آن نيز محدود است و از اهميت بسزايى برخوردار نيست هر چند از نظر شرع تا آن مقدار كه در تحت قدرت و اختيار بشر است بايد از آن پيشگيرى و دفاع كرد، لكن جنبه روحى از اهميت فراوانى برخوردار است زيرا ضرر در آن جهت با حيات ابدى تنافى دارد و تحملش قابل تصور نيست از اين جهت بايد در همين علم از امور ضرر زننده به حيات ابدى روح با فراهم كردن زمينه پيشگيرى و دفاع از آنها، همواره به خداوند پناه برد و در برابر آنها از او استمداد جست و به او استغاثه كرد تا ما را پناه داده و حفظ نمايد، و مبتلاء به شقاوت ابدى نگرديم ، و به حسب مراتب ايمان امور ضرر زننده مختلف مى شود، آنها عبارتند از هواى نفس و شيطانهاى جنى و انسى و هر چيزى كه ما را از خداوند متعال دور كند از اوصاف رذيله و توجهات شرك آلود، چنانچه خداوند به پيامبرش امر مى كند كه اين طور بگو: و قل رب اعوذ بك من همزات الشياطين و اعوذ بك رب

/ 221